كتاب گمشده انكي (فصل پنجم ـ قسمت اول )


خلاصه ای از لوح پنجم

 

نینماه با تیم پرستاری خود وارد زمین می شود .او دانه هایی که اکسیر رشد هستند را به شرط استفاده در سیاره تحویل می دهد . اوبه انلیل خبرهای مربوط به پسر نامشروع Ninurta را داد . در آبیزو انکی تاسیساتی را بنا نهاد برای زندگی و استخراج از معادن . در Edinهم انلیل فضایی ساخت و دیگر امکانات تسهیلاتی را فراهم کرد . نیبیروییها در روی زمین
( آنوناکی anunnaki ) تعداد شان به ششصدنفر رسید .سیصد “Igigi» وظیفه ساخت تسهیلات را در Lahmu
( مریخ ) بعهده گرفتند.زمانیکه Sud متجاوز تبعید شد،انلیل مشغول یادگیری سلاحهای سری بود .Sud محصول انلیل وهمسرش  Ninlil بود ، خرس پسر (Nannar) . نینماه و انکی در آبیزو باهم ازدواج می کنند ، دخترانی به دنیا می آیند . Ninki همسر اول انکی همراه با پسرشان مردوک وارد زمین می شوند .قبایلی از انکی در زمین بوجود می آید و انلیل نیز پسران بیشتری بوجود می آورد . سختیها که بیشتر شد ، Igigiها کودتایی علیه انلیل به راه انداختند . Ninurta رهبرشان آنزو رادر نبرد هوایی شکست می دهد .آنوناکی که رانده شده بودند برای تولید سریعتر طلا ، شورش می کنند . انلیل ونینورتا شورشیان را محکوم می کنند . انکی پیشنهاد میکند که کارگران بدوی تولید کنند ،

متن لوح پنجم

از مریخ با سفینه حرکت کردند تا به سمت زمین سفرشان را ادامه بدهند . اطراف ماه دوری زدند تا بتوانند راهی را پیدا کنند برای ساخت ایستگاهی برای کاوشگری . اطراف زمین دوری زدند و به آهستگی در کنار دریا فرود آمدند . Nungal سفینه را در کنار اریدو فرود آورد .به یک اسکله ، که انلیل آن را ساخته بود ، در سکوت پا گذاشتند . به قایقهای بلندتر نیازی نبود . انلیل وانکی خواهرشان را شادمانه در آغوش گرفتند .

 

 

بازوهایشان را در بازوی Nungal قفل کردند . قهرمانان ، مرد وزن ، توسط قهرمانان حاضر با فریادهای شادی خوش آمد گویی شنیدند . هر چیزی که درسفینه وجود داشت به سرعت  تخلیه شد . Rocketships  و skyshipsابزارهایی بودند که توسط انکی طراح شده بودند .

 

 

 

 

و تمامی انواع تدارکات . آنها با ایستگاه بین راهی در مریخ و فرمانده آنزو در ارتباط بودند . انکی از رویدادهای غیر عادی استقبال می کرد وانلیل موقع تصویب با سخنانش نشان می داد که گیج شده است .نینماه می گفت : اینها تصمیمات آنوست که سخنانش تغییر ناپذیر است .

صفحه 79

طبق درخواست برادرانم برای درمان بیماریها من آمده ام . از کیفش او دانه هارا بیرون آورد . این دانه هایی است که در خاک کاشته می شود . این دانه ها جوانه خواهند داد واز آنها میوه های آبدار تولید خواهد شد . واز عصاره این میوه هااکسیر تولید می شود که برای قهرمانان نوشیدنی مطبوعی خواهد بود .

 

 

بیماریها از بدنشان دور می شود و آنها احساس خوشحالی بیشتری خواهند نمود ! ( نکنه تخم اکس بوده !! ـ مترجم ) این بذرها به جای خنک نیاز دارند . آنها به گرما وآب برای رشد نیاز دارند .

نینماه همچنین به برادرانش گفت : بهترین مکان باید برایش در نظر گرفته شود که من به شما نشان خواهم داد . انلیل به او گفت : این مکانی است که ما در آن فرودگاه ساخته ایم و همچنین من برای خودم اقامتگاهی از چوب سدر ساخته ام . در کشتی فضایی متعلق به انلیل ، دونفر ، انلیل و نینماه ، به آسمان اوج گرفتند . به محل فرودگاه که درکوه های پوشیده از برف بود و بوسیله جنگل سرو محاصره شده بود ، برادر و خواهر رفتند . روی صخره بزرگ کشتی فضایی فرود آمد و آنها به محل اقامت انلیل رفتند . این باردر داخل ، انلیل اورا در آغوش کشید و نینماه را با شوق و ذوق بوسید .

 

 انلیل نجوا کنان گفت : اوه خواهرم ! عشق من . با دستهایش کمر اورا گرفت و مراقب بود که م  ن  ي اش در رحم او پاشیده نشود . نینماه هم به نرمی گفت : از پسرمان نینورتا برایتان خبر دارم . او اکنون شاهزاده جوانی شده که برای ماجراجویی آماده است . او کاملاً آماده است که به شما در زمین بپیوندد . انلیل گفت : اگرشما اینجا بمانید اجازه می دهم پسرمان نیز به اینجا بیاید تا همراه ما باشد  .

قهرمانان به محل فرود آمدند . آنها با Rocketships و کشتی های فضایی به سکوها حمل می شدند .

 

 

نینماه از کیفش بذرها رابیرون آورد و آنها در خاک دره ها کاشته شدند تا میوهایی که در نیبیرو وجود دارد در زمین نیز رشد کند . در کشتی فضایی انلیل و نینماه به اریدو برگشتند . درراه برگشت انلیل به او سرزمینها را نشان می دهد او همچنین به نینماه نشان می دهد که تاسیسات Edin چقدر وسعت دارد . در آسمان که بودند انلیل در آسمان نقشه هایش را توضیح می داد .

 

 

صفحه 80

به او گفت : من نقشه ای ابدی طراحی کرده ام ! چیزی را که من می خواهم بسازم ماورای زمان وبی سابقه خواهد بود . بیرون از اریدو در جایی که خشکی ها آغاز می شوند اقامتگاهی خواهم ساخت . نامش Laarsa خواهد بود . محلی خواهد بود برای مدیریت همه اینها . در سواحل Burannu درقسمتهایی که آب عمق بیشتری دارد . مکانی خواهد بود ، دو قلویی که در آینده ساخته خواهد شد . نامش را Lagash خواهم گذاشت . در میان این دو نقشه خطی کشیده ام . بعدازآن شصت پیمان بوده و شهر شفا وبهبودی خواهد شد  . یکی از شهرها برای شما خواهد بود . Shurubak ، شهر شفا ، اینگونه نامگذاری خواهد شد .مکانش در خط مرزی خواهد بود و شهر چهارم نقش رهبری را خواهد داشت . Nibru-ki، محل تقاطع زمین ، من آن را اینگونه می نامم ، این تاسیساتی خواهد بود برای پیوند میان آسمان و زمین .الواح سرنوشت دراین خانه خواهد بود وتمام ماموریتها را کنترل خواهد کرد . اریدو پنج شهر حساب خواهد شد . تا ابد ، وجود خواهندداشت !

 

 

روی یک لوح بلوری ، انلیل نقشه جامع را به نینماه نشان داد . روی این لوح او دید بهتری داشت تا بتواند نامشان را از انلیل بپرسد . انلیل پاسخ داد ، فراتراز پنج شهر ، مکانی برای سفینه ها وجوددارد که می توانیم ازنیبیرو مستقیم وارد زمین شده یا از آن خارج شویم . نینماه حالا فهمید که چرا وقتی آنو نقشه خود را برای مریخ مطرح کرد ، انلیل مبهوت شده بود . نینماه گفت : برادرم ، نقشه تو برای پنج شهر بسیار عالی است .

ساختن Shurubak ،شهری برای شفای بیماران ، بعنوان اقامتگاه من . همیشه در خاطرم سپاسگذار شما خواهم بود . انلیل گفت : فراتر ازاین طرح ، از پدرتان سرپیچی نخواهید کرد و همچنین برادرتان را نخواهید رنجاند . شما خردمند زیبایی هستید ! در این نقشه ها آبیزوی انکی هم وجود دارد . جایی که او خانه اش را خواهد ساخت .

صفحه 81

کجا می تواند محل اقامت قهرمانان باشد ؟ جایی که بتوان از آنجا وارد دل زمین شد . در سفینه اش او وسعت آبیزو را اندازه گیری کرد او با دقت و احتیاط لازم این منطقه را بررسی نمود . در آنسوی آبها در منطقه خارج از Edin او شیاری در زمین پیدا کرد . زمین غنی که داشت از شدت ثروتش منفجر می شد .در اوج کمال قرار داشت . رودخانه های نیرومندی در عرض منطقه جاری بودند و آبهای بزرگی بسرعت درآن جریان داشتند . در منطقه آبهای جاری ،‌انکی برای خود محل اقامتی برپا کرده بود . در میان آبیزو ، انکی مبادرت به ساخت مکانی در آبهای خالص برای خودش کرده بود . در عمق این سرزمین بود که انکی تصمیماتش را می گرفت . برای قهرمانان مکانی در دل زمین برای پایین رفتن در نظر گرفته بود . دستگاه حفاری را انکی آنجا مستقر کرد و درزمین بریدگی ایجاد نمود ، او موفق شد تونلهایی در دل زمین حفر کند تا راهی به سیاهرگهای طلایی زمین باز کند . او نزدیکتر شد و خرد کرد وخرد کرد تا به محلی رسید که طلا وجود داشت آنها را می کوبید و له می کرد بطوری که صدای این عملیات تا بیرون شنیده می شد . سپس بوسیله کشتی های فضایی این محموله حمل می شد . به فرودگاه حمل می شدند واقع در کوههای پوشیده از درخت سرو ، پس از آن بوسیله rocketships به ایستگاه واقع در مریخ حمل می شدند . روی زمین قهرمانان بیشتری وارد می شدند . مقداری به Edinاختصاص پیدا می کردند و تعدادی برای کارگری به آبیزو می رفتند . Laarsa و Lagashتوسط انلیل ساخته شدند و او همچنین موفق شد Shurubak را برای نینماه تاسیس کند .همراه با او زنان متخصص در امر شفا بخشی هم سکنی گزیدند ، جوانهایی که کارشان کمک به امر شفا بخشی بود . Nibru-ki این پیوندی بود که انلیل میان آسمان وزمین بوجود آورده بود . جایی که تمام ماموریتها مشخص و فرمانها صادر می شد . بین اریدو و آبیزو انکی دائم در سفر بود او به عقب و جلو می رفت برای انجام وظایف سرپرستی اش .

 

 

در مریخ ساخت وساز رو به پیشرفت بود . قهرمانان برای ایستگاه بین راهی نیز وارد می شدند . یک تا دو شار این آمادگی دوام آورد و سپس آنزو صدایش در آمد ! در زمین روز هفتم طبق فتوای انکی روز استراحت تعیین شده است . در هر مکانی که قهرمانان جمع می شدند پیغامی از طرف آنو با لبخند به گوششان می رسید .

در Edinجمع شوید !‌ این دستور انلیل بود !‌

صفحه 82

http://lostbook.persianblog.ir/post/9/

Posted on اکتبر 15, 2009, in کتاب گمشده انکی. Bookmark the permalink. ۱ دیدگاه.

بیان دیدگاه