بایگانی دستهها: اعجاز قرآن
قرآن و انفجار بزرگ
در 13.8 میلیارد سال قبل انفجاری تحت نام انفجار بزرگ یا بیگ بنگ رخ داد که در آن جهان ما متولد شد.در ابتدا دمای انفجار به یک حد بسیار بزرگی رسید که قابل تصور نبود و بعدا جهان رو به سردی گذاشت و کهکشانها و ستاره های امروزی متولد شدند.برای مطالعه بیشتر در مورد مهبانگ می توانید به این لینک و این لینک مراجعه بفرمایید.380 هزار سال بعد از انفجار بزرگ اولین نور به وجود آمد خداوند در آیه اول سوره نور به وجود آمدن تاریکی بعد از روشنایی اشاره می کند:
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِم یَعْدِلُونَ ﴿ نور۱﴾
سپاس خداوندى را که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکى و روشنایى را پدید آورد، آنگاه کافران براى پروردگارشان شریک قائل مىشوند﴿ نور۱﴾
بعد از آن مرحله نیز آسمان بصورت گرد گاز و غبار بود و ستاره ها از به هم پیوستن گرد و غبار به وجود آمدند.[منبع این سخن]
در سوره فصلت آیه ۱۱ نیز نوشته شده است:
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ ﴿۱۱﴾سپس به آسمان پرداخت که به صورت دودى [/بخارى] بود، به آن و به زمین فرمود خواه یا ناخواه رام شوید، [به زبان حال] گفتند البته رام و تسلیم هستیم.
روز دوشنبه سایت خبری گاردین اعلام کرد که موفق شده است امواج گرانشی انفجار بزرگ را که در نظریه نسبیت انشتن پیش بینی شده بود مشاهده نماید.و افرادی که موفق به این کار شده اند به طور یقین موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیک خواهند شد با این کشف نظریه انفجار بزرگ که قبلا بصورت یک تئوری بود بصورت یک فکت علمی در آورد و هیچ شکی نماند که کائنات 13.8 میلیارد سال قبل از هیچ آفریده شده است.
هیچ چیز نمی تواند هیچ چیز را بی آفریند!قبل از اینکه کائنات شروع شود چیزی باید وجود داشته باشد! آن انرژی هست انرژی ابدی است اولین قاتون ترمودینامیک به این موضوع اشاره می کند. انرژی نمی تواند درست شود یا نابود شود نه شروعی داشته باشد نه پایانی این تعریف ترمودینامیک است. همچنین شما نمی توانید ادعا کنید که این انرژی همیشه در کائنات وجود داشته است چن علم می گوید کائنات همیشه وجود نداشته است! قبل از اینکه کائنات شروع شده باشد منبع انرژی تامین شده بود به گونه ای که هیچ کس نمی تواند تصور آن را بکند. با توجه به این که انتقال انرژی به ترلیون ها ستاره و بیلیون ها کهکشان از یک منبع انرژی خارج از کهکهشان وجود دارد که انتقال یا تبدیل آن انرژی به کائنات را انجام داده است این به این معناست که خالق این انرژی بزرگ: خداست.
سوالی که به ذهن یک انسان خرد مند در مورد انفجار بزرگ می رسد این است که انرژی مورد نیاز برای انفجار بزرگ از کجا تأمین شده است ؟ چگونه ممکن است بدون حضوری خالقی هوشمند از هیچ ماده و انرژی و زمان پدید بیایید؟
خداوند در آیه 35 سوره طور نیز این سوال را مطرح می نماید :
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ
آیا از هیچ خلق شدهاند؟ یا آنکه خودشان خالق [خود] هستند؟
یا در مورد منبع انرژی تامین شده خداوند در سوره الذاریات آیه 47 اشاره کرده است:
وَالسَّمَاء بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و همواره آنرا وسعت میبخشیم!
خداوند در قسمت این آیه به قدرت اشاره کرده است و در قسمت دوم به مساله گسترش کائنات اشاره کرده است که یکی از اصول مهم کیهان شناسی است و که توسط ادوین هابل با مطاله موج زمینه تابشی به جا مانده از انفجار بزرگ کشف شده است.ادوین هابل مشاهده کرد که جهان هستی با سرعت بسیار بالایی در حال گسترش است و دانشمندان به این نتیجه رسیدند که اگر در طول زمان به عقب باز گردیم جهان هستی در نهایت در زمان انفجار بزرگ در یک نقطه جمع خواهد شد!
در سوره انبیا آیات 30 و 104 خداوند به این موضوع اشاره کرده است:
أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾
آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم ؟، و هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم، آیا ایمان نمیآورند!
یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ ﴿۱۰۴﴾روزى که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامهها در مىپیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را بازمىگردانیم وعدهاى است بر عهده ما که ما انجامدهنده آنیم
ایراداتی که توسط خداناباوران به این موضوع گرفته می شود وجود خلا کاذب است که قوانین فیزیکی در آن پایه ریزی شده یا انتقال تکینگ ها از یک کائنات دیگر به کائنات ما جهان به وجود آمده است.
بیل برایسن در کتاب بسیار پر ارزش تاریخچه تقریبا همه چیز نوشته است:
در یک فرضیه گفته می شود احتمالا تکینگی که باقیمانده از یک کائنات متلاشی شده پیشین بوده است-بدین معنی که که ما فقط یکی از کائنات های موجود در چرخه ابدی کائنات های ایجاد شونده و گسترش یابنده هستیم مانند کیسه هوایی روی یک دستگاه اکسیژن برخی دیگر انفجار بزرگ را به چیزی به اسم خلا کاذب یا یک میدان عددی یا انرژی خلا نسبت می دهند کیفیت یا چیزی که باعث بوجود آمدن مقدار ناپایداری در آن هیچی شده وجود دارد اینکه بتوان چیزی را از هیچ بدست آورد غیر ممکن است.
اما اینکه زمانی هیچ چیز وجود نداشته ولی اکنون یک کائنات وجود دارد دلیلی بر این مدعاست که چنین چیزی شدنی است.این امکان وجود دارد که کائنات ما صرفا بخشی از چندین کائنات بزرگتر باشد برخی با ابعاد متفاوت و انفجار های بزرگ در همه اینها رخ داده است.
با این احتمال پیش می رود که زمان قبل از انفجار بزرگ روی هم شکل های دیگری داشته است شکل های بس بیگانه تر از آنچه قابل تصور باشد و انفجار بزرگ یک مرحله انتقالی است که در آن کائنات از شکلی که برای ما قابل درک نیست به شکلی که برای ما قابل درک تر است تبدیل می شود.
دکتر آندری لیند کیهان شناس در دانشگاه استنفورد به روزنامه نیویورک تایمز گفت:((این ها مسائلی بسیار نزدیک به مسائل مذهبی هستند.
نظریه انفجار بزرگ نه به موضوع انفجار بلکه به چیزهایی که پس از انفجار رخ داده است البته نه خیلی پس از انفجار.دانشمندان با انجام محاسبات بی پایان و مشاهده فعل و انفعالات دقیق درون دستگاه های شتاب دهنده به این نتیجه رسیده اند که در زمان 10 به توان -43 ثانیه کائنات به قدری کوچک بود که برای مشاهد و پیدا کردنش باید از میکروسکوپ استفاده کرد.
رابرت دایک در نظریه انبساطمی گوید:کائنات در کسری از یک ثانیه پس از سپیده دم آفرینش ناگهان چنان دچار گسترش خارق العاده و ناگهانی شد یعنی عملا به همراه خودش سرعت گرفت و ابعادش در هر 10به توان -34 ثانیه دو برابر شد کل این واقعه ممکن است در چیزی بیش از 10 به توان -30 یعنی یک میلیون میلیون میلیون میلیون میلیونیم ثانیه به درازا نکشد ولی آن را به چیزی دست کم 10,000,000,000,000,000,000,000,000,000 بار بزرگتر تبدیل کرد.
دو معجزه دیگر نیز در هنگام بیگ بنگ رخ داده که دانشمندان اتئیست از جواب دادن به آن عاجز هستند.
ماده و ضد ماده همیشه به مقدار برابر تولید می شوند و در صورتی که در انفجار بزرگ مقدار ضد ماده و ماده با هم برابر بود جهان شکل نمی گرفت ولی در انفجار بزرگ ضد ماده شانزده دقیقه به دام افتاد و مقدار ماده تولید شده از ضد ماده بیشتر بود!
بر طبق قوانین ترمودینامیک همیشه همه انفجارها به سوی بی نظمی می روند ولی انفجار بزرگ تنها انجفاری بود که بطور منحصر به فرد به سمت آفرینش و نظم رفت!
تئوری ریسمان ها ابعاد کائنات و هفت آسمان در قرآن کریم
تئوری ریسمان ها پیش بینی می کند که بغیر از چهار بعد فضا زمان هفت بعد دیگر پیچیده به هم وجود دارند که آنقدر کوتاه هستند که آنها توما فراتر از توانایی بصری ما در همه جای چهار بعد فضا و زمان قرار گرفته اند پس همه وقایع همچون راه رفتن یک فرد سرتاسر همه ابعاد را فرا می گید.[1]
همه ذرات بنیادی همچون کوارک ها که اتم های همه چیز از سنگ گرفته تا سیب را شامل می شوند ذرات نقطه ای نامیده می شوند زیرا ساختار رونی تری ندارند اگر می توانستیم ساختار دقیق تر این ذرات را مشاهده کنیم می دیدم که از ریسمان های مرتعش یک بعدی که الگوی نوساناتشان جرم و بار ذره ای را تعین می کند تشکیل شده است.ریسمانها از آخرین و کوچکترین ذره هر چیز در طبیعت تشکیل شده اند.ساز و کار الگوی ارتعاش در ریسمان ها مشابه ساز و کار گیتار است و ارتعاش انها به قله و تارها بستگی دارد.دانشمندان تړوری ریسمان ها را دقیقا به گیتار تشبیه می کنند با این تفاوت که برای فاصله ها از ثابت پلانگ استفاده می کنند.[2]
ریسمان ها نیز جرم و بار نیرو را جایگزین نت های موسیقی می کنند و «الگوی ارتعاشی متفاوت در یک ریسمان بنیادی موجب بروز جرم متفاوت و بارهای نیروی متفاوت می شود»و الگوی های ارتعاشی رفتار و بار هر ماده را در فضا و زمان توضیح می دهد و خود را به گونه های مختلف در فضا و زمان نمایش می دهد.[3]
تصویر زیر یک شکل ترسیمی از تړوری ریسمانهاست
در سوره الذاريات آیه ۷ نوشته شده است :
وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُكِ ﴿۷﴾إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ﴿۸﴾سوگند به آسمان مشبك ﴿۷﴾ كه شما در گفتاري مختلف و گوناگون هستيد.
در این آیه خداوند به خوبی به آسمان مشبک که مدل تئوری ریسمان ها برای ساختار ابعاد کیهان است اشاره می کند در آیه هشتم نیز به گفتار اشاره می شود که گفتار نیز می تواند به تارهای صوتی مربوط شود که در بالا به آن اشاره شد که ارتعاش تارها باعث تفاوت شکل و ساختار می شود و احتمالا منظور قرآن از گفتار نیز نوعی به تئوری ریسمان ها مربوط می شود.
حال در متن بالا که از کتاب اسرار کائنات آقای ویکتوری اشاره شده بود نوشته شده بود که چهار بعد از یازده بعد کائنات بروی زمین هستند و هفت بعد در فضا هستند.به همین دلیل است که در آیات مختلفی از قرآن از جمله آیات زیر به هفت آسمان اشاره شده است.
برای نمونه در سوره النبأ آیه 12 نوشته شده است که :
و بر فراز شما هفت [آسمان] استوار بنا کردیم (۱۲)
یا در سوره اسرا آیه 44 نوشته شده است :
تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿۴۴﴾آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش تسبيح او مىگويد ولى شما تسبيح آنها را درنمىيابيد به راستى كه او همواره بردبار [و] آمرزنده است (۴۴)
در سوره فوق به خوبی نیز خداوند از ارتعاشات در تئوری ریسمانها بعنوان تسبیح یاد برده است که انسانها قادر به درک آن نیستند و این آیه به خوبی تئوری ریسمان ها را توصیف می کند.
در سوره نوح آیه 15 نیز یک اشاره جالب شده است:
لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ﴿۱۵﴾مگر ملاحظه نكردهايد كه چگونه خدا هفت آسمان را توبرتو آفريده است (۱۵)
همانطوری که در متن اقتباص شده در کتاب نوشته شده است این هفت بعد تو در تو هستند و با هم تداخل دارند.
در سوره الطلاق 12 نیز نوشته شده است :
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا ﴿۱۲﴾خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد فرمان [خدا] در ميان آنها فرود مىآيد تا بدانيد كه خدا بر هر چيزى تواناست و به راستى دانش وى هر چيزى را در بر گرفته است
نکته تامل بر انگیز آن نیز مربوط به انسان می شود که نوشته شده در میان هفت بعد است و بنا به متل هر حرکتی بر هفت بعد دیگر تاثیر می گذارد.
و همه آیات بالا و اشاراتی که به هفت آسمان شده به هفت بعد کائنات که به بعد چهارم مربوط نمی شوند اشاره دارد و به تئوری ریسمان ها مربوط می شود.
————
[1] [3] بیشتر متون قید شده در متن از جلد دوم کتاب اسرار کائنات آقای ابراهیم ویکتوری برداشته شده است.
[2]http://www.physicseden.com/?p=12
فرازمينيها و حيات در ديگر كرات در آيات و روايات
آيا وجود بشقاب پرندهها، از نزديكي «ظهور» حكايت دارد؟!
يادداشتي دربارة كتاب «فرازمينيها در آيات و روايات»
مجيد راسخي
كتاب فرازمينيها در آيات و روايات، پژوهشي تازه و تحقيقي نو در عرصه دينپژوهي به شمار ميآيد. اين كتاب درصدد بررسي موجودات فرازميني و مسئله بشقاب پرندهها و ارتباط آنها با ساكنان زمين است. در بخش اول كتاب نويسنده محترم به بررسي تاريخچه وجود بشقابپرندهها در غرب ميپردازد و با ذكر شواهد و مدارك مربوط به وجود بشقاب پرندهها، وجود چنين موجوداتي را كاملاً پذيرفتني ميداند. مشاهدة بشقابپرندهها توسط افراد مختلف پيش از دهه چهل ميلادي و بعد از آن، وجود شكلهاي عجيب و غريب هندسي در نقاط جهان و بررسي صحبتهاي كساني كه ادعاي ربوده شدن توسط موجودات فضايي را داشتهاند، از جمله مدارك و شواهد كتاب به شمار ميرود.
در ميان اين شواهد، تأكيد بيشتر كتاب بر حادثه شهر روزول1 آمريكا است كه براساس آن جمعي موفق ميشوند سقوط يك بشقابپرنده همراه با انعكاس صدا و نور شديد آن را مشاهده كنند. اظهارات يك سروان آمريكايي به نام جسي مارسل، مأمور بررسي اين حادثه، بر قوت وجود موجودات فضايي در اين قضيه ميافزايد. وي در سال 1979 طي يك مصاحبه ويدئويي صراحتاً اظهار داشت: «آن شي نه يك بالون هواشناسي، نه يك موشك و نه يك هواپيما بود.» وي در بارة جنس اين شي اظهار داشت: «قطعاتي از آن را تحت حرارت شديد قرار دادند كه حتي گرم نشد! همچنين اين قطعات باوجود بزرگي، وزن بسيار پاييني داشتند و از نظر ضخامت نيز نازكتر از فويل آلومينيوم داخل پاكت سيگار بودند. من سعي كردم اين قطعات را خم كنم؛ اما عليرغم نازكي فوقالعاده آن، هرگز نتوانستم. ما حتي سعي كرديم به كمك يك پتك شانزده پاوندي (248/7 كيلوگرم) آن را سوراخ كنيم يا تغيير شكل دهيم؛ اما موفق نشديم … آنها از خارج از كره زمين آمده بودند.2 همچنين اظهارات يك پرستار زن درباره همكاري در كالبدشكافي موجوداتي كه هيچ شباهتي به بدن انسان نداشتند از جمله شواهد ديگر حادثه شهر روزول است.3 نويسنده در ادامه كتاب، شواهدي را ذكر ميكند كه حكايت از پنهانكاري دولت آمريكا در اين قضيه دارد.
در فصل بعدي كتاب نويسنده به بررسي موجودات فرازميني در آيات و روايات و ارتباط اين موجودات با مسئله ظهور ميپردازد. آيات و رواياتي را بيان ميكند كه با اشاره يا تصريح، از موجوداتي پرده بر ميدارد كه در فضا و سيارات ديگر زندگي ميكنند و در انواع و اقسام مختلفي هستند. به گفته مؤلف، گوياترين روايت، روايت زير است كه امام صادق عليه السلام ميفرمايند: «در وراي اين خورشيد شما، چهل خورشيد است كه در آنها مخلوقات بسياري وجود دارند و در وراي اين ماه شما، چهل ماه است كه مخلوقات بسياري در آن زندگي ميكنند.» 4
همچنين نويسنده به رواياتي اشاره ميكند كه وجود و تمدن موجودات فضايي به نام «جابلقا» و «جابرسا» را بازگو ميكنند و در مورد نحوة زندگي آنها توضيح ميدهند.
در بين اين روايات، روايات زيادي به چشم ميخورد كه از نزول موجودات فضايي هنگام ظهور و قرارگرفتن در صف ياوران امام عصر (عج) حكايت دارد. يكي از اين روايات را ميخوانيم: «از ميان آنها گروهي هستند كه از زمان انتظار ظهور قائم ما اسلحة خويش را برداشتهاند و از خدا ميخواهند تا وي را به آنها نشان بدهد … آنها در زمان قيام مهدي، خروج خواهند كرد … آنها شمشيري آهني متفاوتي دارند بهگونهاي كه اگر هركدام از آنها با شمشيرش به كوه بزند آنرا شكافته و پاره پاره ميكند و با آن سلاحها در كنار امام مهدي با هند، ديلم، كردها، روم، بربر، فارس و كساني كه ميان جابرسا و جابلقاء ـ دو شهر كه در شرق و غرب هستند ـ ميجنگد.5
در فصلهاي بعدي كتاب، مؤلف با توجه به روايات اسلامي به سؤالاتي كه پيرامون بشقابپرندهها مطرح است پاسخ ميگويد. به اعتقاد وي وجود بشقابپرندهها در غرب حكايت از نزديكي ظهور و آمادگي اين نيروها براي دخالت و مباشرت در اين امر دارد. نويسنده كتاب، با استفاده از اين روايت كه: «بر دروازههاي شهرهاي آسمان، دوازده هزار جنگجو قرار دارد و در حالي كه اسبها را آماده و سلاحها را كشيدهاند منتظر قيام قائم ما هستند.»6 اينچنين مينويسد: «از اين فراز معلوم ميشود كه موجودات فرازميني پيش از قيام حضرت، فقط حضور فيزيكي و غيركامل در اطراف ما خواهند داشت و هنگام قيام امام عصر ما شاهد حضور كامل و آشكار آنها در اطراف امام و ياريرساندن ايشان خواهيم بود.»7 يكي ديگر از مسائلي كه كتاب مطرح ميكند مسئله جنگ ستارگان است كه در آن نيروهاي رحماني آسماني با نيروهاي شيطاني در زمان ظهور درگير ميشوند و مؤلف بر اين نكته اصرار دارد كه «امام عصر نه تنها بادشمنان زميني ميجنگند بلكه با تمامي سركشان آسماني از جمله يأجوج و مأجوج و اجنه و نسناسها نيز خواهند جنگيد»8 و در پايان نتيجه ميگيرد كه «نيروهاي فرازميني شرور با هدف پيشگيري از ظهور و ايجاد تفرقه و جنگ در سطح زمين، فعاليت خود را بر آمريكاي شمالي و بهخصوص ايالات متحده آمريكا متمركز نمودهاند»9 شايد اتفاقي نباشد كه موارد بشقابهاي پرنده بيش از هرجايي در آمريكاي شمالي و بهخصوص ايالات متحده آمريكا واقع شده است، اين رخداد بدون دليل نيست؛ زيرا به دليل توان نظامي و تأثيرگذاري آمريكا در جهان، نيروهاي فرازميني، فعاليت خويش را بر اين منطقه حساس جهان متمركز كردهاند تا با استفاده از قدرت و نفوذ آمريكا جلوي وقوع ظهور امام عصر گرفته شود.
در نگاه كلي ميتوان گفت كتاب درصدد پاسخگويي به مسائل و حوادث روز با استفاده از آيات و روايات است و همانطور كه مؤلف محترم به آن اشاره دارد ميكوشد تا تعارض ميان وجود بشقابپرندهها و پذيرش اعتقادات ديني را حل كند؛ عرصهاي جديد كه كمتر به آن پرداخته شده، كتاب را در نوع خود كم نظير ميكند.
يكي از نقاط قوت كتاب، جمعآوري و احصاء چشمگير روايات و دقت در الفاظ و معاني آنها، وسعي در به دست آوردن مفهومي واحد و سيري منطقي از روايات است هرچند دور از ذهن بودن پارهاي از برداشتهاي ايشان از روايات را نميتوان ناديده گرفت.
از ديگر فصلهاي جذاب و خواندني كتاب، فصلي است كه نويسنده به پرسشهاي زياد و متنوعي كه درباره وجود بشقابپرندهها مطرح است، پاسخ ميگويد. تحليلهايي كه مؤلف در اين فصل بيان ميكند كاملاً تازگي دارد و با نگرش و رويكرد به مسئله ظهور، ارائه شده است.
در قسمت پاياني كتاب شاهد عكسها و تصاويري جذاب از عرصه پررمز و راز بشقابپرندهها خواهيم بود. تلاش و كوشش مؤلف محترم كتاب را در زمينه اين تحقيق فراگير ارج مينهيم و به خوانندگان، مطالعه اين كتاب را توصيه ميكنيم.
http://www.hawzah.net/Per/Magazine/di/059/di05928.asp
موجودات زنده در آسمان در آیات قرآن و احادیث!
آیات متعددی در قرآن هست که از وجود موجودات زنده در آسمانها خبر میدهند. بعضی از آیات آنها را بلفظ «دابــه» (جنبنده) آورده و بعضی بلفظیکه دلالت بر اولو العقل بودن آنها دارند :
« ولله یسجد ما فی السموات و مافی الارض من دابه و الملائکه و هم لایستکبرون»نحل 49
« هر چه در آسمانها و زمین از جنبندگان و فرشتگان است همه برای خدا سجده میکنند و تکبر نمی ورزند»
ایه فوق صریح است در اینکه در آسمانها مثل زمین جنبندگانی هست و خدا را سجده میکنند .
« واز نشانه های او آفرینش آسمانها و زمین است و آنچه را از جنبنده در آنها پراکنده ساخته است و او هر وقت بخواهد بر جمع آنها قادر است»شوری 29
ضمیر «فیهما» به آسمانها و زمین راجع است و با قاطیعت تمام روشن میدارد که در آسمانها جنبندگانی آفریده شده اند .
و از جمله «علی جمعهم اذا یشاء قدیر» بدست میاید که روزی میان اهل زمین وآنها ارتباط برقرار خواهد شد ، اگر منظور از جمع ، رسیدن آنها به یکدیگر باشد .
آیات دیگر از قرار ذیل اند :
«هر که در آسمانها و زمین است همه از او حوایج میطلبند و او هر روز به شان و کاری پردازد» رحمن29
« وهرکه در آسمانها و زمین است ، از روی رغبت یا به جبر ، با سایه ها(وهمه آثار وجوی)شان ،هرصبح و عصر برای خدا سجده میکنند»رعد15
« و ربک اعلم بمن فی السموات والارض» اسراء 55
کلمه «من» man در این آیات دلالت بر افراد عاقل وذی شعوری دارد و بخوبی روشن میکند که در آسمانها مانند انسان موجودات زنده وعاقل زندگی میکنند و بخدای خود خاضع اند و حوائج خویس از او میخواهند.( قاموس قران جلد 4)
علی علیه السلام هم که می فرمایند : « إن هذه النجوم التی فی السماء مدائن مثل المدائن التی فی الأرض .
= « این ستاره ها ( سیاره ها ؟ ) که در آسمان هستند ، شهرهائی مانند شهرهای زمین می باشند » ( نورالثقلین ، ج4 ، ص 400 )
عن ابی جعفر(ع) : « ان من وراء شمسکم هذا اربعین عین شمس ما بین شمس الی شمس اربعون عاما فیها خلق کثیر ما یعلمون ان الله خلق ادم اولم یخلقه»
امام باقر :« همانا پشت این خورشید چهل خورشید وجود دارد (چهل گویا به معنای کثرت) که ما بین هریک از آن خورشیدها چهل سال راه باشد ، در آن عوالم آفریدگاران بسیار بوند که از آفرینش انسان بی اطلاع و بی خبر بوند .» (بحارالانوار جلد 27صفحه 45)
http://gabrielmmjj.blogfa.com/page/hadis1.aspx
(ومِن آیاته خلق السماوات و الارض و ما بث فیها من دابّة; از نشانه هاى قدرت و حکمت پروردگار این است که آسمان ها و زمین و موجودات زنده را که در اوج آسمان ها و کره زمین پراکنده ساخته، آفریده است).29 شوری
* در حدیثى امام صادق(ع) فرمود: (اِنَّ من وراء عین شمسکم هذه اربعین شمساً فیها خلق کثیر و انّ من وراء قمرکم اربعین قمراً فیها خلق کثیر لایدرون انّ اللّه خلق آدم اَم لم یخلقه; تحقیقاً غیر از چشمه خورشید شما چهل خورشید وجود دارد که در منظومه هاى آن ها مخلوقات زیادى زندگى مى کنند، و هم چنین ماوراى ماه شما چهل ماه تابان دیگر وجود دارد که در کرات اطراف آن ها خلق فراوانى موجود است که نمى دانند; آیا خداوند آدم را در زمین آفریده یاخلق نکرده است).
(ومِن آیاته خلق السماوات و الارض و ما بث فیها من دابّة; از نشانه هاى قدرت و حکمت پروردگار این است که آسمان ها و زمین و موجودات زنده را که در اوج آسمان ها و کره زمین پراکنده ساخته، آفریده است).29 شوری
* در حدیثى امام صادق(ع) فرمود: (اِنَّ من وراء عین شمسکم هذه اربعین شمساً فیها خلق کثیر و انّ من وراء قمرکم اربعین قمراً فیها خلق کثیر لایدرون انّ اللّه خلق آدم اَم لم یخلقه; تحقیقاً غیر از چشمه خورشید شما چهل خورشید وجود دارد که در منظومه هاى آن ها مخلوقات زیادى زندگى مى کنند، و هم چنین ماوراى ماه شما چهل ماه تابان دیگر وجود دارد که در کرات اطراف آن ها خلق فراوانى موجود است که نمى دانند; آیا خداوند آدم را در زمین آفریده یاخلق نکرده است).
سالار شهیدان حسین بن علی ( ع ) در دعا ونیایش خود به درگاه الهی چنین می فرماید : الهم انی اسئلك بلكماتك ومعاقد عزك وسكان سماواتك وارضك ….. پروردگارا من به كلمات وسخنان ومراكز عزت وساكنان آسمانها وزمینت سوگند می دهم ……. واین جمله نیز به روشنی می رساند كه آسمانها هم ساكنانی دارد .
اعجاز علمی قرآن ( بخش دوم )
اعجاز علمی قرآن ( بخش دوم ):
پنجم ـ دوگانگی یا دوقطبی بودن همه چیز:
قبلاً اعتقاد برین بود که زوجیت ( نرو ماده) تنها در میان انسانها و حیوانات وجود دارد. علم جدید آمد و ثابت ساخت که نری ومادگی در نباتات و جمادات و حتی کوچکترین جرم و برق هم وجود دارد، هرچیز جنس مثبت ومنفی دارد وما همه میدانیم که برق باید دو لین یکی برای مثبت ویکی برای منفی داشته باشد. اتم هم وقتی تجزیه شود در خود پروتون و نیترون دارد و هرکدام ازینها حیثیت نر و ماده را دارد. قرآنکریم در چندین آیت به این موضوع اشاره کرده است:
1ـ و من کلّ شیءٍ خلقنا روجین لعلّکم تذکّرون.( از هر چیز خلق کردیم جفت، تا اینکه شما پند بگیرید) درینجا کلمهء ( ومن کلّ شیءٍ) دلالت بر عمومیت دارد. یعنی همه چیز.
2ـ أولم یروا إلی الأرض کم أنبتنا فیها من کلّ زوجٍ کریم.( آیا نمیبینند به زمین که رویانیدیم ما در آن از هر جفت با کرامت آنرا) درین آیت اشاره به نباتات است.
3ـ سبحان الّذی خلق الأزواج کلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لا یعلمون.( پاک است ذات که آفریده جفتها را همه از آنچه میرویاند زمین و از خود شما و آنچیز های که شما نمیدانید) این آیت کریمه زوجیت را در همهء موجودات از انسان، حیوان و… که ما میدانیم و یا نمیدانیم ثابت میسازد. پاک و باعظمت است ذات دانای توانا که برهمه چیز احاطه دارد و همه چیز را برشمرده است.
ششم ـ پرده های جنین:
علم ثابت کرده است که جنین در رحم مادر محاط به سه پرده است، این پرده ها تنها با تشریخ دقیق علمی قابل درک میشود، ورنه با دید چشم تنها میتوانی یک پرده را مشاهده کنی. این چیزی است که طب امروز به آن پی برده است، ولی قرآنکریم از قبل این امر را تأیید کرده است. این آیت در سورهء زمر: یخلقکم فی بطون أمّهاتکم خلقاً من بعد خلقٍ فی ظلماتٍ ثلاث، ذلکم الله ربّکم له الملک.( آفرید شمارا در شکم های مادران تان آفریدنی بعد از آفریدنی در تاریکی های سه گانه، اینست خدای شما پروردگارتان که اوراست پادشاه)
درین آیت خداوند (ج) خبر داده است که جنین در سه پرده پوشیده است که آنهارا بنام ظلمات( تاریکها) یاد نموده است، چون این پرده ها طوری اند که مانع رسیدن نور و روشنی به جنین میشوند. علم امروزی هم به این حقیقت تأکید دارد.
هفتم ـ نطفه گذاری در درختان بواسطهء باد:
علم ثابت کرده است، باد نطفه های مذکر را به مؤنث در درختان میوه دار منتقل میکند و بدین واسطه درختان بارور میشوند. قرآنکریم بدقت از آن حکایت کرده است: و ارسلنا الرّیاح لواقح فأنزلنا من السّماء ماءً فأسقیناکموه و ما أنتم له بخازنین. ( و فرستادیم بادهارا نطفه گذارنده، و فرستادیم از آسمان آب و نوشانیدیم شمارا و نیستید شما که آنرا( باران را) خزینه کرده باشید)
این یک اخبار دیگری قرآن از حقایق علمی و ثابت است که دلالت بر راستی نبوت میکند. دانشمند مستشرق ( اجنیری) استاد دانشگاه آکسفورد در یک قرن قبل میگوید: شتربانان عرب سیزده قرن قبل از اروپایی ها میدانستند که بادها درختان را باردار میسازند. اشارهء او بهمین آیتی از قرآنکریم است.
هشتم ـ ژنهای زنده در منی انسان :
طب امروزی کشف کرده است که منی دارای زنده جانهای کوچکی است که آنرا بنام ژن یاد میکنند، این ژنها با چشم دیده نمیشوند و باید برای دیدن آنها از مکروسکوب استفاده شود. هر ژن دارای شکلی با سر، گردن و دم است مشابهت به بقه های نوزاد دارد، یا کرمی آبی سیاه است که در دهن حیوانات داخل میشود و خون میمکد. این ژنهای زنده با تخمه های زن خلط میشوند و حمل صورت میگیرد، وقتی القاح صورت گرفت دهن رحم بسته میشود و دیگر چیزی به آن راه نمیآبد، هرچه باقی ژنهای باز مانده میمیرند. این یک تجزیه و نظریهء علمیست. ببینید که قرآن درین رابطه چه میگوید:
إقرأ باسم ربّک الّذی خلق. خلق الإنسان من علق.( بخوان بنام پروردگارت ذات که آفرید انسان را از علق) ( علق ) همان شکل کرم یا نوزاد بقه. این معجزهء علمی قرآن و در وقت نزول آن قابل درک نبود و تا اینکه میکروسکوب کشف شد و این امر دانسته شد.