بایگانی دسته‌ها: موجودات ماورايي

آیا یک فرازمینی صحبت می کند؟ آیا این نامه ای از یک فرازمینی است؟

آیا یک فرازمینی صحبت می کند؟

آیا این نامه ای از یک فرازمینی است؟

 

  • ·        مقدمه مترجم

«این متن ترجمه فارسی «نامه‍ای از یک فرازمینی» است. این نامه طولانی برای بار اول به زبان فرانسه نوشته شده و سپس به انگلیسی ترجمه گردیده است. یکی از وب سایت های اینترنتی شرحی نیز بر آن نوشته که ابتدا ترجمه آن را قرار داده ام و سپس متن فارسی نامه، و در پایان متن انگلیسی نامه و منبع وب سایتی که از روی آن برداشته شده است؛ در ترجمه نامه با توجه به قابلیت های زبان فارسی سعی شده تا کمترین تغییر در انشای نامه داده شود. هدف از ترجمه آن به فارسی انتشار آن بین کاربران فارسی زبان دنیاست و بازنشر نسخه فارسی آن هیچ محدودیتی ندارد بلکه مورد طبع مترجم است، فقط تنها درخواستی که دارم این است که متن آن را به شکل ناقص منتشر نکرده و آن را به صورت کامل در وب سایت خود قرار دهید. امیدوارم خوانندگان آن به اشکالات انشایی و ترجمه با دیده اغماض بنگرند، با احترام»

 

  • مقدمه وب سایتی که نامه از روی آن برداشته شده است:

این نامه به صفحه سیستم ‍مدیریت پرونده MUFON با فرستنده‍ای از می سی سی پی پست شده است:

این نامه‍ای از فرازمینی به زمین است: آیا می‍خواهید خودمان را نشان دهیم؟

این نامه بلند به انسان زمینی بدون آدرسی برای پاسخگویی است.

 

شما میتوانید به اعتبار این نامه شک کنید ولی هر چه باشد ارزش دیدن را دارد

همه آنچه می‍توانم بگویم این است که به یک ایده خوب می‍ماند، منسجم بوده و با مهارت و در سطح بالایی از هوش و بلوغ نوشته شده است.

این نامه دارای مضامین قومیتی نیست و نویسنده درک بسیار خوبی از زبان و فیزیولوژی انسان دارد، اگرچه لحظاتی وجود دارند که گرامر با آنچه ما می‍شناسیم تفاوت دارد و تعدادی خطای زبانی نیز در آن دیده می‍شود.

 

هر کس این نامه را در فضای اینترنت منشر نموده این نظر را نیز گذاشته است

من آن را به شما نیز ارسال میدارم زیرا ممکن است واقعیت داشته باشد.

ادعای اصلی این نامه این است که تمدن انسانی در یک سقوط آزاد غیر قابل کنترل قرار گرفته که از درون در حال متلاشی شدن است و نمی‍تواند از طریق نظام های اجتماعی موجود درست شود.

پیشنهاد اصلی نامه این است که ظهور جمعی فرازمینی‍ها در آسمان کره زمین قادر است انسان را در راه پرده برداشتن از فریب و نیرنگ یاری سازد، بسیاری از مسایل و معماهای هستی را سر و سامان دهد، و یک مجذوب کننده فراهم نماید تا ذهنیت‍های مثبت را از درون گرداب مرگ جامعه بیرون کشیده وآنها را قادر سازد تا بر مرحله بعدی تکامل، تمرکز خود را آغاز نمایند.

پرسش اصلی در متن نامه این است که آیا شما می‍خواهید فرازمینی‍ها خود را نشان دهند.

 

فرازمینی در نامه چه خواستهای دارد؟

تماس با فرازمینیها به نسل انسان کمک خواهد کرد

فرازمینی اظهار می‍دارد که تماس مستقیم و مقداری کمک فرهنگی، ابزاری را برای غلبه بر سدهای اصلی موجود در جامعه انسانی و تکامل فرهنگی در اختیار قرار خواهد داد.

 

مردم زمین بهتر است از برقراری تماس حمایت کرده و خود را برای آن آماده سازند

فرازمینی می‍گوید که برای برقراری چنین تماسی زمینه‍های روحی ـ احساسی باید فراهم گردند. در پیرامون کره زمین، رضایت و خواست برای وقوع چنین تماسی باید ایجاد شود، و انسان های کمتری واکنش همراه با ترس از خود نشان دهند.

 

اگر شما تماس با فرازمینی را تایید نمایید ذهن شما پیام را به وی خواهد رساند

فرازمینی اظهار می‍کند که تنها یک پاسخ تله پاتیکِ با تمرکز داده شده، از سوی هر خواننده برای کمک به فرازمینی در دستیابی به نتیجه نهایی در اینکه این امر باید انجام گیرد یا خیر کافی خواهد بود.

 

به نظر میرسد این اولین پیام از سوی فرازمینی باشد و درخواست آن این است که به شکلی جهانی منتشر گردد

علیرغم اینکه در این زمان اینترنت به ضریب نفوذ بالایی در جهان دست یافته، فرازمینی می‍خواهد که این نامه، اولین ارتباط جمعی وی، به شکلی جهانی ترجمه شده و در گستره کره زمین انتشار یابد.

فردی که آن را بر روی اینترنت قرار داده با گفتن این جملات متن خود را به پایان می‍رساند:

این متن نامه است.

من در این نامه تغییری نداده‍ام.

تصمیم گیری با خودتان است.

 

  • ·        متن نامه

جهان را تغییر دهید! «تصمیم بگیرید آیا ما باید خودمان را نشان دهیم!»

هر شخصی این پیام ترجمه شده را به شما رسانده است مهم نبوده، و باید در ذهن شما ناشناس بماند.

آنچه شما با این پیام انجام می‍‍دهید مهم است!

هر یک از شما دوست دارید اراده آزاد خود را به کار ببندید و شادی را تجربه نمائید.

اینها خصوصیاتی هستند که به ما نشان داده شدند و اکنون ما به آنها دسترسی داریم.

اراده آزاد شما به میزان شناختی که از قدرت خودتان دارید بستگی دارد.

شادکامی‍ای که شما در خود احساس می‍کنید به محبتی که می‍دهید و دریافت می‍کنید وابسته است.

مانند همه تمدن‍های هوشیار در این مرحله از پیشرفت، شما نیز ممکن است خودتان را بر روی سیاره‍تان تنها احساس کنید. این عقیده شما را در مورد سرنوشت‍تان مطمئن می سازد.

در صورتیکه شما هنوز در لبه یک تحول بزرگ قرار دارید که تنها تعداد کمی از آن آگاه هستند.

ما در مورد اصلاح آینده‍تان مسئولیتی نخواهیم داشت، اگر شما تمایلی به آن نداشته باشید.

این پیام را همانند یک انتخابات جهانی در نظر بگیرید.

و به پاسخ‍تان مانند یک رأی نگاه کنید.

 

ما چه کسی هستیم؟

نه دانشمندان و نه نمایندگان مذهبی شما هیچ یک، در مورد پدیده‍های مبهم سماوی که بشر در طی هزاران سال مشاهده نموده با قاطعیت سخن نمی‍گویند.

کسی که برای دانستن حقیقت گام بر می‍دارد، باید بدون فیلتر اعتقاداتش با آن برخورد نماید، هرچه هم این عقاید برای وی قابل احترام باشند.

تعدادی از پژوهشگران ناشناس از میان شما که تعدادشان روز به روز بیشتر می‍شود در حال کاوش مسیرهایی جدید در دانش بوده و بسیار به واقعیت نزدیک شده‍اند.

امروز، تمدن شما با دریایی از اطلاعات غرق گشته که تنها بخشی کوچک از آن، قسمتی که کمترین آشفتگی را ایجاد می‍کند، به شکل وسیعی انتشار یافته است.

آنچه در تاریخ گذشته شما خنده دار و نامحتمل به نظر می‍آمد، به ویژه در پنجاه سال گذشته اغلب ممکن گشته و سپس به آن پی برده شده است.

آگاه باشید که آینده حتی بیش از این نیز شگفت انگیز خواهد بود. شما همانگونه که بهترین‍ها را می یابید بدترین‍ها را نیز کشف خواهید کرد.

مانند میلیاردها موجود دیگر در این کهکشان، ما نیز مخلوقاتی هوشیار هستیم که برخی افراد به آنها «فرازمینی» می‍گویند، اگرچه واقعیت بسیار ظریف تر از این است.

هیچ تفاوت پایه ای مابین ما و شما وجود ندارد، به غیر از آنچه در مراحل خاصی از تکامل تجربه نموده‍ایم. شبیه هر ساختار سازمانی دیگر، در روابط درونی ما نیز سلسله مراتب وجود دارد.

سلسله مراتبِ متعلق به ما بر پایه دانش چندین تمدن بنا نهاده شده است.

با موافقت همین سلسله مراتب است که ما به سوی شما آمده‍ایم.

مانند بیشتر شما، ما نیز در جستجوی وجود مطلق هستیم.

بنابراین ما آنچه به آنها خدایان یا الهه ها گفته می‍شود نبوده، بلکه عملا همانندهای شما در اتحادیه کیهانی هستیم.

ما از لحاظ فیزیکی، تا حدودی با شما تفاوت داریم ولی بیشتر ما دارای ظاهری انسانی هستیم.

موجودیت ما یک واقعیت است ولی بیشتر شما هنوز آن را درک نمی‍کنید.

ما صرفا موجودات قابل رصد نیستیم، ما همانند شما مخلوقاتی دارای وجدان هستیم.

شما موفق به درک ما نیستید برای اینکه ما بیشتر اوقات برای حواس و تجهیزات اندازه گیری شما نامرئی هستیم. ما در این برهه از تاریخ می خواهیم این خلاء را پر کنیم.

ما به این تصمیم جمعی رسیدیم ولی فقط این، کافی نیست.

ما به تصمیم شما احتیاج داریم.

از طریق این پیام، شما گیرندگان این تصمیم خواهید شد!

شما به طور شخصی.

ما بر روی زمین نماینده ای که قادر باشد در این تصمیم شما را یاری کند نداریم.

 

چرا ما قابل مشاهده نیستیم؟

در دوره های خاصی از تکامل، «تمدن های انسانی» موجود در کیهان به گونه جدیدی از علم دست یافتند که فراتر از کنترل مرئی ماده بود. مادی سازی و غیر مادی سازی ساخت یافته، جزئی از این علوم هستند.

این همان چیزیست که تمدن شما در تعداد کمی از آزمایشگاه‍های خود در همکاری نزدیک با موجودات فرازمینی دیگر به آن دست یافته است و این همکاری ها به بهای مصالحه های پرمخاطره‍ای بوده است که عمدا توسط بعضی از رهبران شما پنهان نگاه داشته می‍شوند.

جدای از اشیا یا پدیده‍های هوایی و فضایی که توسط جامعه علمی شما شناخته شده است، و به آنها لقب یوفو می‍دهید، در اصل سفینه های فضایی چند بعدی دیگری نیز ساخته شده‍اند که از این توانایی ها استفاده می‍کنند.

بسیاری از انسان ها با این سفینه‍ها تماس دیداری، شنیداری، لمسی یا ذهنی داشته‍اند، که بعضی از آنها تحت تأثیر نیروهای مرموزی هستند که بر شما کنترل دارند.

علت کمبود مشاهدات شما به دلیل برتری‍های قابل توجهی است که این سفینه‍ها در وضعیت غیر مادی از آن بهره می‍برند. وقتی شما قادر به مشاهده آنها نیستید، نمی توانید معتقد به وجود آنها نیز باشید.

ما کاملا این را درک می‍کنیم.

اغلب این مشاهدات بر پایه یک تماس فردی است و هدف آن برقراری ارتباط ذهنی بوده و نه اصلاح یک سیستم سازمان یافته. این تماس ها از جانب مخلوقاتی که شما را احاطه کرده‍اند انجام می‍گیرد ولی به دلایل و نتایج بسیار مختلف.

اراده موجودات چند بعدیِ منفی که در سایه حکومت عده معدودی از انسان‍ها، می‍خواهند در تمرین قدرت نقشی بازی کنند، بر این استوار است تا موجودیت و سلطه‍شان را مخفی نگاه دارند.

از طرفی خواست ما بر اراده آزاد انسان استوار است به گونه ای که مردم می‍توانند امورات شخصی خود را طوری مدیریت کنند که به شکل مستقل به بلوغ تکنیکی و روحی برسند.

ورود نوع بشر به خانواده تمدن کیهانی به شدت برای ما مطلوب است.

ما قادریم در روشنی روز ظاهر گشته و به شما در رسیدن به این اتحاد کمک نماییم.

ما این کار را تا کنون انجام نداده‍ایم؛ از آنجاییکه عده بسیار کمی از شما عمیقا خواستار آن بوده‍اید، به دلیل بی خبری، بی تفاوتی یا ترس، و به علت اینکه ضروری بودن این امر آن را توجیه نکرده است.

بسیاری از افرادی که در مورد ظاهر شدن ما مطالعه می‍کنند نورهای دیده شده در شب را می‍شمارند بدون اینکه راه را روشن کنند.

زمانی که صحبت از موجودات هوشمند است آنها تنها از دید اشیا به این موضوع می‍نگرند.

 

شما چه کسانی هستید؟

شما فرزندان نسل‍های متعددی هستید که در طول زمان بوسیله همکاری‍های متقابل یکدیگر پیشرفت نموده‍اند.

همین اصول برای تمدن‍های روی کره زمین نیز صادق است.

هدف شما اتحاد در جهت این اصول است تا یک پروژه مشترک را به انجام برسانید.

به نظر می‍رسد ظاهر فرهنگ های شما موجب جدا ماندن شما می‍گردد برای اینکه آن را به جای وجود عمیق‍تر خود جایگزین نموده‍اید. اکنون ظاهر مهم تر از ماهیت طبیعت ظریف شماست.

برای قدرت‍های در صحنه این ترویج ظاهر موجب ایجاد استحکاماتی در برابر هر گونه خطر می‍شود.

شما فرا خوانده می‍شوید تا بر ظاهر غلبه نمایید در حالیکه همچنان برای غنی بودن و زیبایی‍اش به آن احترام می‍گذارید.

درک ماهیت ظاهر موجب می‍شود که تمام انسان‍ها را با گوناگونی هایشان دوست داشته باشیم.

صلح به این معنی نیست که جنگ نکنیم، صلح یعنی شما تبدیل به آنچه در واقعیت هستید بشوید: که همان مفهوم «برادری» است.

برای فهمیدن این موضوع باید گفت، تعداد راه حل‍ هایی که در دسترس‍تان هستند در حال کاهش است. یکی از آنها تماس با تمدنی دیگر است که تصویری از آنچه خود در واقعیت هستید منعکس خواهد نمود.

 

موقعیت شما چگونه است؟

به جز در موارد نادر، مداخله‍های ما همیشه تاثیرات ناچیزی بر روی توانایی شما جهت اتخاذ تصمیمات جمعی و فردی در مورد آینده‍تان داشته است.

دانش ما در زمینه مکانیزم عمیق فیزیولوژیک شما ما را وادار به این امر نموده است. ما به این نتیجه رسیدیم که هر چه سطح آگاهی موجودی از خود و پیرامونش افزایش یابد، به میزان آزادی بیشتری دست یافته و به طور تدریجی از محدودیت‍ها و بازدارندگی‍ها خلاصی می‍یابد، حال هر چه می خواهند باشند.

علیرغم وجود انسان‍های بسیار با وجدان‍های شجاع و مشتاق، عوامل بازدارنده ذکر شده به شکل ساختگی برای استفاده قدرتی متمرکز و رو به رو رشد ایجاد شده‍اند.

تا همین اواخر، نوع بشر احاطه‍ای قانع کننده روی تصمیمات خود داشت.

اما به دلیل استفاده روز افزون از تکنولوژی‍های پیشرفته، نوع بشر در حال از دست دادن هر چه بیشتر کنترل خویش بر سرنوشتش است؛ این فناوری‍ها موجب بروز نتایجی مهلک وبرگشت ناپذیر براکوسیستم زمینی و انسان شده‍اند.

به طور قطع شما در حال از دست دادن تدریجی توانایی شگفت آور خود برای لذت بردن از زندگی هستید.

انعطاف پذیری شما مستقل از اراده‍تان به شکلی ساختگی کاهش خواهد یافت.

فناوری‍هایی موجود هستند که همانگونه که ذهن تان را تحت تاثیر قرار می‍دهند بدن‍تان را هم متاثر می‍نمایند. چنین اهدافی در برابر انسان قرار گرفته‍اند. این وضعیت تا جایی که شما این قدرت خلاق را در خود حفظ نمایید قابل تغییر است، حتی اگر قدرت شما مجبور به همزیستی با نیت‍های شوم حاکمان‍تان باشد.

به این دلیل است که ما نامرئی باقی می‍مانیم. این قدرت فردی محکوم به فناست تا زمانی که واکنشی جمعی با نیرویی عظیم اتفاق نیافتد.

دوره ای که می‍آید دوره گسست است، حال هر کدام که می‍خواهد باشد.

 

اما، آیا شما باید منتظر آخرین لحظه برای پیدا کردن راه حل باقی بمانید؟

آیا میتوانید این امر را به جلو بیاندازید یا باید همچنان درد را تحمل کنید؟

تاریخ شما پر است از برخورد مابین مردمی که مجبور بوده‍اند همدیگر را کشف کنند، درست در شرایطی که با هم درگیر بوده‍اند.

فتوحات تقریبا همیشه در جهت زیان دیگران اتفاق افتاده‍اند.

اکنون زمین به سان دهکده‍ای در آمده است که همه در آن یکدیگر را می‍شناسند ولی شدت و مدت درگیری‍ها و تهدید‍ها، از هر نوعی هر روز بیشتر می‍شود.

اگرچه یک انسان در مقام یک فرد، هرچند دارای توانایی‍های بالقوه‍ای باشد، قادر به به کارگیری آنها در جایگاه خود نیست.

این موردی است که برای اکثریت شما به دلایلی که لزوما جغرافیایی ـ سیاسی هستند، صدق می‍کند.

چندین میلیارد از شماها وجود دارند.

شرایط زندگی شما و تحصیل فرزندان‍تان، همینطور وضعیت انواع حیوانات و بیشتر زندگی گیاهی بر روی زمین بدون شک زیر انگشت تعداد اندکی از نمایندگان سیاسی، اقتصادی، نظامی و مذهبی شما هستند.

افکار و عقاید شما در جهت تبدیل شما به یک برده، از روی علایق چریک ها الگوبرداری شده‍اند، در حالیکه آنها در همان زمان این حس را به شما می دهند که دارای احاطه تام بر سرنوشت خودتان هستید، و این واقعیت است.

ولی زمانی که قواعد واقعی بازی معلوم نیستند، فاصله زیادی بین آرزو و واقعیت وجود دارد. این دفعه، شما دیگر فاتح نیستید.

تعصب نسبت به اطلاعات، در طول هزار سال، راهبردی برای انسان ها بوده است.

القای افکار، احساسات یا ارگانیسم‍هایی که متعلق به شما نیستند، توسط تکنولوژی‍های تک منظوره، حتی راهبردی قدیمی تر است.

فرصت‍های شگفت انگیز پیشرفت، درست نزدیک تهدیدات مرتبط با سلطه یا تخریب قرار می‍گیرند.

این تهدیدها و فرصت‍ها در حال حاضر وجود دارند.

اگرچه، تنها آنچه را به شما نشان می‍دهند می توانید درک کنید.

پایان منابع طبیعی برنامه ریزی شده است در حالیکه هیچ پروژه عمومی دراز مدتی آغاز نشده است. مکانیسم‍های فرسایش اکوسیستم به شکلی برگشت ناپذیر از حد خود تجاوز کرده‍اند.

کمیاب بودن منابع و توزیع بی رویه آنها ـ منابعی که قیمت آنها روز به روز افزایش می‍یابد ـ جنگ‍هایی خانمان سوز در مقیاس وسیع بر جای خواهد گذاشت؛ درست در قلب شهرها و حومه شان.

نفرت بیشتر می‍شود ولی محبت نیز همینطور.

همین است که شما را نسبت به قابلیت‍تان در یافتن راه حل دلگرم می‍سازد. اما توده بحرانی ناکافی بوده و خرابکاری به شکلی زیرکانه در حال انجام گرفتن خواهد بود. (توده بحرانی: منبع انرژی)

رفتارهای انسانی، که طبق عادات و سنت‍های گذشته شکل گرفته‍اند، چنان بازدارندگی‍ای خواهند داشت که این دورنما را به یک بن بست خواهند کشاند.

شما این مشکلات را به نمایندگان‍تان واگذار می‍کنید که وجدان آنان نسبت به رفاه عمومی، در مقابل علایق اتحادیه‍شان، همراه با آن مشکلات به آرامی محو خواهد شد.

آنان همیشه بر روی شکل و ظاهر با هم در حال منازعه هستند ولی به ندرت به محتوا می‍پردازند. تأخیرها کار را به جایی خواهد کشاند که درست در لحظه عمل شما به عوض انتخاب مجبورید تسلیم شوید.

به این علت است که تصمیمات امروز شما بیشتر از همیشه در تاریخ تان، به شکلی مستقیم و مؤثر بر نجات آینده تأثیر خواهد داشت.

چه پدیده‍ای می‍تواند این بازدارندگی را که در هر تمدنی امری طبیعی است از بنیان اصلاح نماید؟

از کجا یک هوشیاری جمعی و متحد کننده به وجود خواهد آمد که قادر است این هجوم کور را در پیش رو متوقف نماید.

قبایل، جمعیت‍ها و ملل انسانی همیشه با یکدیگر در حال برخورد و نزاع بوده‍اند. با در نظر گرفتن تهدیدات مرتبط با خانواده این انسان‍ها، احتمالا گذشت زمان موجب ایجاد تنش دیگری بین شان شده است. یک موج غلطان بزرگ در راه رخ دادن است.

این موج جنبه های بسیار مثبت و بسیار منفی را در بر دارد.

 

«شخص سوم» چه کسی است؟

دو راه برای برقراری یک ارتباط کیهانی با تمدنی دیگر وجود دارد: از طریق نمایندگان ثابت آن یا مستقیما با افراد معمولی.

راه اول مستلزم نزاع برای علایق است، راه دوم هوشیاری می‍آورد.

راه اول توسط گروهی از تمدن‍ها انتخاب شده بود که انگیزه‍شان حفظ نوع بشر در بردگی بود و بدین وسیله قادر به احاطه بر منابع زمین، استخر ژنی و انرژی عاطفی انسان بودند.

راه دوم توسط گروهی از تمدن ها انتخاب شده بود که با سرچشمه روح خدمت هم پیمان بودند.

ما در نهایت با این سرچشمه بی طرف پیمان بسته و چند سال قبل خود را به نمایندگان قدرت انسانی معرفی نمودیم و آنان دست کمک ما را به بهانه وجود مصالح ناسازگار با تصورات راهبردی شان رد کردند.

به همین علت است که امروز هر فردی این انتخاب را باید خودش انجام دهد بدون این که نماینده‍ای در این مسأله دخالت داشته باشد.

آنچه ما در گذشته به آنهایی که معتقد بودیم دارای توانایی همکاری در شادمان ساختن شما هستند، پیشنهاد دادیم، اکنون به شما پیشنهاد می‍دهیم!

بیشتر شما نقشی را که مخلوقات غیر انسانی در تمرین قدرت بازی می‍کنند نادیده می‍گیرید، بدون اینکه به آنها مظنون شوید یا برای حواس شما قابل دسترس باشند.

این یک واقعیت بزرگ است که آنها به شکلی زیرکانه کنترل را در دست گرفته‍اند.

آنها لزوما به طرح های مادی شما وابسته نیستند و این همان چیزی است که آنها را در آینده نزدیک به شدت تاثیر گذار و ترسناک می‍سازد.

هرچند، بدانید عده زیادی از نمایندگان شما در حال مبارزه با این خطر هستند!

اطمینان داشته باشید که همه آدم ربایی ها بر ضد شما نیستند. تشخیص واقعیت مشکل است! چگونه می‍توانید تحت چنین شرایطی اراده آزاد خود را به کار بیاندازید وقتی این قدر در قضایا دستکاری انجام می‍شود؟

 

شما واقعا در چه چیز دارای آزادی هستید؟

صلح و اتحاد دوباره مردمان‍تان اولین قدم برای هماهنگی با تمدن‍هایی به غیر از تمدن شما خواهد بود.

این دقیقا همان چیزی است که کسانی که دستی در پشت صحنه دارند می‍خواهند به هر قیمتی جلوی آن را بگیرند، چون، با جدا کردن، حکومت می‍کنند! آنها بر کسانی که بر شما حاکمیت دارند نیز حکومت می‍کنند.

قدرت آنها از توانایی‍شان در سلب اعتماد و ایجاد ترس در شما ناشی می‍شود. این امر به طبیعتِ شدیدن کیهانی شما به طور قابل ملاحظه ای آسیب می‍رساند.

این پیام هیچ سودی نخواهد داشت اگر فرافکنی این مداخله گران به نهایت خود نرسد و اگر نقشه‍های گمراه ساز و جنایت آمیز آنها از حالا تا چند سال دیگر جامه عمل به خود نگیرد.

بن بست های آنان نزدیک است و نوع بشر برای ده دوره آینده آزارهای بی‍سابقه‍ای را متحمل خواهد شد.

برای دفاع از خودتان در برابر این تجاوز که هیچ تصوری از آن ندارید، حداقل باید اطلاعات کافی برای رسیدن به راه حل داشته باشید.

همانطور که در بین انسان‍ها ایستادگی دیده می‍شود، مقاومت در میان این تمدن های غالب نیز وجود دارد.

اینجا دوباره، شکل و ظاهر برای شناخت سلطه گر از متحد کافی نخواهد بود. در وضعیت روحی کنونی شما، فرق گذاشتن مابین این دو به شدت سخت است.

علاوه بر بصیرت‍تان، هنگامی که زمانش فرا رسیده باشد آموزش نیز لازم خواهد بود. ما با داشتن آگاهی کامل از ارزش بی‍مقدار اراده آزاد، می‍خواهیم جایگزینی برای شما معرفی کنیم.

 

چه پیشنهادی میتوانیم به شما دهیم؟

ما می‍توانیم به شما دید کلی تری از جهان و زندگی، روابط سازنده، تجربه روابط دوستانه و برادرانه، دانش فنی نامحدود، نابودی دردها و آلام، شکوفا سازی نیروهای فردی، دسترسی به اشکال جدیدی از انرژی، و در پایان درکی بهتر از خود آگاهی ارائه دهیم.

ما نمی‍توانیم به شما در غلبه بر ترس‍های فردی و جمعی‍تان کمک کنیم، یا برای‍تان قوانینی بیاوریم که آنها را نمی‍پسندید، برای ساختن دنیایی که می‍خواهید، برای پرواز روح جستجوگرتان به آسمان‍هایی جدید، بر روی خودتان، تلاش‍های فردی و جمعی‍تان کار کنید.

 

ما چه دریافت خواهیم کرد؟

اگر تصمیم گرفتید که چنین تماسی بین ما و شما برقرار شود، ما مفتخر می‍شویم تا از برابری متحدانه در این ناحیه از جهان محافظت نماییم، تبادل مفید دیپلماتیک داشته باشیم، و بسیار شادمان می گردیم از اینکه بدانیم شما برای دستیابی به آنچه جزو توانایی‍هایتان است با هم متحد شده‍اید.

احساس شادکامی به شدت در جهان جستجو می‍شود، برای اینکه انرژی آن خدایی است. سوالی که از شما می‍پرسیم چیست؟

«آیا میخواهید خودمان را به شما نشان دهیم؟»

چطور می‍توانید پاسخ این پرسش را بدهید؟

حقیقت روح را می توان توسط تله پاتی خواند.

شما فقط باید این پرسش را به شکلی واضح از خودتان بپرسید و همانطور واضح پاسخ بگویید، آنطور که دوست دارید، توسط شخص خودتان یا در یک گروه دسته جمعی.

اینکه در قلب یک شهر باشید یا در وسط یک بیابان بر روی میزان تاثیر جوابتان اثری ندارد،

بله یا نه، فورا پس از اینکه سوال را از خود پرسیدید؟

طوری پاسخ این پرسش را بدهید انگار دارید با خودتان صحبت می‍کنید ولی راجع به پیام فکر می‍کنید.

این یک پرسش عمومیست و این چند کلمه صرف که در متن آن است، دارای مفهومی عمیق.

شما نباید در این مسیر درنگ به خود راه دهید.

به همین علت باید در آرامش به آن فکر کنید، با تمام وجدانتان. برای اینکه پاسخ خود را به طور کامل با پرسش مرتبط کنید، پیشنهاد می شود یکبار دیگر این متن را خوانده و آنگاه پاسخ دهید.

برای جواب دادن شتاب نکنید.

نفسی عمیق کشیده و اجازه دهید قدرت اراده آزاد‍تان در شما نفوذ کند.

به آنچه هستید افتخار کنید! مشکلاتی که ممکن است شما را تضعیف کرده باشد. آنها را به فراموشی بسپارید تا برای دقایقی متعلق به خودتان باشید. نیرویی را که درونتان در حال جهیدن است احساس کنید. شما تحت کنترل خود هستید!

یک فکر ساده، یک پاسخ ساده، می‍تواند آینده نزدیک شما را از هر جهت متحول سازد.

تصمیم فردی شما در خود درونی‍تان، مبنی بر اینکه ما خود را در روشنایی روز نشان دهیم برای ما پر ارزش و ضروری است.

اگرچه می‍توانید راهی را که برایتان مناسب‍تر است برگزینید، اساسا تشریفات بی فایده‍اند.

یک درخواست خالصانه که از ته قلب و توسط اراده خودتان کرده‍اید همیشه توسط اشخاصی از ما که به سویشان فرستاده شده، قابل دریافت خواهد بود. شما در اتاقک خصوصی رای گیری خود، آینده‍تان را تعیین می‍کنید.

 

اثر اهرمی چیست؟

این تصمیم توسط اکثریت افراد میان شما گرفته نخواهد شد، حتی ممکن است عده‍ای در اقلیت باشند.

پیشنهاد می‍شود این پیام را پخش کنید، با تمام روش‍های قابل تصور، به هر تعداد زبان ممکن، برای آنهایی که در اطرافتان هستند، جدای از اینکه به نظر برسد پذیرای این نگاه نو نسبت به آینده باشند یا خیر.

این کار را اگر به شما کمک می‍کند با استفاده از تمسخر یا لحنی طنز آلود انجام دهید. اگر احساس راحتی بیشتری می‍کنید حتی می‍توانید به شکل عمومی توسط آن ایجاد سرگرمی کنید اما نسبت به آن بی تفاوت نباشید زیرا حداقل اراده آزاد خود را به کار انداخته اید.

پیامبران دروغین و عقایدی که راجع به ما به شما گفته شده را فراموش کنید. این یکی از دوستانه ترین چیزهاییست که ممکن است از شما خواسته شود. تصمیم گیری توسط شخص خودتان به عنوان یک فرد، حق شما و مسئولیت‍تان است.

بی خیال بودن فقط منجر به نبود آزادی می‍شود.

مشابه آن، تردید نیز هرگز مؤثر نخواهد بود.

اگر واقعا می‍خواهید به اعتقادات خود وفادار بمانید، این برای ما قابل درک است، بنابراین نه بگویید.

اگر شما نمی‍دانید چه چیزی انتخاب کنید، صرفا به دلیل کنجکاوی بله نگویید.

این یک نمایش نیست، این زندگی واقعی هر روزه است، ما زنده هستیم! و در حال زندگی کردن!

تاریخ شما دارای صحنه های فراوانی است از مردان و زنانی مصمم که قادر بودند علی‍رغم تعداد کمشان رشته‍ای از وقایع را تحت تاثیر خود قرار دهند.

همانطور که وجود تعداد کمی روی کره زمین برای در اختیار گرفتن قدرت دنیوی و اثر گذاشتن بر روی آینده اکثریت کافی است، عده کمی از شما نیز می‍توانند سرنوشت‍تان را در پاسخ به ناتوانی در برابر این همه موانع و عوامل بازدارنده تغییری اساسی دهند! شما می توانید ورود نوع بشر را به برادری کیهانی آسان سازید.

یکی از اندیشمندان شما زمانی گفت: «دستم را بگیرید و آنگاه زمین را بلند خواهم کرد».

بنابراین انتشار این پیام دستی خواهد بود برای قوی شدن، ما اهرمی با طول چندین سال نوری خواهیم بود، شما استادانی خواهید بود که زمین را متعاقب ظهور ما بلند خواهید کرد.

 

نتایج یک تصمیم مثبت چه خواهد بود؟

برای ما، نتیجه آنی یک تصمیم جمعی مطلوب، تجسم تعداد بسیاری سفینه در آسمان و بر روی زمین شما خواهد بود.

برای شما، تاثیر مستقیم آن، رها کردن آنی بسیاری از قطعیات و عقاید خواهد بود.

یک تماس ساده بصری در نهایت عکس العمل عظیمی بر آینده شما خواهد داشت. حجم زیادی از دانش برای همیشه اصلاح خواهد شد.

سازمان جوامع شما برای همیشه در تمام زمینه‍های فعالیت، خود را به بالا خواهد کشید. نیرو به صورت امری فردی تبدیل خواهد شد زیرا شما خود خواهید دید که ما داریم زندگی می‍کنیم. قطعا، شما مقیاس ارزش‍هایتان را تغییر خواهید داد.

مهم ترین چیز برای ما این است که نوع بشر در مقابل این «ناشناخته»ای که ما به وی ارائه می‍نماییم تشکیل یک خانواده ساده خواهد داد!

خطر به آرامی از خانه‍هایتان محو خواهد شد برای اینکه شما به شکلی غیر مستقیم، عوامل غیر مطلوب، همان هایی که آنها را «شخص سوم» می‍نامیم، وادار می‍کنید تا خود را نشان داده و سپس ناپدید شوند.

همگی شما یک نام را به یدک کشیده و ریشه هایی مشترک خواهید داشت:

نوع بشر!

بعدها، اگر خواسته‍تان چنین باشد، تبادلات صلح آمیز و محترمانه نیز امکان پذیر خواهد شد.

در این برهه از زمان، آن کس که گرسنه است نمی‍تواند بخندد، و آن کس که در ترس باشد نمی‍تواند به ما خوش آمد بگوید.

ما غمگین هستیم از اینکه مردان، زنان و کودکانی را می‍بینیم که تا این حد در جسم و قلب‍شان در حال درد کشیدن هستند و چنین نوری می‍خواهد در وجودشان روشن شود.

این نور می‍تواند آینده شما باشد.

روابط ما می‍توانند به تدریج گسترش یابند. چندین مرحله طی چندین سال یا دهه رخ خواهد داد: ظهور گویای سفینه‍های ما، ظهور فیزیکی ما در کنار نوع بشر، همکاری در تحول فنی و روحی شما، کشف قسمت‍های مختلف کهکشان.

در هر زمانی، پیشنهادهایی تازه به شما داده خواهد شد.

آنگاه شما خود تصمیم خواهید گرفت از مراحل جدید عبور کنید اگر که فکر می‍کنید این امر برای سعادت شما لازم است.

هیچ مداخله‍ای به شکل یک طرفه انجام نخواهد گرفت. ما به محض اینکه شما به طور جمعی آرزوی رفتن‍مان را داشته باشید، شما را ترک خواهیم کرد.

بسته به سرعت انتشار این پیام در پهنه کره زمین، چندین هفته یا حتی چندین ماه قبل از وقوع «ظهور بزرگ» ما، زمان لازم خواهد بود، اگر این امر توسط اکثریت آنهایی که از توان خود برای انتخاب استفاده کرده‍اند، تصمیم گرفته شده باشد، و نیز اگر این پیام از حمایت کافی برخوردار باشد.

تفاوت اصلی بین دعاهای هر روزه شما برای وجودی با طبیعت صرفا روحانی و انتخاب کنونی شما، بی نهایت ساده است: ما از لحاظ فنی این امکان را داریم که خود را ظاهر نماییم.

 

چرا به چنین تصمیم تاریخی دشواری نیاز است؟

ما می دانیم که «بیگانگان» تا زمانی که برچسب «ناشناخته» را با خود به همراه دارند به عنوان دشمن تلقی می‍شوند.

در یک مرحله ابتدایی، حسی که ظهور ما ایجاد خواهد کرد روابط شما را در یک مقیاس جهانی تقویت خواهد نمود.

چگونه می‍توانید بفهمید که آمدن ما نتیجه یک تصمیم جمعی بوده است؟

به این علت ساده که ما در هر حال برای مدت زمانی طولانی به قدمت هستی شما، آنجا وجود داشته‍ایم! اگر هنوز آنجا نیستیم، به دلیل این است که شما به شکل قطعی تصمیم نگرفته‍اید.

بعضی از شما ممکن است اینطور فکر کنند که ما شما را مجبور به باور به انتخابی تعمدی نموده‍ایم تا رسیدن خود را مشروع جلوه دهیم، حال که این درست نخواهد بود.

این چه فایده‍ای برای ما دارد که آنچه را هنوز شما به آن دسترسی ندارید، به شکل عمومی و برای بهره بردن اکثریت، به شما پیشنهاد دهیم؟

چگونه می‍توانید اطمینان حاصل کنید که این نیز حرکتی ماهرانه از سوی «شخص سوم» نیست تا شما را بهتر برده خود نسازد؟

برای اینکه هر شخص با چیزی که برایش شناخته شده است مؤثرتر از چیزی که نمی‍شناسد مبارزه می‍کند.

آیا تروریسم که شما را به تحلیل می‍برد یک مثال آشکار از این امر نیست؟ هرچه باشد، شما تنها قاضی قلب و روح خود هستید!

انتخاب شما هر چه باشد، برای ما قابل احترام است و به آن احترام می گذاریم!

در غیاب نمایندگان انسانی که به شکل بالقوه می‍توانند شما را گمراه سازند، تا شما همه چیز را راجع به ما نادیده بگیرید و همینطور از جانب آنهایی که شما را بدون رضایت‍تان به بازی می‍گیرند.

در موقعیت شما، آن اصل احتیاطی که اصرار می‍ورزد تا ما کشف نشویم دیگر غلبه‍ای ندارد. شما در هر حال در «جعبه پاندورا» قرار دارید که «شخص سوم» پیرامون تان ایجاد کرده است. (جعبه پاندورا: استعاره از منبع پیدایش مشکلات)

انتخاب شما هر چه باشد مجبور خواهید بود که آن را پشت سر بگذارید. در روبرو شدن با چنین وضع مشکلی، جهل در مقابل دیگری، نیاز دارید تا پاسخ را از درک خود بگیرید.

آیا شما می‍خواهید ما را با چشمان خود ببینید، یا تنها به آنچه اندیشمندان‍تان می گویند باور دارید؟ این آن سوال واقعی است!

بعد از هزاران سال، یک روز، این انتخاب قصد آن دارد تا اجتناب ناپذیر شود: انتخاب میان دو ناشناخته.

 

چرا باید چنین پیامی را میان خودتان انتشار دهید؟

این پیام را ترجمه کرده و آن را به شکلی گسترده منتشر نمایید.

این عمل آینده شما را به شکلی تاریخی و غیر قابل باز گشت در مقیاس هزاره ها متحول خواهد کرد، در غیر اینصورت، بالاخره بعد از چندین سال فرصتی جدید برای انتخاب در اختیار یک نسل قرار خواهد داد، البته اگر این نسل بتواند دوام بیاورد.

انتخاب نکردن یعنی تحمل انتخاب مردم دیگر. اطلاع ندادن به دیگران یعنی ضرر در گرفتن نتیجه‍ای که بر خلاف انتظارات یک فرد است.

بی تفاوت ماندن یعنی یک شخص اراده آزاد خود را واگذار می‍کند.

همه این مربوط به آینده شماست. همه این مربوط به تکامل شماست.

ممکن است این دعوت موافقت جمعی شما را به همراه نداشته باشد، و بنابراین به دلیل نداشتن اطلاعات، نادیده گرفته شود.

با این وجود خواست هیچ فردی در عالم بدون توجه باقی نمی‍ماند.

تصور کنید ما فردا می‍آییم. هزاران سفینه. یک شوک فرهنگی منحصر به فرد در تاریخ بشر امروزی.

اگر انتخاب نکرده و پیام را منتشر نکنید برای پشیمانی خیلی دیر خواهد شد به این دلیل که این کشف برگشت ناپذیر است.

ما اصرار می ورزیم که شما در این انتخاب عجله نکنید، ولی در مورد آن تامل کنید! و تصمیم بگیرید!

رسانه های بزرگ لزوما برای انتشار این پیام اشتیاق نشان نخواهند داد. بنابراین این وظیفه شماست که به عنوان یک ذات دوست دارنده و یک موجود متفکر فوق العاده و ناشناس، آن را انتشار دهید.

شما همچنان معماران سرنوشت خود هستید… «آیا میخواهید خودمان را نشان دهیم؟»

 

 

متن انگلیسی نامه

 

 

CHANGE THE WORLD! “DECIDE WHETHER WE SHOULD SHOW UP!”

 

Whoever transmitted this translated message to you is irrelevant, and should remain anonymous in your mind.

 It is what you will do with this message which matters !

 Each one of you wishes to exercise her/his free will and experience happiness.

 These are attributes that were shown to us and to which we now have access.

 Your free will depends upon the knowledge you have of your own power.

 Your happiness depends upon the love that you give and receive.

 Like all conscious races at this stage of progress, you may feel isolated on your planet. This impression makes you sure of your destiny.

 Yet, you are at the brink of big upheavals that only a minority is aware of.

 It is not our responsibility to modify your future without you choosing it.

 Consider this message as a worldwide referendum!

 And your answer as a ballot!

 

Who are we?

 Neither your scientists nor your religious representatives speak unanimously about the unexplained celestial events that mankind has witnessed for thousands of years.

 To know the truth, one must face it without the filter of one´s beliefs, however respectable they may be.

 A growing number of anonymous researchers of yours are exploring new knowledge paths and are getting very close to reality.

 Today, your civilization is flooded with an ocean of information of which only a tiny part, the less upsetting one, is notably diffused.

 What in your history seemed ridiculous or improbable has often become possible, then realized, in particular in the last fifty years.

 Be aware that the future will be even more surprising. You will discover the worst as well as the best.

 Like billions others in this galaxy, we are conscious creatures that some name “extra-terrestrials”, even though reality is subtler.

 There is no fundamental difference between you and us, save for the experience of certain stages of evolution. Like in any other organized structure, hierarchy exists in our internal relationships.

 Ours is based upon the wisdom of several races.

 It is with the approval of this hierarchy that we turn to you.

 Like most of you, we are in the quest of the Supreme Being.

 Therefore we are not gods or lesser gods but virtually your equals in the Cosmic Brotherhood.

 Physically, we are somewhat different from you but for most of us humanoid-shaped.

 Our existence is a reality but the majority of you does not perceive it yet.

 We are not mere observations, we are consciences just like you.

 You fail to apprehend us because we remain invisible to your senses and measure instruments most of the time. We wish to fill this void at this moment in your history.

 We made this collective decision but this is not enough.

 We need yours.

 Through this message, you become the decision-makers !

 You personally.

 We have no human representative on Earth who could guide your decision.

 

Why aren’t we visible?

 At certain stages of evolution, cosmic “humanities” discover new forms of science beyond the apparent control of matter. Structured dematerialization and materialization are part of them.

 This is what your humanity has reached in a few laboratories, in close collaboration with other extra-terrestrial creatures at the cost of hazardous compromises that remain purposely hidden from you by some of your representatives.

 Apart from the aerial or spatial objects or phenomena known about by your scientific community, that you call ´UFOs, there are essentially multidimensional manufactured spaceships that apply these capacities.

 Many human beings have been in visual, auditory, tactile or psychic contact with such ships, some of which are under occult powers that govern you.

 The scarcity of your observations is due to the outstanding advantages provided by the dematerialized state of these ships. By not witnessing them by yourself, you cannot believe in their existence.

 We fully understand this.

 The majority of these observations are made on an individual basis so as to touch the soul and not to modify any organized system. This is deliberate from the races that surround you but for very different reasons and results.

 For negative multidimensional beings that play a part in the exercise of power in the shadow of human oligarchy, discretion is motivated by their will to keep their existence and seizure unknown.

 For us, discretion is motivated by the respect of the human free will that people can exercise to manage their own affairs so that they can reach technical and spiritual maturity on their own.

 Humankind’s entrance into the family of galactic civilizations is greatly expected.

 We can appear in broad daylight and help you attain this union.

 We haven’t done it so far, as too few of you have genuinely desired it, because of ignorance, indifference or fear, and because the emergency of the situation did not justify it.

 Many of those who study our appearances count the lights in the night without lighting the way.

 Often they think in terms of objects when it is all about conscious beings.

 

Who are you?

 You are the offspring of many traditions that throughout time have been mutually enriched by each others´ contributions.

 The same applies to the races at the surface of the Earth.

 Your goal is to unite in the respect of these roots to accomplish a common project.

 The appearance of your cultures seems to keep you separated because you substitute it to your deeper being. Shape is now more important than the essence of your subtle nature.

 For the powers in place, this prevalence of the shape constitutes the ramparts against any form of jeopardy.

 You are being called on to overcome shape while still respecting it for its richness and beauty.

 Understanding the conscience of shape makes us love men in their diversity.

 Peace does not mean not making war, it consists in becoming what you are in reality: a same Fraternity.

 To understand this, the number of solutions within your reach are decreasing. One of them consists in contact with another race that would reflect the image of what you are in reality.

 

What is your situation?

 Except for rare occasions, our interventions always had very little incidence on your capacity to make collective and individual decisions about your own future.

 This is motivated by our knowledge of your deep psychological mechanisms. We reached the conclusion that freedom is built every day as a being becomes aware of himself and of his environment, getting progressively rid of constraints and inertias, whatever they may be.

 Despite the numerous, brave and willing human consciences, those inertias are artificially maintained for the profit of a growing centralizing power.

 Until recently, mankind lived a satisfying control of its decisions.

 But it is losing more and more the control of its own fate because of the growing use of advanced technologies, which lethal consequences on the earthly and human ecosystems become irreversible.

 You are slowly but surely losing your extraordinary capacity to make life desirable.

 Your resilience will artificially decrease, independently of your own will.

 Such technologies exist that affect your body as well as your mind. Such plans are on their way. This can change as long as you keep this creative power in you, even if it cohabits with the dark intentions of your potential lords.

 This is the reason why we remain invisible. This individual power is doomed to vanish should a collective reaction of great magnitude not happen.

 The period to come is that of rupture, whichever it may be.

 

 But should you wait for the last moment to find solutions?

 Should you anticipate or undergo pain?

 Your history has never ceased to be marked by encounters between peoples who had to discover one another in conditions that were often in conflict.

 Conquests almost always happened to the detriment of others.

 Earth has now become a village where everyone knows everyone else but still conflicts persist and threats of all kinds get worse in duration and intensity.

 Although a Human being as an individual, yet having many potential capacities, cannot exercise them with dignity.

 This is the case for the biggest majority of you for reasons that are essentially geopolitical.

 There are several billion of you.

 The education of your children and your living conditions, as well as the conditions of numerous animals and much plant life are nevertheless under the thumb of a small number of your political, financial, military and religious representatives.

 Your thoughts and beliefs are modeled after partisan interests to turn you into slaves while at the same time giving you the feeling that you are in total control of your destiny, which in essence is the reality.

 But there is a long way between a wish and a fact when the true rules of the game at hand are unknown. This time, you are not the conqueror.

 Biasing information is a millenary strategy for human beings.

 Inducting thoughts, emotions or organisms that do not belong to you via ad hoc technologies is an even older a strategy.

 Wonderful opportunities of progress stand close to big subdual and destruction threats.

 These dangers and opportunities exist now.

 However, you can only perceive what is being shown to you.

 The end of natural resources is programmed whereas no long-term collective project has been launched. Ecosystem exhaustion mechanisms have exceeded irreversible limits.

 The scarcity of resources and their unfair distribution – resources which entry price will rise day after day – will bring about fratricide fights at a large scale, but also at the very heart of your cities and countrysides.

 Hatred grows bigger but so does love.

 That is what keeps you confident in your ability to find solutions. But the critical mass is insufficient and a sabotage work is cleverly being carried out.

 Human behaviors, formed from past habits and trainings, have such an inertia that this perspective leads you to a dead end.

 You entrust these problems to representatives, whose conscience of common well being slowly fades away in front of corporatist interests, with those difficulties.

 They are always debating on the form but rarely on the content. Just at the moment of action, delays will accumulate to the point when you have to submit rather than choose.

 This is the reason why, more than ever in your history, your decisions of today will directly and significantly impact your survival of tomorrow.

 What event could radically modify this inertia that is typical of any civilization?

 Where will a collective and unifying awareness come from, that will stop this blind rushing ahead?

 Tribes, populations and human nations have always encountered and interacted with one another. Faced with the threats weighing upon the human family, it is perhaps time that a greater interaction occurred. A great roller wave is on the verge of emerging.

 It mixes very positive but also very negative aspects.

 

 

Who are the “third party”?

 There are two ways to establish a cosmic contact with another civilization: via its standing representatives or directly with individuals without distinction.

 The first way entails fights of interests, the second way brings awareness.

 The first way was chosen by a group of races motivated by keeping mankind in slavery, thereby controlling Earth resources, the gene pool and human emotional energy.

 The second way was chosen by a group of races allied with the cause of the Spirit of service.

 We have, at our end, subscribed to this disinterested cause and introduced ourselves a few years ago to representatives of the human power who refused our outstretched hand on the pretext of incompatible interests with their strategic vision.

 That is why today individuals are to make this choice by themselves without any representative interfering.

 What we proposed in the past to those whom we believed were in a capacity to contribute to your happiness, we propose it now to…you!

 Most of you ignore that non-human creatures took part in the exercise of those centralizing powers without them being neither suspected nor accessible to your senses.

 This is so true that they have almost very subtly taken control.

 They do not necessarily stand on your material plan, and that is precisely what could make them extremely efficient and frightening in the near future.

 However, be aware that a large number of your representatives are fighting this danger!

 Be aware that not all abductions are made against you. It is difficult to recognize the truth! How could you under such conditions exercise your free will when it is so much manipulated?

 

What are you really free of?

 Peace and reunification of your peoples would be a first step toward the harmony with civilizations other than yours.

 That is precisely what those who manipulate you behind the scenes want to avoid at all cost because, by dividing, they reign! They also reign over those who govern you.

 Their strength comes from their capacity to distillate mistrust and fear into you. This considerably harms your very cosmic nature.

 This message would be of no interest if these manipulators´ tutorate did not reach its peak and if their misleading and murderous plans did not materialize in a few years from now.

 Their deadlines are close and mankind will undergo unprecedented torments for the next ten cycles.

 To defend yourselves against this aggression that bears no face, you need at least to have enough information that leads to the solution.

 As is also the case with humans, resistance exists amongst those dominant races.

 Here again, appearance will not be enough to tell the dominator from the ally. At your current state of psychism, it is extremely difficult for you to distinguish between them.

 In addition to your intuition, training will be necessary when the time has come. Being aware of the priceless value of free will, we are inviting you to an alternative.

 

What can we offer?

 We can offer you a more holistic vision of the universe and of life, constructive interactions, the experience of fair and fraternal relationships, liberating technical knowledge, eradication of suffering, controlled exercise of individual powers, the access to new forms of energy and, finally, a better comprehension of consciousness.

 We cannot help you overcome your individual and collective fears, or bring you laws that you would not have chosen, work on your own selves, individual and collective effort to build the world you desire, the spirit of quest to new skies.

 

What would we receive?

 Should you decide that such a contact takes place, we would rejoice over the safeguarding of fraternal equilibrium in this region of the universe, fruitful diplomatic exchanges, and the intense Joy of knowing that you are united to accomplish what you are capable of.

 The feeling of Joy is strongly sought in the universe for its energy is divine. What is the question we ask you

 

 “DO YOU WISH THAT WE SHOW UP?”

 

How can you answer this question?

 The truth of soul can be read by telepathy.

 You only need to clearly ask yourself this question and give your answer as clearly, on your own or in a group, as you wish.

 Being in the heart of a city or in the middle of a desert does not impact the efficiency of your answer,

 

YES or NO, IMMEDIATELY AFTER ASKING THE QUESTION!

 

Just do it as if you were speaking to yourself but thinking about the message.

 This is a universal question and these mere few words, put in their context, have a powerful meaning.

 You should not let hesitation in the way.

 This is why you should calmly think about it, in all conscience. In order to perfectly associate your answer with the question, it is recommended that you answer right after another reading of this message.

 Do not rush to answer.

 Breathe and let all the power of your own free will penetrate you.

 Be proud of what you are! The problems that you may have weaken you. Forget about them for a few minutes to be yourselves. Feel the force that springs up in you. You are in control of yourselves!

 A single thought, a single answer can drastically change your near future, in one way as in another

 Your individual decision of asking in your inner self that we show up on your material plan and in broad daylight is precious and essential to us.

 Even though you can choose the way that best suits you, rituals are essentially useless.

 A sincere request made with your heart and your own will will always be perceived by those of us whom it is sent to. In your own private polling booth of your secret will, you will determine the future.

 

What is the lever effect?

 This decision should be made by the greatest number among you, even though it might seem like a minority.

 It is recommended to spread this message, in all envisageable fashions, in as many languages as possible, to those around you, whether or not they seem receptive to this new vision of the future.

 Do it using in a humorous tone or derision if that can help you. You can even openly and publicly make fun of it if it makes you feel more comfortable but do not be indifferent for at least you will have exercised your free will.

 Forget about the false prophets and the beliefs that have been transmitted to you about us. This request is one of the most intimate that can be asked to you. Making a decision by yourself, as an individual, is your right as well as your responsibility!

 Passivity only leads to the absence of freedom.

 Similarly, indecision is never efficient.

  If you really want to cling to your beliefs, which is something that we understand, then say NO.

 If you do not know what to choose, do not say YES because of mere curiosity.

 This is not a show, this is real daily life, WE ARE ALIVE! And living!

 Your history has plenty of episodes when determined men and women were able to influence the thread of events in spite of their small number.

 Just like a small number is enough to take temporal power on Earth and influence the future of the majority, a small number of you can radically change your fate as an answer to the impotence in face of so much inertia and hurdles! You can ease the mankind’s birth to Brotherhood.

 One of your thinkers once said: “Give me a hand-hold and I’ll raise the Earth”.

 Spreading this message will then be the hand-hold to strengthen, we will be the light-years long lever, you will be the craftsmen to … raise the Earth as a consequence of our appearance.

 

What would be the consequences of a positive decision?

 For us, the immediate consequence of a collective favorable decision would be the materialization of many ships, in your sky and on Earth.

 For you, the direct effect would be the rapid abandoning of many certitudes and beliefs.

 A simple conclusive visual contact would have huge repercussions on your future. Much knowledge would be modified forever.

 The organization of your societies would be deeply upheaved for ever, in all fields of activity. Power would become individual because you would see for yourself that we are living. Concretely, you would change the scale of your values!

 The most important thing for us is that humankind would form a single family in front of this “unknown” we would represent!

 Danger would slowly melt away from your homes because you would indirectly force the undesirable ones, those we name the “third party”, to show up and vanish.

 You would all bear the same name and share the same roots:

 Mankind!

 Later on, peaceful and respectful exchanges would be thus possible if such is your wish.

 For now, he who is hungry cannot smile, he who is fearful cannot welcome us.

 We are sad to see men, women and children suffering to such a degree in their flesh and in their hearts when they bear such an inner light.

 This light can be your future.

 Our relationships could be progressive. Several stages of several years or decades would occur: demonstrative appearance of our ships, physical appearance beside human beings, collaboration in your technical and spiritual evolution, discovery of parts of the galaxy.

Every time, new choices would be offered to you.

You would then decide by yourself to cross new stages if you think it necessary to your external and inner well-being.

No interference would be decided upon unilaterally. We would leave as soon as you would collectively wish that we do.

Depending upon the speed to spread the message across the world, several weeks, or even several months will be necessary before our “great appearance”, if such is the decision made by the majority of those who will have used their capacity to choose, and if this message receives the necessary support.

The main difference between your daily prayers to entities of a strictly spiritual nature and your current decision is extremely simple: we are technically equipped to materialize!

 

Why such a historical dilemma?

We know that “foreigners” are considered as enemies as long as they embody the “unknown”.

 In a first stage, the emotion that our appearance will generate will strengthen your relationships on a worldwide scale.

 How could you know whether our arrival is the consequence of your collective choice?

 For the simple reason that we would have otherwise been already there for a long time at your level of existence! If we are not there yet, it is because you have not made such a decision explicitly.

 Some among you might think that we would make you believe in a deliberate choice of yours so as to legitimate our arrival, though this would not be true.

 What interest would we have to openly offer you what you haven’t got any access to yet, for the benefit of the greatest number of you?

 How could you be certain that this is not yet another subtle action of the “third party” to better enslave you ?

 Because one always more efficiently fights something that is identified than the contrary.

 Isn’t the terrorism that corrodes you a blatant example? Whatever, you are the sole judge in your own heart and soul!

 Whatever your choice, it would be respectable and respected!

 In the absence of human representatives who could potentially seduce into error you ignore everything about us as well as from about those who manipulate you without your consent.

 In your situation, the precautionary principle that consists in not trying to discover us does no longer prevail. You are already in the Pandora´s box that the “third party” has created around you.

 Whatever your decision may be you will have to get out of it. In the face of such a dilemma, one ignorance against another, you need to ask your intuition.

 Do you want to see us with your own eyes, or simply believe what your thinkers say? That is the real question!

 After thousands of years, one day, this choice was going to be inevitable: choosing between two unknowns.

 Why spread such a message among yourselves?

 Translate and spread this message widely.

 This action will affect your future in an irreversible and historical way at the scale of millenniums, otherwise, it will postpone a new opportunity to choose to several years later, at least one generation, if it can survive.

 Not choosing stands for undergoing other people’s choice. Not informing others stands for running the risk of obtaining a result that is contrary to one’s expectations.

 Remaining indifferent means giving up one’s free will.

 It is all about your future. It is all about your evolution.

 It is possible that this invitation does not receive your collective assent and that, because of a lack of information, it will be disregarded.

 

Nevertheless no individual desire goes unheeded in the universe.

 

 Imagine our arrival tomorrow. Thousands of ships. A unique cultural shock in today´s mankind´s history.

 It will then be too late to regret about not making a choice and spreading the message because this discovery will be irreversible.

 We do insist that you do not rush into it, but do think about it ! And decide !

 The big medias will not be necessarily interested in spreading this message. It is therefore your task, as an anonymous yet an extraordinary thinking and loving being, to transmit it.

 You are still the architects of your own fate…“DO YOU WISH THAT WE SHOW UP?”

Source:

http://www.hiddenmeanings.com/Sermonx60alien.htm

با تشکر از دوست عزیزم که این نامه را ترجمه و منتشر ساختند.

پ . ن : به احتمال فراوان این موجودی که این شخص با آن در ارتباط بوده است یک موجود با ماهیت منفی است که برای دیده شدن دوباره احتیاج به اجازه انسان دارد.

 

*******************************************************************

ایمیل  وبلاگ BLOG.UFOLOVE@YAHOO.COM

صفحه فیسبوک دنیای اسرارآمیز

http://www.facebook.com/BLOG.UFOLOVE

آیا این انگشت قدیمی متعلق به غول برفی است؟

بهنوش خرم‌روز: در موزه هانترین کالج سلطنتی جراحان لندن، هزاران نمونه آناتومی انسانی و حیوانی نگهداری می‌شوند. این موزه که هنوز از آن به عنوان یک مرکز آموزشی استفاده می‌شود، در قرن 18 میلادی توسط جان هانتر،‌ جراح، طبیعت‌شناس و کالبدشناس بنا گذاشته شد. در طی سال‌ها، نمونه‌های فراوانی به این مجموعه افزوده شد،‌ از جمله در سال 1975 / 1354،‌ پروفسور ویلیام اوسمان هیل، نخستین‌شناس، نمونه‌ها و یادداشت‌های پژوهشی خود را به این موزه اهدا کرد.

 
بسیاری از نمونه‌ها حتی تمیز و آماده نشده بودند و کاتالوگ مجموعه ناقص بود. بنابراین در واقع بخش زیادی از نمونه‌ها زیاد مورد علاقه محققین نبوده‌اند و سال‌ها بدون این که کسی به آن‌ها نگاهی بیاندازد، رها شده بودند.

https://i0.wp.com/www.khabaronline.ir/Images/News/Larg_Pic/7-10-1390/IMAGE634606660211840012.jpg

 
اما به گزارش بی.بی.سی، در سال 2008 / 1387، کار بر روی مجموعه پروفسور هیل نتیجه‌ای بسیار عجیب به دنبال داشت. جعبه‌ای یافت شد مملو از چیزهایی که به وضوح به علاقه وی به مطالعه بر روی موجوداتی که وجود آن‌ها به اثبات نرسیده است،‌ مربوط می‌شد. در این جعبه، ردپاها،‌ مو و نمونه‌های دیگر، از جمله نمونه‌ای که به انگشت یتی معروف شد، ‌قرار داده شده بود. یتی یا مرد برفی منفور، گونه‌ای است که اگرچه گزارش‌هایی از دیده شدن آن‌ها به ثبت رسیده، اما هرگز وجودشان به اثبات نرسیده است. انگشت یتی 9 سانتی‌متر طول و 2 سانتی‌متر عرض دارد، خمیده است و در انتها سیاه است و یک ناخن بلند دارد. بر اساس نوشته‌های درون جعبه، این نمونه به یک یتی مربوط می‌شود و در معبدی در نپال کشف شده است.


گروه اعزامی به دنبال یتی
در نوشته‌های پروفسور هیل نوشته شده که این انگشت توسط پیتر بیرنه،‌ کوهنورد و جستجوگر سابق نزد وی آورده شده است. آقای بیرنه اکنون 85 سال دارد و در آمریکا زندگی می‌کند. در بازدید اخیر وی از لندن، گزارشگر بی.بی.سی با وی در این رابطه دیدار کرد. آقای بیرنه توضیح داد که خودش انگشت را به لندن آورده است.

داستان وی در سال 1958 / 1337 آغاز می‌شود، زمانی که وی عضو یک هیئت عازم هیمالیا بود تا شواهدی از مرد برفی افسانه‌ای بیابد. او می‌گوید: «روزی در معبدی به نام پانگ‌بوچه چادر زدیم. در این معبد تعدادی از نگهبانان شرپا زندگی می‌کردند که یکی از آن‌ها به زبان نپالی، یعنی همان زبانی که من حرف می‌زدم، صحبت می‌کرد. او به من گفت که آن‌‌ها در معبد دست یک یتی را پیدا کرده‌‌اند که سال‌هاست در آن‌جا خاک می‌خورد. آن دست شبیه یک دست بزرگ انسانی بود و با پوست سیاه و ترک خورده پوشیده شده بود. به دلیل شمع‌ها و چراغ‌های روغن‌سوز درون معبد حسابی چرب شده بود و انگشت‌ها خم شده بودند.»
آقای بیرنه در بازگشت در دیداری که اسپانسر آمریکایی گروه اعزامی، تام اسلیک ترتیب داده بود، با پروفسور هیل در یک رستوران ملاقات کرد و داستان را برای او تعریف کرد. وی شرح می‌دهد:‌ «هیل به من گفت که باید آن دست را بیاورم. گفت که ما باید آن را ببینیم. ما می‌خواهیم آن را آزمایش کنیم. اما من قبلا از نگهبانان معبد پرسیده بودم که آیا می‌توانم آن دست را بردارم یا نه،‌ و آن‌ها جواب منفی داده بودند. آن‌ها می‌گفتند اگر دست را از آن‌جا بیرون ببریم، برای معبد بدشانسی و فاجعه به دنبال خواهد داشت.»
در نهایت پروفسور هیل و اسلیک از آقای بیرنه خواستند که به نپال برگردد و حداقل یک انگشت از این دست را با اجازه نگهبانان معبد با خود به لندن بیاورد. برنامه این بود که به جای انگشت برداشته ‌شده، یک انگشت انسانی بگذارند. آقای بیرنه تعریف می‌کند که سپس،‌ پروفسور هیل یک دست انسانی روی میز می‌گذارد. وی می‌گوید: «چند ماه از آن دست می‌گذشت و خشک شده بود. من هیچ‌وقت از او نپرسیدم که آن دست را از کجا آورده است.»
بیرنه سپس به معبد برگشت و در قبال اعانه‌ای که به معبد اهدا کرد، انگشت را گرفت و انگشت انسانی را به جای آن گذاشت.
اسپانسر گروه، تام اسلیک هم بازگشت امن و سالم انگشت به لندن را به کمک دوستش، جیمز استوارت، هنرپیشه هالیوود و همسرش گلوریا که در همان زمان در هندوستان بودند،‌ تضمین کرد. به گفته آقای بیرنه، او و استوارت‌ها در هتل بزرگ کلکته دیدار کردند. بیرنه می‌گوید: ‌»آن‌ها از بابت نگهبان‌ها نگران بودند. به همین دلیل گلوریا انگشت را در چمدان لباس خودش مخفی کرد و بدین ترتیب توانستند بدون مشکل آن را از هندوستان خارج کنند. آن‌ها به هیترو رسیدند اما متاسفانه چمدان لباس گم شد. چند روز بعد، یک نگهبان رسمی چمدان را به زوج هالیوودی بازگرداند و به گلوریا اطمینان داد که یک افسر انگلیسی هرگز چمدان لباس‌های یک خانم را باز نمی‌کند.»
خلاصه در نهایت، بعد از این همه ماجرا، انگشت به پروفسور هیل می‌رسد.
تست دی.ان.ای
اما آیا واقعا این انگشت به یک یتی تعلق داشت؟
کالج سلطنتی جراحی، هزینه تست دی.ان.ای بر روی بخش کوچکی از این انگشت را متقبل شد. به گفته دکتر راب جونز، از دانشمندان انجمن جانورشناسی اسکاتلند، انگشت منشا انسانی دارد. وی می‌گوید:‌ «ما همخوانی بسیار بسیار قوی بین دی.ان.ای این انگشت با شماری از توالی مرجع موجود در پایگاه داده‌های دی.ان.ای انسانی پیدا کرده‌ایم. این نمونه، توالی بسیار شبیه به توالی انسانی مردم چین و منطقه آسیا دارد. اما ما وضوح کافی برای اطمینان از نژاد آن نداریم.»
دست دزدیده‌شده
انگشت یتی، در حال حاضر تنها باقیمانده دست یتی اصلی است که در دهه 1990 / 1370 از معبد پانگ‌بوچه دزدیده شد. مایک السوپ، خلبان و کوهنورد نیوزلندی از این داستان مطلع شد و سعی کرد به معبد کمک کند تا دست را برگرداند. وی اخیرا کمپینی برای پیدا کردن دست اصلی به راه انداخته است و حتی یک المثنی ساخته و آن را به راهب‌ها ارائه کرده است. ظاهرا راهب‌ها خواهان آن هستند که انگشت به معبد بازگردانده شود،‌ اما نمی‌خواهند هیچ مشکلی به وجود بیاورند.

گزارش‌هایی از مشاهده یتی
1925 / 1304:
ان.ای تامبازی، عکاس با انجمن جغرافی سلطنتی، گزارش داد که موجودی را دیده و ردپای او را نزدیک یخچال زمو در کانچنجونگا پیدا کرده است.
1953 / 1332: سر ادموند هیلاری و تنزینگ نوری گزارش داده‌اند که در حال صعود به قله اورست، ردپاهای بزرگی را دیده‌اند.
1972 / 1351: گزارش حمله یک یتی به همسر شرپا ثبت شده است.
2011 / 1390: دانشگاه ایالتی کمروو در روسیه، موسسه مطالعاتی برای بررسی گزارش‌های رو به افزایش دیدن یتی‌ها در سیبری طی 15 سال گذشته تاسیس کرد.

منبع: خبر انلاین

 

اهداف موجودات بیگانه

آرش بیک
اهداف موجودات بیگانه

موجودات بیگانه تا قبل از انفجار اولین بمب اتمی همواره اعمال بشر را دورا دور زیر نظر داشتند و این ماجرا تا آنجا که مدارک تاریخی نشان می دهد به هزاران سال پیش باز می گردد. اما پس از انفجار اولین بمب هسته ای، آنان دریافتند که این کودکان نادان (منظور آنان انسان است) دیر یا زود با آنچه که اختراع کرده اند هم خود رانابود خواهند کرد و هم کره زمین را و چنین حادثه وحشتناکی نتایج ویرانگری نیز بر منظومه شمسی و در مجموع کهکشان خواهد گذاشت، لذا قبل از آنکه مجبور به دخالت مستقیم شوند، برای جلوگیری از چنین حادثه ای می بایست راه حلی پیدا کنند.
مطالب بالا بخشی از مصاحبه خانم “دلورس کانن” است که در برنامه شبانه رادیو “C2C ” شرکت کرد و به سوالات مجری برنامه “جورج نوری” ، در رابطه با موجودات بیگانه و اهداف آنان در کره زمین و همچنین نوستروداموس پاسخ گفت.
اما قبل از آنکه به مصاحبه بپردازیم ، مایلم قدری بیشتر راجع به این محقق ارزشمند و تجربیاتش بدانیم. خانم “دلورس کانن” ، احاطه وسیعی بر تاریخ و تمدن شرق خصوصا ایرانیان باستان (سومریان) دارد و ظاهرا در زمانی که ۵۰ ساله بود، در حالی که در حالت هیپنوتیزم قرار گرفته بود با روح نوستروداموس ارتباط بر قرار می کند و حقایق بسیار مهم و خارق العاده ای توسط وی به او داده میشود که همین حادثه سر آغازی برای تحقیقات گسترده وی می باشد . او همچنین آشنایی کامل به یافته های علم روانشناسی خصوصا کتبی که پروفسور” جان مک” در رابطه با ” ربوده شدن انسانها توسط موجودات فرازمینی” نوشته است، داشته و تاریخ ادیان جهان و رابطه آنان با دوران پایانی یا آخر زمان، را عمیقا بررسی کرده و کتابهایی نیز در این باب نوشته است. آثار وی به بیش از ۲۰ زبان مختلف ترجمه شده و جزو پر فروشترین کتابهای جهان است.

https://i0.wp.com/cache.gawkerassets.com/assets/images/7/2010/12/aliens-ufo-greys-mothership.jpg

خانم کانن می گوید: بر اساس نوشته های اولین کتابی که راجع به چگونگی خلقت انسان است بنام گیلگمش که متاسفانه آنرا افسانه می نامند، موجوداتی بیگانه ۴۵۰هزار سال پیش از آسمان به زمین می آیند (البته با کتیبه ها و الواحی که تدریجا از زیر خاک بیرون آمد نام آنان “آنوناکی” ، بوده واز کره ای بنام “نیبیرو” ، که در مداری متفاوت از دیگر کرات منظومه شمسی قرار دارد همراه با ۵ سیاره دیگر و خورشیدی تاریک هر ۳۶۰۰ سال یکبار به دور منظومه شمسی گشته و از میان کرات ژوپیتر و مریخ ، می گذرد ودر نتیجه چنین واقعه ای و تاثیرات حوزه مغناطیسی آن به کرات منظومه شمسی خصوصا کره زمین حوادث غیر مترقبه ای مانند زلزله ، سیل، طوفان و سونامی های عظیم را سبب میگردد، همچنین توضیح داده شده زمانی که ، کره “نیبیرو” میان دو سیاره ژوپیتر و مریخ است ، سفاین عظیم آنان به طرف کره زمین فرستاده میشوند ، تا وضعیت بشررا از نزدیک بررسی کنند. آنان “آنوناکی” ها در۰ ۱۵ هزار سال پیش حیات هوشمند مانند خود را اما قدری متفاوت در کره زمین بوجود آور د ند. در ابتدا آنها دست به آزمایشات ژنتیکی گسترده ای زدند و سپس شرایط و ملزومات حیات از جمله گیاهان ، میوه جات و جانورانی مانند گاو، گوسفند و…. را که در زمین وجود نداشت را با خود به کره زمین آوردند ، گفته میشود که گروهی از حیوانات عظیم الجثه و وحشی که خطر بلقوه ای را برای موجودیت انسان فراهم می کردند را نیز از سر راه خود برداشته و نابود کردند.
آنان اولین موجود که از نظر دی.ان.ای. به انسان نزدیک بود، یعنی نوعی میمون(هومو ارکتوس) را انتخاب کردند و آزمایشات خود را برای بوجود آوردن انسان آغاز کردند، مدت زمان بوجود آوردن انسان کامل یا بعبارتی انسان امروزی پروسه ای طولانی بود زیرا در ابتدا انسانها با نقص عضو بوجود آمدند ونتیجه مطلوب بدست نمی آمد،سرانجام تصمیم می گیرند که دست به یک عمل ژنتیکی بزرگتری بزنند، یعنی آمیخته ای از دی.ان.ای. خود و انسان، و ظاهرا نتیجه مطلوب تدریجا حاصل میشود.
خانم کانن ادامه داده و می گوید: در آغاز قرار بود عمر انسان بسیار طولانی باشد، بیماری وجود نداشته باشد، ظاهرا برای مدت کوتاهی نیز این امر اجرا شد ولی این طرح با مخالفت رهبران آنوناکی مواجه شد و همه چیز تغییر کرد، عمر انسان کوتاه شد و بیماریها نیز تدریجا راه خود را برای نفوذ بر سلامت انسان پیدا کردند.
آنوناکیها سپس بر اساس قوانینی که از آن پیروی می کردند قانون حق انتخاب آزاد ، را برای ارتباط میان خود و بشر تایین می کنند به این معنی که هیچگاه در امور زندگی انسان دخالت نکنند و بقولی سرنوشت بشر را بخود بشر واگذار کنند و پس از آموزش های اولیه مانند یاد دادن زبان برای ارتباط بر قرار کردن ، نوشتن و کشاورزی، و ….کره زمین را ترک کردند. ناگفته نماند که “آنوناکی ها”، به کرات بیشمار دیگری نیز رفته بودند و بعبارتی کره زمین اولین تجربه آنان بحساب نمی آمد، در بعضی کرات فقط یکنوع موجود انسانگونه خلق کردند، یعنی یک رنگ و یک نژاد و در بعضی کرات آنان اجازه حق انتخاب آزاد را به موجوداتش ندادند و ظاهرا کره زمین به شکل کره ای استثنایی در کهکشان راه شیری به حساب می آید و دلیل آن نیز بخاطر وجود نژادهای گوناگون بارنگ پوست متفاوت است. کانن می گوید: پس از فراز ونشیبهایی که در ماجرای خلقت انسان پیش آمد و حوادث بیشماری که در ادوار مختلف اتفاق افتاد و حتی یکبار یکی از رهبران پر قدرت “آنوناکی” بنام “انلیل” پس از مشاهده بی رحمی و وحشیگری انسان ، بطور منفرد جدا از خواست و قوانین گروهی، تصمیم به نابودی انسان می گیرد و طوفان عظیم نوح را بوجود می آورد. اما زمانی کوتاه قبل از بوجود آوردن طوفان، برادر او بنام “انکی” که وی نیزیکی دیگر از رهبران پر قدرت “آنوناکی” ، محسوب می گردید بشکل مخفی ، فردی را انتخاب می کند بنام نوح ( که البته نام دقیق نوح در کتاب گیلمگش نامی سومری است (اما مسیحیان و مسلمانان نام نوح را بر وی نهاده اند) کشتی عظیمی برای او فراهم می آورد که در آن دی.ان.ای. دیگر موجوداتی که لازمه حیات دوباره بودند را نیز در کشتی جا سازی می کند تا بقولی حیات بطور کامل از بین نرود.
خانم کانن ، می گوید، پس از این حادثه اختلافات بزرگی میان رهبران آنوناکی بر سر سرنوشت انسان بوجود آمد و خود سبب جنگهای عظیمی در کره نیبیرو و در کره زمین گردید، آنان تصمیم گرفتند که برای کنترل بهتر انسانها و ترساندن آنان از یک قدرت بزرگ چنانچه خود نیز از آن قدرت که همانا خدای کائنات می باشد، ادیان را بوجود آورند تا بشر همواره بدنبال نیکی و خوبی بوده و با بدی و پلیدی در حال ستیز باشد. بدین گونه ادیان بوجود آمدند اما تدریجا همین امر خود باعث جنگها و خونریزیهای بیشمار و و یرانی های گسترده دیگری گردید که متاسفانه تا به امروز نیز ادامه دارد، با وجودیکه در تمامی کتب مذهبی از یک خداوآفریدگار صحبت شده همواره جنگ بر سر آنکه خدای که بهتر از خدای دیگری است ادامه دارد.
کانن می گوید : این دخالت غیر مستقیم سبب گردید تا انسانها قدری آرام تر گردند. در کنار مسائلی که آنان با آن سروکار داشتند علم نیز تدریجا جای خود را باز می کرد و بشر تدریجا توانایی های هوشمندانه خود را بکار می گرفت ، طبعا فراز و نشیبها و تأثیراتی نیز علم ، در اخلاقیات انسانها می گذاشت، تاثیراتی که مثبت و در مواقعی منفی، ولی این سیر کماکان ادامه پیدا کرد. در این میان خوی جنگ طلبانه انسان گریبانگیرش است و خود سبب جنگها و ویرانگری میشود، جنگ جهانی اول و پس از ۲۳ سال جنگ جهانی دوم، تا آنکه اولین انفجار هسته ای اتفاق افتاد و در این زمان بود که موجودات بیگانه می بایست وارد عمل می شدند و برای جلوگیری از نابودی کامل بشریت آنهم بدست خود او اقدامی عاقلانه که در ضمن دخالت مستقیم هم نباشد انجام می دادند. لذا مشاورات طولانی در میان رهبران موجودات فرازمینی آغاز گشت تا آنکه…..

https://i0.wp.com/s1.hubimg.com/u/3190324_f520.jpg
درگزارش پیش در رابطه با اهداف موجودات فرازمینی ، به جایی رسیدیم که اولین انفجار هسته ای اتفاق افتاد و موجودات بیگانه در یافتند که انسان را دیگر نمیتوان به حال خود گذاشت و برای جلوگیری از اقدامات بعدی که به نابودی خود ومحیط زیست منجرمی گردد باید دست به اقدام زد، اما چگونه اقدامی که دخالت مستقیم به حساب نیاید.
خانم دلورس کانن ، می گوید آنها در مکانی که از آن بنام ” شورای موجودات کیهانی” نام برده میشود، مشغول به مشاوره می گردند و در نهایت، تصمیم میگیرند که اگر قرار است اقدامی صورت گیرد، می بایست بدست خود انسان صورت پذیرد و ما مستقیما دخالتی نداشته باشیم، لذا اقدامی که توسط آنان صورت می گیرد به این شرح توضیح داده شده است ، درخواستی مبنی بر نجات کره زمین به تمام کراتی که در آنها حیات وجود دارد ارسال می گردد و در آن درخواست ذکر شده است که برای نجات کره زمین ما احتیاج به روح یا داریم که به کره زمین فرستاده شوند و این ارواح ماموریت دارند که در نطفه هایی که قرار است بدنیا بیایند دمیده شوند و پس از رشد کافی, انسانها را از خطری که در انتظارشان است آگاه کنند.
دلورس ادامه داده و میگوید گروه کثیری از ارواح بطور داوطلب انتخاب شدند ، توضیحا این ارواح می بایست دارای کارمای منفی نباشند، بدین معنی که ارواحی که در این ماموریت شرکت می کنند سالم و پاک باشند تا بتوانند این ماموریت دشوار را بخوبی انجام دهند، در این راه خداوند کائنات نیز ارواحی را که برای اولین بار از جانب او به هستی آمده بودند را برای این ماموریت دشوار انتخاب کرده و می فرستد. خانم کانن ، توضیح مید هد که براستی کره زمین یکی از دشوارترین و پیچیده ترین کره در کائنات محسوب می گردد، ابتدا ,ارواحی که داوطلبانه به کره زمین آمدند در جای اولیه خود بسیار راحت بودند و بقولی در کراتی زندگی می کردند که جنگ و خونریزی وجود نداشت و اغلب در صلح و صفای کامل زندگی می کردند و فقط برای کمک به بشریت و کره زمین این راه دشوار را انتخاب کرده بودند.
ماموریت آغاز می گردد و تقریبا از سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ میلادی ارواح ماموریت یافته در نطفه ها قرار میگیرند و زاده میشوند. در حقیقت این گروه در حال حاضر در محدوده سنی ۵۹ تا ۴۹ ساله میباشند. اما متاسفانه گروه اول با مشکلات بیشماری برخورد کردند و به جایی که آمده بودند از آن راضی نبودند، این گروه افراد بسیار حساسی بودند و از جنگ و خونریزی بیزار و آنها آغلب می خواستند به خانه خود باز گردند، گروه بیشماری از این گروه سنی یا دست به خودکشی می زنند و یا دچار بیماریهای روحی و روانی میشوند ، این گروه به اطرافیان خود دائم می گویند که آنها به کره زمین تعلق ندارند و نام سیارات متفاوت را بر زبان می آورند، به دلیل عدم تطبیق با محیط، گروهی معتاد به مشروبات و یا داروهای مخدر گشتند، این جماعت اغلب افسرده هستند . اما ماموریت در اینجا خاتمه نیافت و گروه دوم یا ارواح گروه دوم عازم زمین گشتند، این افراد در حال حاضر در محدودۀ ۴۰ تا ۲۰ ساله هستند، این گروه انسانهای مثتبی هستند، بسیار هوشیار و دقیق و از انرژی زیادی برخوردارند، براحتی میتوان انرژی زیاد آنان را تشخیص داد، این گروه علاقه ای به تشکیل خانواده و بچه دارشدن ندارند، آنها مایلند هدفشان یا ماموریتشان را زودتر انجام داده و به خانه باز گردند (یعنی به کره مبدا باز گردند) این گروه مایلند در خود فرو روند ,انسانهایی با آرمان و آزاد اندیشند و مدام از خطراتی که زمین را تهدید می کند سخن می گویند. خانم کانن ادامه داده و می گوید: مهمترین گروه ، گروه سوم هستند، زیرا این گروه می روند که کار را یکسره کنند، بدان معنی که آنان مخالف سرسخت آلودگی محیط زیست ، جنگ و خونریزی و حتی انرژی هسته ای هستند، این گروه ,کودکان فعلی هستند که از آغاز سال ۲۰۰۰ به کره زمین آمده اند و اغلب ” ایندیگو” یا “استار چایلد” نامیده میشوند. دی.ان.ای. متفاوتی دارند، دارای اطلاعات وسیع هستند، از مواد شیمیایی در غذاها بیزارند و اغلب مایلند بیماران را شفا دهند و یا در آینده آنان, راه حل و درمان برای اغلب بیماریها را کشف کنند. دانشمندان اخیرا اعلام کرده اند که دی.ان.ای. انسان با دی.ان.ای. ۲۰ سال پیش او تغییر کرده است، اغلب این بچه ها بدنشان در مقابل بیماریها ی رایج مقاوم تر از نسلهای پیشین است و همچنین قدرت یادگیری آنان سریعتر از نسلهای پیشین میباشد.

https://i0.wp.com/api.ning.com/files/*d-jjYbC3tLrubj2LqgJ9h9gccaTLT7KG*wez4qEmQlNPXLehAsVn2hd-aVi2nZohXbuJ3G8APUb7oREUDBoKaSgQfgRXp4r/Truth2.jpg
دلورس کانن قدری بیشتر از خصوصیات گروه سوم می گوید : گروه سوم همین بچه های کنونی هستند و خیلی زود حوصله شان سر می رود ، زیرا همه چیز را می دانند و در صورتیکه این بچه ها بی تاب میشوند، نباید به آنها دارو داد و آنان را بیمار خطاب کرد, بهتر آنست که آنها را از دیگران جدا نمود و انرژی آنان را کانالیزه در کارهای دیگر کرد، بعنوان مثال پروژ ه ای را به آنان بدهید تا انجام دهند. وی همچنین می گوید این کودکان خیلی زود فارغ التحصیل خواهند شد و برای انجام ماموریت خود گروهای اجتماعی مثبتی تشکیل خواهند داد، بعنوان مثال چگونه از انرژی طبیعی مانند ، خورشید، باد و آب استفاده کرد و….. گروه جدید از دیگر گروهها متفاوتتر هستند و دقیقا می دانند برای چه منظوری در کره زمین بسر میبرند.
در این بخش خانم کانن ، در جواب مجری برنامه که پرسیده است ، گروه چهارم چه افرادی خواهند بود، می گوید : گروه چهارمی در کار نیست ، زیرا همه این برنامه ریزیها بمناسبت فرا رسیدن سال ۲۰۱۲ است و اتفاقاتی که در انتظار بشر است. کره زمین در سال ۲۰۰۳ وارد مکان و بعد جدیدی در کهکشان شد, این حادثه برای اولین بار برای کره زمین رخ داده است این واقعه به این معنی است که قوم مایا ، بدرستی از آن سخن گفته، مرحله قدیم کره زمین، و مرحله جدید است ، منظور اصلی آنان از مرحله جدید همان بعد جدیدی است که کره زمین وارد آن شده است, کره قدیمی یعنی جنگ وخونریزی، زلزله ، آتشفشان، سونامی، سیل ودیگر بلایای طبیعی و گروه جدید به معنای صلح و آرامش فصلی نو برای کره زمین پس از پالایش که منظور آن پس از سال ۲۰۱۲ میباشد به این کره آمده اند.
دلورس کانن می گوید: نمی دانم چرا هالیوود سال ۲۰۱۲ را با اتفاقات شوم و فاجعه بار نشان داده است، در صورتیکه کره زمین نیز مانند هر چیزی که در طبیعت وجود دارد دارای فصول متفاوت میباشد و به عبارتی ما فصل زمستان راطی می کنیم و به فصل بهار می رسیم. در کتاب انجیل هم به این دوران اشاره شده و در بخشی انجیل آمده است، “بهشتی نو بر زمین”.
خانم دلورس کانن ادامه داده و می گوید; تمام کراتی که در کهکشان راه شیری دارای حیات میباشند و خداوند کائنات، همه شاهد و منتظر این ماجرا و فرا رسیدن سال ۲۰۱۲، در کره زمین هستند و بی صبرانه می خواهند بدانند که آیا براستی بشر از پس این آزمایش بزرگ بر می آید یا خیر؟
در بخش دیگری از مصاحبه ، جورج نوری ، مجری برنامه می پرسد: چگونه میتوان از دست این گروهی که طمع و آزشان ، خون انسان را در شیشه کرده خلاص شد، زیرا آنان هستند که در حال حاضر قدرت مطلقه و شیطانیشان حاکم بر کره زمین است؟ خانم کانن می گوید: این گروه چه بخواهند و چه نخواهند در زمین قدیمی ، بجا خواهند ماند و به شکلی نابود خواهند شد. جورج نوری ، سپس راجع به پیش بینی های نوستروداموس می گوید و آنکه در دوران آخر زمان “دجال” خواهد آمد یا آنکه حوادث دیگری اتفاق می افتد؟ دلورس در جواب می گوید: در حالت خلسه و هیپونتیزم با روح وی، نوستروداموس ارتباط بر قرار کردم و سوالات زیادی از جمله راجع به “دجال” کردم. او گفت : اگر انسان به تمام کمک هایی که از دیگر سو به او میشود پشت کند و توجهی بدانها نکند، بدترین حالات یعنی پیش بینی های کتب مذهبی از جمله قران وانجیل راجع به آخر زمان بر سر او نازل خواهد شد. بدین معنی که دجال خواهد آمد و پس از چند سالی کشته خواهد شد و پس از مرگش جنگ و خونریزی و بلایای طبیعی مانند زلزله و طوفان همه چیز را زیر و رو خواهد کرد، همانطور که قبلا اشاره کردم موجودات بیگانه زحمات زیادی برای تغییر حوادث آینده به نفع بشریت کشیده اند تا شاید بشر از خواب بیدار شود و چرخه حوادث آینده را به نفع خود دگرگون سازد، حال انتخاب با ماست ، یا راه درست و حق و یا راه باطل و نابودی!
خانم کانن در انتهای مصاحبه اش خاطر نشان می کند که اغلب مردم این روزها از فشار خون زیاد، سرگیجه ، افسردگی شکایت دارند، این حالات بخاطر وارد شدن کره زمین به بعد دیگر است ، بدین شکل که ما با انرژی جدیدی سروکار داریم که تدریجا اثرات آنرا تجربه می کنیم، به عقیده من این حالات طبیعی است و برای رهایی از این حالات از داروهای عجیب وغریب نباید استفاده کرد و بهتر است که از داروهای گیاهی که بطور طبیعی وجود دارند و در زمین می رویند استفاده کرد و ناگفته نماند که بزودی بدن انسان با شرایط جدید خود را وفق خواهد داد.
او راجع به مرگ می گوید: مرگ ، حادثه ای است که بسیار ساده انجام می پذیرد، نه دردی وجود دارد و نه هراسی، مرگ مانند عوض کردن صندلی می ماند, از روی یک صندلی بلند میشوید و بر روی صندلی دیگر می نشینید ، به همین سادگی.
پایدار باشید

منبع : فیس بوک سفر به ناشناخته

كشف جنازه مومیایی موجودات کوتوله عجیب در شهداد کرمان

كشف جنازه مومیایی گونه انسان كوتوله ‌

1384/08/03
10-25-2005
12:33:30
8408-00908: کد خبر



كشف جنازه مومیایی  موجودات کوتوله عجیب در شهداد کرمان


خبرگزاری دانشجویان ایران – تهران

كشف جنازه مومیایی گونه انسان كوتوله ‌٢٥سانتی‌متری كه قرار بود پس از قاچاق به آلمان، ‌٣٠ میلیارد ریال فروخته شود، شایعه شهر آدم كوتوله‌ها در استان كرمان را بر سر زبان‌ها انداخته است.
به گزارش خبرنگار سرویس «نگاهی به وبلاگ‌ها»ی ایسنا در سایت http://www.linkestan.com/ به نقل از ایسكانیوز نوشته شده است: این شایعه به دنبال دستگیری دو قاچاقچی تحت تعقیب پلیس كرمان و كشف جنازه اعجاب‌انگیز كه به مومیایی شهداد معروف شده به سرعت در سطح استان پیچید.

کلوت‌های زیبای کویر شهداد کرمان


هم‌اكنون مسؤولان سازمان میراث فرهنگی و گردشكری و پلیس كرمان به منظور پایان شبهه‌های موجود، خواهان روشن شدن وضعیت جنازه ‌٢٥ سانتی‌متری فرد ‌١٦ـ ‌١٧ ساله‌ای كه هنوز مشخص نیست كه چگونه مومیایی شده، هستند. در همین حال باستان‌شناسان میراث فرهنگی و گردشكری استان كرمان مدعی‌اند در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران، جنازه مومیایی مشاهده نشده است. هم‌چنین این كارشنان مومیایی بودن كوتوله ‌٢٥ سانتی را رد كرده‌اند. اما انسان‌شناسان سازمان میراث فرهنگی احتمال می‌دهند این جنازه به طور طبیعی مومیایی شده است. هنوز قدمت این جنازه اسرارآمیز كه قرار بود به آلمان قاچاق و ‌٣٠ میلیارد ریال فروخته شود، تعیین نشده و بعید نیست چنانچه هرچه زودتر ابهامات موجود فاش نشود، شایعه شهر كوتوله‌ها در شهداد كرمان به یك بمب خبری جهانی بدل شود.
انتهای پیام
کد خبر: 8408-00908





كشف جسد موجود فضایی كوتوله به هیچ عنوان شایعه نبوده و هزاران نفر در قبل از ظهر روز ۰۸/۰۸/۸۴ از طریق شبكه خبر – كرمان – نیروی انتظامی شاهد تصاویر تلویزیونی موجودی كاملا شبیه خاكستری ها بودند كه توسط یكی از درجه داران نیروی انتظامی محفظه ای شیشه ای – استوانه درپوش داری كه جسد یك موجود كوتوله با چشمهای بزرگ و بادامی شكل – سری بزرگ و اندامی لاغر و دستانی بلند – سری بدون مو و كاملا شبیه اجساد واقعه رازول در ۱۹۴۷ در آمریكا بود را به نمایش گذاشته بودند. پزشكی قانونی كرمان جسد را تازه و سالم اعلام كرده است . قاچاقچیان قصد داشته اند آن بیگانه فضائی را به آلمان منطقل كنند تكذیب نكنید كه اینبار غیر قابل گذشت است .




شهداد كرمان


سارقان جسد مومیایی آدم كوتوله دستگیر شدند


تاكنون شش نفر از سارقانی كه در حفاری های غیرمجاز منطقه باستانی شهداد به دنبال عتیقه و در نهایت فروش آنها بودند دستگیر و تحویل مقامات ذیصلاح شدند.
به گزارش ایرنا به نقل از یك منبع آگاه كه نخواست نامش فاش شود، احتمال می رود عوامل حفاری های غیرمجاز در منطقه باستانی شهداد به بیش از 20نفر برسند كه در قالب گروه هایی هماهنگ در این محل به صورت غیرقانونی دست به حفاری های غیرمجاز می زنند.
وی افزود: سارقان جسد مومیایی آدم كوتوله نیز جزو دستگیرشدگان هستند.
این منبع آگاه از جزئیات و هویت دستگیرشدگان چیزی فاش نكرد.
بنابر این گزارش در هفته گذشته گزارش هایی مبنی بر فعال شدن جمعی از افراد سودجو در دشت باستانی شهداد انتشار یافت كه توانسته اند 3مجسمه گرانقیمت و یك جسد مومیایی كوتوله را به سرقت ببرند.

جستجو در پایگاه روزنامه کیهان
سه شنبه 19 مهر 1384- 7 رمضان 1426- 11 اکتبر 2005- سال شصت و چهارم-شماره 18354   تكذیب نكنید .

http://www.hadeseh.com/b/archives/006246.php

کشف مومیایی 25 سانتی و شایعه شهر آدم کوتوله‌ها در کرمان حادثه – ۶ ساعت قبل http://www.hadeseh.com/b/archives/006246.php ( فی.لتر شد !!!؟‌)

اين سايت بعد از اين كه اين خبر را حذف نكرد در همان روز مسدود شد. سايتهاي ديگر كه خبر برداشته شد.

http://www.entekhab.ir/display/?ID=7671&page

http://www.irna.ir/fa/news/view/line-5/8408079593165916.htm

۸ آبان ماه ۱۳۸۴ ساعت : ۱۸ , ۰۲
خبرگزاري انتخاب : فرمانده انتظامي استان كرمان جسد يك كوتوله هزار ساله را كه در بخش شهداد اين استان كشف شده است، در معرض ديد خبرنگاران قرار داد.
سردار «سرتيپ دوم پاسدار حميد گريزان» در گفتگو با خبرنگاران گفت: گفته مي شود اين كوتوله 12 تا 16 سال سن و حدود هزار سال قدمت و نزديك به 30 ميليارد ريال ارزش دارد.
فرمانده انتظامي استان كرمان افزود: از كارشناسان ميراث فرهنگي براي ارايه نظرات خود پيرامون قدمت و ارزش اين جسد دعوت شده است. وي اظهار داشت: اين جسد كه به وسيله دو نفر كاوش گر پيدا شده است، در شهريور امسال ماموران انتظامي در يك معامله صوري با يابندگان آن را كشف و افراد مذكور را نيز دستگير كردند.
http://www.entekhab.ir/display/?ID=7671&page

سه‌شنبه 3 آبان 1384 ایسکانیوز
کشف جنازه مومیایی گونه انسان کوتوله 25 سانتی‌متری که قرار بود پس از قاچاق به آلمان، 30 میلیارد ریال فروخته شود شایعه شهر آدم کوتوله‌ها در استان کرمان را بر سرزبان‌ها انداخته است.
به گزارش سرویس حوادث ایسکانیوز، این شایعه به دنبال دستگیری دو قاچاقچی تحت تعقیب پلیس کرمان و کشف جنازه اعجاب انگیز که به مومیایی شهداد معروف شده به سرعت در سطح استان پیچید. هم اکنون مسوولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و پلیس کرمان به منظور پایان شبهه‌های موجود، خواهان روشن شدن وضعیت جنازه 25 سانتی‌متری فرد 16-17 ساله‌ای که هنوز مشخص نیست چگونه مومیایی شده هستند. در همین حال باستان شناسان میراث فرهنگی و گردشگری استان کرمان مدعی‌اند در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران، جنازه مومیایی مشاهده نشده است. همچنین این کارشناسان مومیایی بودن کوتوله‌ 25 سانتی را رد کرده‌اند اما انسان شناسان سازمان میراث فرهنگی احتمال می‌دهند این جنازه به طور طبیعی مومیایی شده است. هنوز قدمت این جنازه اسرار آمیز که قرار بود به آلمان قاچاق و 30 میلیارد ریال فروخته شود تعیین نشده و بعید نیست چنانچه هر چه زودتر ابهامات موجود فاش نشود شایعه شهر کوتوله‌ها در شهداد کرمان به یک بمب خبری جهانی بدل شود!
جسد يك كوتوله هزار ساله در كرمان به نمايش گذاشته شد كرمان، ايرنا ‪۸۴/۰۸/۰۷‬ صدا
داخلي. اجتماعي. انتظامي. سارقان.
فرمانده انتظامي استان كرمان جسد يك كوتوله هزار ساله را كه دربخش شهداد اين ‌استان كشف شده‌ است، در معرض ديد خبرنگاران قرار داد.
سردار «سرتيپ دوم پاسدار حميد گريزان» روز شنبه در گفت و گو با خبرنگاران گفت : اين كوتوله گفته مي‌شود ‪ ۱۲‬تا‪ ۱۶‬سال سن و حدود هزار سال قدمت و نزديك به ‪ ۳۰‬ميليارد ريال ارزش دارد.
فرمانده انتظامي استان كرمان افزود : از كارشناسان ميراث فرهنگي براي ارايه نظرات خود پيرامون قدمت و ارزش اين جسد دعوت شده است.
وي افزود : اين جسد كه به وسيله دو نفر كاوش و پيدا شده است، در شهريور ماه امسال در يك معامله صوري ماموران انتظامي با يابندگان آن كشف و افراد مذكور نيز دستگير شده‌اند.
—> جسد.كوتوله.هزارساله.كرمان.ايرنا.
جسد يك كوتوله هزارساله در كرمان به نمايش گذاشته شد
كرمان ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪۸۴/۰۸/۰۷‬
داخلي.فرهنگي.كوتوله
گفته مي‌شود اين هزار سال قدمت و نزديك به ‪ ۳۰‬ميليارد ريال ارزش دارد.
تصوير: كوتوله كشف شده
عكس از ايرنا- مركز كرمان /‪/۱۰۸۴/۱۶۲۸‬
جسد يك كوتوله هزار ساله در كرمان به نمايش گذاشته شد
كرمان، ايرنا ‪۸۴/۰۸/۰۷‬
داخلي. اجتماعي. انتظامي. سارقان.
فرمانده انتظامي استان كرمان جسد يك كوتوله هزار ساله را كه دربخش شهداد اين ‌استان كشف شده‌ است، در معرض ديد خبرنگاران قرار داد.
سردار «سرتيپ دوم پاسدار حميد گريزان» روز شنبه در گفت و گو با خبرنگاران گفت : اين كوتوله گفته مي‌شود ‪ ۱۲‬تا‪ ۱۶‬سال سن و حدود هزار سال قدمت و نزديك به ‪ ۳۰‬ميليارد ريال ارزش دارد.
فرمانده انتظامي استان كرمان افزود : از كارشناسان ميراث فرهنگي براي ارايه نظرات خود پيرامون قدمت و ارزش اين جسد دعوت شده است.
وي افزود : اين جسد كه به وسيله دو نفر كاوش و پيدا شده است، در شهريور ماه امسال در يك معامله صوري ماموران انتظامي با يابندگان آن كشف و افراد مذكور نيز دستگير شده‌اند.
—> جسد.كوتوله.هزارساله.كرمان.ايرنا. ارسال خبر: ۱۶:۵۹ ‪شنبه، ۷ آبان ۱۳۸۴‬ تصاوير كوتوله فضايي در http://www.irna.ir/fa/news/view/line-5/8408079593165916.htm


نینجن ،موجودي ماورايي به شكل انسان

مخلوقات انسان گونه ی قطب جنوب : نینجن

برداشت از وبلاگ : حقیقت پشت پرده – 2010/10/21

قبل از هر چیز باید  بدانیم که  کلمه » نینجن » در زبان ژاپنی و بوسیله ماهیگیران ،  به گستره وسیعی از مخلوقات دریایی که تشابه حیرت انگیز و وهم ناکی  با انسان دارند اطلاق میشود .مشاهدات نشان میدهد که این تشابه حتی  گاهی  نه فقط در صورت ، بلکه در دستها و پاها نیز وجود دارد .

این تصویر گرافیکی نینجنی بدون پا و با یک دم ماهی به ما نشان میدهد

================================================

این یکی سفره ماهی با صورت انسان گونه است

شاید بگویید که لااقل یک مخلوق دریایی ممکن است وجود داشته باشد که با انسان اشتباه شود . مثلا سفره ماهی ها سوراخ بینی و دهانی مانند صورت ما دارند . در حقیقت آنها چنان » انسان گونه » دیده میشوند که معمولا به اشتباه به عنوان هیولا یا موجود ماوراءالطبیعه فروخته میشوند ولی قرنهاست که ماهیگیران ژاپنی این مورد را میدانند .

اما گفته میشود که یک نینجن در عمق 30 – 20 متری شنا میکند و اصلا متوجه آن هم نمیشویم  ، چون به نظر نمیرسد که این مخلوق چیزی بیشتر از یک افسانه مدرن اینترنتی باشد . هیچ نامی از این مشاهدات برده نشده است . درواقع نه نامی و نه مشاهده واقعی . فقط گزارشات مبهم از مکان هایی نزدیک اقیانوس منجمد جنوبی بوده است .

با وجود سایز حیرت انگیزشان باز هم گزارشات واقع گرایانه معدودی از آنها موجود است و هیچکدام آنها مربوط به قبل از 2007 نیست .البته بیشتر وب سایتها به زبان ژاپنی است . بنابراین اگر در بین خوانندگان کسی اطلاعات بیشتری در باره نینجن دارد خوشحال میشویم که بشنویم .

شاید این مخلوق نمونه جدیدی از افسانه پری دریایی باشد یا به سادگی از اشتباه مردم در باره شباهت سفره ماهی به صورت انسان ناشی شده باشد . بیشتر به نظر می آید که نینجن هم یک  توهم یا یک تصویر قابل شناسایی  مثل دیدن ابر به شکلهای مختلف باشد . در اطراف اقیانوس منجمد جنوبی ، هزاران قطعه یخ شناور وجود دارد که تعداد کمی از آنها ممکن است که  گاهی  شبیه به انسان تلقی شوند .

نینجن ، انسانگونه غول پیکر اغلب به وسیله گروه های صیادی دیده شده است

================================================

image 1

================================================

image 2

================================================

image 3

================================================

image 4

================================================

image 5

================================================

image 6

انسان گونه بزرگ ،  با پوست خیلی رنگ پریده در حال انجام کاری به نظر می آید

================================================

image 7

هر چه که باشد پاهایی دارد و خیلی نرم و روان در آب حرکت میکند

================================================

image 8

اینجا کاملا مشخص است که نهنگ ، دلفین یا شیر ماهی نیست . خوب شاید  هم  یک غواص در حال تفریح ؟

================================================

image 9

image 10

منبع : یوتیوب

ویدئو های زیر را ببینید

http://www.youtube.com/watch?v=vo2i-0RaRA0&feature=related

http://www.youtube.com/watch?v=7FqZoIZaZVg&feature=related

هر گونه بهره برداری از این مطلب با ذکر منبع با آدرس www.ufolove.wordpress.com آزاد میباشد

منبع: http://thetruthbehindthescenes.wordpress.com

پ . ن : با تشكر فراوان از رها ي عزيز بابت ترجمه و ارسال اين مطلب و چند مطلب جذاب ديگر.

پري دريايي در بندر عباس