بایگانی دسته‌ها: منشا حیات زمین

لوکا؛ آخرین بازمانده مشترک جهانی

لوکا؛ آخرین بازمانده مشترک جهانییك گزارش جدید علمی كه طی روزهای پیش در آمریكا منتشر شد، تصریح می كند یك موجود جاندار قدیمی، پدر و بانی تمامی اشكال حیات و موجودات زنده ای بوده است كه طی قرن های مختلف در كره زمین زیسته اند.این نتیجه ای است كه گروهی از دانشمندان آمریكا و اروپا دراقدامات و تحقیق های مشترك خود به آن رسیده اند. موجود پایه مورد بحث چیزی حشره مانند و كوچك است كه دانشمندان نام مخفف لوكا را به آن اطلاق كرده اند و معنای لغوی آن «آخرین بازمانده مشترك جهانی» و به روایت دیگر «آخرین موجود مشترك» است. گمان می رود این موجود ۳ تا ۴ میلیارد سال پیش كره زمین را در اشغال خود داشته و بعداً به تدریج رشد كرده و به شكل های تازه تر و بسیط تر درآمده و به آرامی انواع جانوران و سپس انسان را موجب شده است.
بر اساس گزارش جدید تحقیقی دانشمندان، لوكا مثل باكتری ها از یك تك سلول شكل می گرفته و چیزی فراتر و بیشتر از آن نبوده اما طی تاریخ و پس از تحولات مختلف فیزیكی و شیمیایی و ژنتیك بر روی آن انسان های بدوی، چهارپایان، میكروب ها و حتی گیاهان و در نهایت انسان های مدرن از آن مشتق شده اند. آن روند میلیون ها سال طول كشیده است. اما اگر گمانه زنی دانشمندان صحت داشته باشد، هر موجود جانداری از همان حشره تك سلولی چند میلیارد سال پیش نشأت گرفته است.
ریشه های كار
«آنتونی پول» یك بیولوژیست دانشگاه استكهلم سوئد كه جزو گروه دانشمندان تحقیق كننده روی طرح فوق بوده است، می گوید: «باور ما این است كه هر موجود زنده ای كه امروز می بینیم و هر چیزی كه برای مشاهده اش به میكروسكوپ نیاز داریم، به گونه ای از آن موجود اولیه و موتاسیون و تحول ژنتیكی كه مدت به مدت روی آن انجام شده ریشه و نشأت گرفته است. اشكال مختلف حیات در جانداران متعدد از روز نخست شكل گیری كره زمین تا به حال، جملگی از درون همان حشره درآمده است و طی این روند دائماً كامل تر و متنوع تر شده است.»
اگر فرض فوق صحت داشته باشد، انسان نه مدل بسط یافته و مدرن و كم مو شده میمون ها بلكه به گونه ای قوم و خویش دور هر موجود جانداری است كه تصور كنید. از طوطی ها گرفته تا نهنگ ها! به حرف های مكس برن اشتاین كه یك متخصص بیوشیمی در مركز تحقیقات ناسا در مافت فیلد واقع درایالات كالیفرنیا آمریكا است رجوع می كنیم. «لوكا می تواند پدر تمام جانداران و در دراز مدت «انسان ساز» بوده باشد. شكل كنونی انسان نتیجه ده ها بار جهش ژنتیكی و فیزیكی بر روی لوكا است. لوكا به لحاظ بیوشیمی و تركیب وجودی اش بسیار شبیه به موجودات جاندار فعلی بود.»
یك وحدت بزرگ
ریچارد داوكینز بیولوژیست آمریكایی در كتاب جدیدش كه قصه نیاكان نام دارد، می گوید: «اگر به شكلی هوشمندانه و به اندازه كافی به سمت عقب برویم، در می یابیم كه اسلاف و نیاكان تمام جانداران یكی بوده اند. كافی است به ریشه های كار و اشكال اولیه حیات نگاه كنید تا به این قضیه پی ببرید. زندگی جانداران از یك جا و با ریشه ای مشترك شروع شده است. به واقع یك وحدت بزرگ را در این ماجرا مشاهده خواهید كرد.»
محققان فوق بر این باورند كه هر چه بیشتر روی زندگی لوكا تحقیق شود، فزون تر از پیش رازهای تحولات و تكامل های ژنتیكی مشخص خواهد گشت، علم پزشكی متحول تر خواهد شد و حتی بر پایه آن می توان امید بست كه انواع شكل های بدوی حیات روی سایر سیاره ها كشف و لمس شود.
اعصار اولیه
اگر لوكا میلیاردها سال پیش در كره زمین جولان می داد و الآن به اینجا و شكل های كنونی حیات و صدها جانور متفاوت و البته ظهور انسان هوشمند منجر شده است، چرا همان اتفاق اینك در سایر سیارات در حال شكل گیری نباشد؟ جیمز لیك یك بیولوژیست دیگر كه متخصص مولكول شناسی است و در دانشگاه كالیفرنیا در شهر لس آنجلس تدریس می كند، می گوید: «با این كه لوكا به اعصار اولیه باز می گردد سن و پیشینه ای بس كهن دارد، طبق تحقیقات و برداشت های ما یك ارگانیسم مدرن و پیشرفته را در بر داشته است. من باید آن را حشره خوش شانس بنامم زیرا اسلاف این حشره و آنهایی كه لوكا از آنها منتج شد زنده ماندند اما سایر خط های حیاتی و موجودات میكروبی و غیرمیكروبی زمان به تدریج جان باختند و منقرض شدند. با این حال باید متذكر شوم كه لوكا اولین شكل حیات روی كره زمین نبوده است و قبل از آن نیز حیات روی كره خاكی جریان داشته است، مدت های مدید نیز جریان داشته است.»همه چیز از او آغاز شد
نوبت «بلیر هجز» كه یك بیولوژیست شاغل در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا واقع در یونیورسیتی پارك است می رسد تا نظر تخصصی اش را ارائه بدهد. او كه عضو گروه تحقیقگران مورد بحث بوده و گزارش علمی جدید دستپخت او هم محسوب می شود، به واشنگتن پست گفته است: «همه چیز از لوكا شروع شد. او از حدود ۴ میلیارد سال قبل سلسله مراتب تحول و پیشرفت و اعتلای شكل های مختلف حیات را آغاز كرد. كاری كه ما اینك در سال ۲۰۰۵ باید انجام بدهیم ردیابی چگونگی این تحول ۴ میلیارد ساله است. قسمتی از آن بر ما روشن است اما بخش اعظم آن كه به شروع و ادامه ماجرا برمی گردد مبهم نشان می دهد. ما یك تصویر كلی از ماجرا داریم، اما این كافی نیست. هر چه كاملتر و بهتر این روند را كشف و لمس كنیم به نفع ما خواهد بود زیرا باعث می شود علوم نوین و منجمله پزشكی مدرن را نیز بهتر بشناسیم. بر اساس آن می توانیم راه هایی را برای درمان بیماریها و علم سلول شناسی بیابیم كه پیش از این برای ما غیرقابل تصور بوده است.»
سیمای نامشخص
تصور و تلقی هجز و همكارانش این است كه هر «لوكا» به رغم تك سلولی بودن، بالغ بر صدها ژن بوده كه می توانسته اند بخورند، رشد كنند و به تولید مثل بپردازند با این حال شكل و نما سیمای دقیق لوكا قابل تخمین زدن نیست. دیوید پنی یك متخصص مولكول شناسی و عضو دیگری از گروه تحقیق كه در دانشگاه میسی نیوزیلند كار می كند، می گوید: «ما هنوز نتوانسته ایم طبیعت و مقتضیات این موجود جاندار اولیه را مشخص سازیم و فقط مشتی حدس می زنیم، حال آن كه كشف این قضیه به ما كمك می رساند تا روند تكامل حیات و تغییر شكل دادن جانداران بیابیم.»
به حرف های جیمز لیك بازمی گردیم: «هر چه ما بیشتر و بهتر بفهمیم كه لوكا چه شكل و فرمی داشته، فزون تر هم خواهیم فهمید كه اولین نوع حیات در كره زمین چگونه بوه و زندگی چگونه شكل گرفته و ناگهان جاری شده است. كافی است نقاط و نكات اولیه را بفهمیم و در آن صورت تمام مسائل بعدی را نیز در خواهیم یافت. از تاریخ گرفته تا جغرافی، محیط زیست و هر چه از روز اول در كره زمین و در گستره حیات شكل گرفته است تنها اطلاع و برداشت بنیادین ما این است كه همه چیز با این موجود اولیه مشترك و یا همان لوكا شروع شده است. طی اولین جهش ژنی از روی آن یك موجود جاندار پیشرفته تر ایجاد شده و جهش بعدی موجود دیگری را روی زمین كاشته و این روند به همین شكل ادامه یافته است.»
پایه اكتشاف های بعدی
«آنتونی پول» كه پیشتر وصف او نیز رفت، می افزاید: «خوشبختانه وارد یك پروسه جذاب و تعیین كننده شده ایم و آن تلاش برای مشخص شدن سرنوشت لوكا و اتفاقاتی است كه برای آن افتاده است. ما نمی دانیم این اتفاقات دقیقاً چه بوده است اما یك سری فرض داریم كه باید آن را با داده ها و اطلاعات مان در خصوص جهش های ژنتیكی روی موجودات جاندار قیاس و هماهنگ كنیم.از این قضیه و مقایسه چیزی برای ما سر برخواهد آورد كه شاید پایه سری بعدی اكتشاف های ما باشد.»
در عین حال این عرصه هنوز سرشار از ابهام ها و عدم اطمینان ها است و اعضای گروه تحقیق روی بسیاری از مسائل اتفاق نظر ندارند و راه متفاوت خود را می روند. آنتونی پول كه هفته پیش یافته های خود و همكارانش را در كنفرانس مطبوعاتی در همیلتون اونتاریوی كانادا برای حاضران و رسانه ها توضیح داد، نیز منكر آن روند نیست.
به ندرت ممكن است در گروه ما دو نفر بیابید كه در خصوص شكل و سیما و روش عملكرد لوكا یك باور مشترك و مشابه داشته باشند. نباید هم جز این باشد. ما راجع به موجود جاندار موهومی صحبت می كنیم كه میلیاردها سال پیش در كره زمین می زیسته است. این یك ارگانیسم به كلی ناشناس برای ما است و فرآیندهایی هم كه موجب تحولات مختلف روی موجود اولیه شده، بر ما روشن و شفاف نیست.»
اصل قضیه
گروهی از تحقیق گران معتقدند لوكا ژن های خود را در زنجیره های A.N.D ذخیره می كرده و این مشابه با فرآیندهای جدید و كنونی حیات در جانداران است.بعضی دیگر نیز اعتقاد دارند لوكا از یك روش انبارسازی بدوی به نام RNA سود می جسته است. معدودی را هم پیدا می كنید كه به اصل قضیه یعنی وجود لوكا شك دارند. ولی برای آنها نیز این باور وجود دارد كه حیات باید ابتدا در یك موجود بدوی شكل گرفته و سپس به شكل های مختلف بسط یافته باشد و كاملترین نمونه كنونی آن انسان بوده باشد.اگر این فرضیه را بپذیریم آنگاه این سؤال و بهتر بگویم این ترس بر ما مستولی می شود كه روند جهشی فوق ادامه خواهد یافت و موجودات كامل تری نسبت به انسان نیز در هزاره بعدی سر برخواهند آورد. میچل سوكین یك بیولوژیست شاغل در لابراتوار پیشرفته ووند هول در ماساچوست آمریكا كه می ترسد جواب سؤال فوق را بدهد، صرفاً می گوید: «فكر كنم موضوع از اینها پیچیده تر باشد. معتقدم به جای یك موجود مشترك اولیه و قبول تك فرضیه لوكا، چندین و چند فرآیند متفاوت وجود داشته كه با یكدیگر تبادل ژن كرده اند و از درون آنها موجودات مختلف سربرآورده اند و این قضیه میلیون ها سال را در بر گرفته است. در حال حاضر چنین چیزی در گستره حیات وجود ندارد و لااقل تا پایان عمر ما تحول ژنتیكی تازه ای روی نخواهد داد. هر چه از گذشته در این زمینه برای ما به جای مانده به اندازه كافی ابهام آور و ترسناك است. بخصوص كه در برآورد كامل قضیه نیز شك و تردید داریم.»و همین تردید است كه فرضیه لوكا را جذاب تر و بزرگتر می كند.
منبع: Space.com
وصال روحانی

منبع:  http://vista.ir/?view=article&id=204815

با تشكر از فرهاد عزيز.

جديدترين نظريه علمي درباره منشاء حيات

بنياد ملي علوم آمريكا-5 آگوست 2010https://i0.wp.com/media.eurekalert.org/multimedia_prod/pub/rel/24578_rel.jpg

هلن هانسما- دانشگاه كاليفرنيا

جديدترين نظريه علمي درباره منشاء حيات

راز زندگي شايد ساده تر از آنچه باشد كه اتفاق افتاده است، بين ورقه هاي ميكا..

اكنون براي يك پرسش قديمي، يك پاسخ جديد هست. زندگي روي زمين از كجا شروع شد؟..اگر نظريه «زندگي بين ورقه ها» درست باشد، منشاء حيات بين ورقه هائيست كه شبيه صفحات يك كتاب است.

Diagram showing biomolecules (gray structures) between mica sheets (green lines) in primitive ocean.

نظريه «زندگي بين ورقه ها» توسط هلن هانسما از دانشگاه كاليفرنيا مطرح شد و با حمايت بنياد ملي علوم آمريكا توسعه يافت. نظريه منشاء حيات هانسما در سال 2007 در جامعه بيولوژي سلولي آمريكا تشريح شد و در 7 سپتامبر 2010 در مجله Theoretical Biology منتشر شد.

بنا بر نظريه «زندگي بين ورقه ها» ساختمان متمايز ميكا با جداشدن ورقه هاي صاف و مواد معدني آن،‌ پناهگاهي است براي مولكولهايي كه با عبور از مرحله پيش سلولي به نياكان سلولهاي امروزي تكامل مي يابند. محيط فيزيكي و شيميايي مناسب امكان رشد و نمو مولكولهايي را فراهم مي كند كه هنوز در اين لايه ها زندگي مي كنند.

تكه هاي ميكايي كه در صخره ها جا گرفته اند، با فراهم آوردن محيط فيزيكي و شيميايي مناسب ميتوانند باعث پيشرفت مولكولهاي پيش حيات به يك سلول شوند.

زيرا:

1- ورقه هاي ميكا ميتوانند با نگهداري، حفاظبت و پناه دادن به مولكولها، شرايط بقا برايشان فراهم كند. همچنين ميكا ميتواند شرايطي براي مولكولها فراهم كند كه بدون آشفتگي بطرف يكديگر حركت كنند و تشكيل زنجيره هاي مولكولي بدهند و در نهايت به يك سازماندهي مولكولي برسند. ساختمان ميكا با آماده كردن الگوي يكسان، تركيب چيزهايي را امكانپذير كند كه ما امروزه به عنوان سلول ميشناسيم.

2- ورقه هاي ميكا داراي پتاسيم است و با دادن اين پتاسيم به سلولها به رشد و نمو آنها كمك ميكند و در مراحل بالاتر ميشود پتانسيم موجود در بدن انسان را به حساب پتاسيم ميكا گذاشت.

3- قطعات صخره اي ميكا كه در اقيانوس قديم بوده اند، به منبع بي زوالي از انرژي امواج و نور خورشيد دسترسي داشته اند. با وارد شدن آب بين لايه ها و با حركات بالا و پائين، مولكولها بطرف هم حركت كرده و تشكيل زنجيره مولكولي داده اند.

سطح ميكا بيمارستاني براي مولكولهاي حيات است. و بيشتر انواع مولكولهاي حياتي بزرگ مثل پروتئين، نوكلئو اسيد (واحد سازنده DNA)، كربوهيدرات و چربي ها در آن ساخته ميشود. نظريه «زندگي بين لايه ها» با ديگر نظريات پيشنهاد شده درباره منشاء حيات سازگاري دارد مانند RNA، حباب چربي يا متابوليسم اوليه. هانسما گفت در بين ورقه هاي ميكا تمام اين اتفاقات متابوليك ميتواند صورت پذيرد.

بنياد ملي علوم آمريكا-5 آگوست 2010

سايتهاي مرتبط:

NSF Discovery: Researcher Says Life Evolved Between the Mica Sheets: http://www.nsf.gov/discoveries/disc_summ.jsp?cntn_id=111294
NSF Press Release: Did Life Originate in a Mica Sandwich Sitting in Primordial Soup?: http://www.nsf.gov/news/news_summ.jsp?cntn_id=110802
NSF Discovery File: «Got Mica?»: http://www.nsf.gov/news/mmg/mmg_disp.cfm?med_id=61897

هر گونه بهره برداری از این مطلب با ذکر منبع با آدرس www.ufolove.wordpress.com آزاد میباشد

پ . ن : با تشكر فراوان از كوشش عزيز بابت ترجمه و ارسال اين مطلب.

آیا حیات بر روی زمین منشایی فضایی دارد ؟

در جولای ۲۰۰۱، باران قرمز اسرار آمیزی در یک منطقه وسیع از جنوب هندوستان بارید که برخی از

دانشمندان آن را منشا احتمالی حیات در کره زمین می دانند.

در حالی که مردم محلی معتقد بودند این باران نشانه پیش بینی شده پایان جهان است، مقامات

رسمی توضیح دادند که این باران ناشی از گرد و غبار صحراهای عربستان است.

اما دکترگادفری لوئیس دانشمندی که در این منطقه حاضر بود می گوید این واقعه چیزی بیش از

یک رخداد غیرعادی بود.

وی نه تنها کشف کرد سلولهای زیستی کوچکی در این باران وجود داشته است بلکه به این دلیل

که ظاهرا حاوی دی ان ای که اجزای تشکیل دهنده حیات بر روی زمین است، نبودند، وی را برآن

داشت تا معتقد شود این سلولها شکلی از حیات فرازمینی در خود دارند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، دکتر لوئیس می گوید: “این ادعای بحث برانگیز

مبتنی بر امکان منشای حیات بر روی زمین از خارج از کره زمین است. می دانم که ادعای بزرگی

است اما همه آزمایشات از این ادعا حمایت می کنند.”

مطالعات وی زنجیره ای از واکنش های دانشمندان در سراسر جهان که نسبت به ماهیت این

سلولها تردید داشتند را برانگیخت.

دلیل اصلی آنکه ادعای دکتر لوئیس بلافاصله از سوی جوامع علمی رد نشد آن بود که با نظریه دو

دانشمند بریتانیایی که در دهه شصت میلادی ارائه شده بود و هنوز هم مورد بحث است،

هماهنگی داشت.

کشف فضایی

سر فرد هویل و پرفسور چاندرا ویکراماسینگه پیشگامان نظریه “حیات فرازمینی” هستند که مبتنی

بر آن است که منشای حیات بر روی زمین از سیاره ای دیگر است.

آنها معتقد بودند که حیات در ابتدا بر روی یک ستاره دنباله دار به زمین آمد. در طول دهه های

گذشته این فرضیه با جدیت بیشتری مورد بررسی قرار گرفته است.

سازمان فضایی آمریکا(ناسا)، در حال حاضر علاقه بیشتری برای یافتن وجود حیات در سایر کرات

نشان می دهد.

یک روبوت زیر دریایی برای جستجو در اقیانوس های یکی از اقمار مشتری(ژوپیتر) طراحی شده

است که در حال حاضر در مرحله آزمایش در دریاچه ای در تکزاس است.

یافتن حیات در منظومه شمسی می تواند فرضیه حیات فرازمینی را تقویت کند.

بخش دیگری از ناسا در حال مطالعه بر روی باکتریهایی در روی زمین است که می توانند در شرایط

کاملا متفاوتی به حیات خود ادامه بدهند.

یافتن چنین باکتریهایی می تواند موید آن باشد که میکرو ارگانیزم ها می توانند در شرایط دشوار

سفر در فضا بر روی یک شهاب به حیات خود ادامه دهند.

پرفسور ویکراماسینگه توضیح می دهد: “باکتریها بایستی در برابر سرمای شدید فضا، خلاء، تابش

اشعه ماورای بنفش، اشعه های کیهانی و اشعه ایکس مقاومت کنند.”

وی ادامه می دهد: “به نظر عجیب می رسد ولی باکتریها در برابر همه این شرایط مقاوم هستند،

تا آنجا که ما می دانیم باکتریها مطمئنا در این شرایط به حیات خود ادامه می دهند، من باکتریها را

ذاتا فضانورد می دانم.”

از یک سیاره دیگر

تابستان گذشته، برنامه Horizon در بی بی سی گزارشی اختصاصی از سفر پرفسور

ویکراماسینگه به هند برای آنکه شخصا در باره باران سرخ بررسی کند، پخش کرد.

او با دکتر لوئیس ملاقات کرد و با یکدیگر با مردمی که شاهد این باران بودند گفتگو کردند.

او همچنین تحقیق دکتر لوئیس در باره آنکه بارش باران سرخ در دمای سیصد درجه سانتیگراد نیز

می تواند رخ دهد، را مطالعه کرد، مطالعه بنیادینی که نشانگر آن است که میکرو ارگانیسم های

فضایی ممکن است در دمای بسیار بالا نیز به حیات خود ادامه دهند.

همه این شواهد پرفسور ویکراماسینگه را بر آن داشته است تا باران سرخ را نوعی از حیات فرا

زمینی بداند.

او می گوید” “پیش ازسفرم به هند در مورد اینکه باران سرخ واقعا نشانه ای از حیات فرازمینی

باشد تردید بسیاری داشتم؛ اما حالا معتقدم که حیات بر روی زمین از فضا آمده است.”

با این که بسیاری از دانشمندان با شک و تردید به این موضوع می نگرند ولی اگر ویکراماسینگه و

لوئیس حق داشته باشند، این نشانه ها می توانند قوی ترین مدارک اثبات نظریه حیات فرازمینی

باشند.

 

این امر همچنین می تواند نشانگر آن باشد که حیات در ابتدا از سیاره دیگری آغاز شده است و

سپس در روی زمین به اشکال مختلفی تغییر شکل یافته و از این قرار انسان ماهیتی فرازمینی

دارد.