بايگانی وبنوشت
عصر آکواریوس
عصر آکواریوس (قسمت اول)
آنتروپولوژي عرفاني به جزئيات تاريخ تمدنهاي گذشته، حال و آينده زمين ميپردازد. «تاريخ تكرار ميشود»، يك بيان عميق است اما نه فقط به خاطر تكرار حوادث اجتماعي-سياسي بلكه به دليل سيكلهاي كيهاني و اتفاقاتي كه در آن تكرار ميشود.
آنتروپولوژي عرفاني بيشتر به نسلهاي اصلي بشر كه روي زمين زندگي ميكرده و خواهند كرد ميپردازد. هر سياره هفت نسل بشر را پشت سر ميگذارد تا در نهايت به يك قمر بدون زندگي تبديل شود. به عنوان مثال ماه در روز كيهاني قبل سيارهاي سرشار از زندگي بوده است.
انسانهاي امروز بخشي از نسل پنجم بشر زمين هستند كه آريايي خوانده ميشوند. نسل اول، پروتوپلاسماتيكها كاملاً بيدار و يزداني بوند كه بدنهاي فيزيكي-اتري بدون اندامهاي نر و ماده داشتند. محل زندگي آنها قاره تول بود كه اكنون قطب شمال زمين است. نسل دوم، هايپربورينها بودند كه در قاره هايپربورين در اروپاي شمالي كنوني زندگي ميكردند. آنها نيز موجودات بيدار و الهي و دوجنسه بودند كه با تقسيم توليد ميشدند. نسل سوم، لمورينها در قاره بزرگ مو، اقيانوس آرام كنوني بودند كه در دوره اول زندگي خود، اندامهاي نر و ماده را با هم داشتند. جدايي نر و ماده در بخش دوم اين تمدن شكل گرفت. نسل چهارم، آتلانتينها در قاره آتلانتيس، اقيانوس آتلانتيس كنوني ساكن بودند. بعد از به زير آب رفتن آتلانتينها، نسل پنجم، آرياييها كه ما هستيم ظهور كردند. نسلهاي ششم و هفتم بعد از ما خواهند آمد.
هر نسل به اندازه دورهاي در زمين زندگي ميكند كه منظومه شمسي كمربند زودياك را يك بار گردش كند. اين دوره 25968 سال به طول ميانجامد كه در ادبيات آنتروپولوژي عرفاني با پيدا شدن و محو شدن زمين در مجمعالكواكب آكواريوس آغاز و خاتمه پيدا ميكند. [360 درجه آسمان شب در طول سال به دوازده مجمعالكواكب تقسيم ميشود. محور اعتدال بهاري (تقاطع صفحه استوا و صفحه مداري زمين به دور خورشيد كه امتداد خورشيد و زمين در روز اول بهار است) در اثر حركت تقديمي محور چرخش زمين (به خاطر گشتاورهاي اغتشاشي خورشيد به زمين ناشي از بيضي بودن آن) نيز با دوره حرکت 26 هزارساله از ميان مجمعالكواكبها گذر ميكند. اينكه اين دوره با دوره ذكرشده چه ارتباطي دارد من نفهميدم]. زمين 2164 سال را در هريك از مجمعالكواكب دوازدهگانه سپري ميكند. بنابه گفته سامائل زمين در 4 فوريه 1962 وارد عصر آكواريوس شده است ؟؟؟ [اينكه اكنون محور اعتدال بهاري به سمت مجمعالكواكب آكواريوس است يا مجمعالكواكب پایسیس در مجامع علمي اختلاف نظر وجود دارد].
http://gnosticweb.blogfa.com/post-39.aspx
عصر آکواریوس (قسمت دوم)
در هر سال نجومي [دوره 26 هزارساله]، يك نسل چهار فصل يا عصر را پشت سر ميگذارد: در عصر طلا، هيچ يك از انسانها ايگويي ندارند. ايگوها با عصر نقره شروع شده و نور رمزي شروع به كاهش ميكند تا پس از عصر مس در عصر آهن با رشد كامل ايگوها كاملاً از بين برود. اين ارتباط بين ايگو و چهار فصل با لمورينها آغاز شد و در نسلهاي آتلانتينها و آرياييها هم اتفاق افتاد.
چون عصر آهن يك تمدن در انتهاي سال نجومي رخ ميدهد، هر نسل در اين عصر به انتهاي خود ميرسد. اين ميتواند به عنوان پاكسازي زمين از بشريت فاسد تلقي شود. هر نسل تنها در يك سال نجومي وجود دارد اما بين انتهاي يك نسل و ابتداي نسل بعد ممكن است هزاران يا ميليونها سال فاصله باشد. اما چگونه بايد يك نسل از بين برود؟
حادثه كيهاني بسيار مهمي هربار كه زمين وارد مجمعالكواكب آكواريوس ميشود اتفاق ميافتد كه مسول يك آسيب طبيعي بزرگ براي زمين و پايان دوره يك نسل است. در انتهاي هر سال نجومي و بعد از وارد شدن به آكواريوس، مدار زمين به مدار سيارهاي ديگر در منظومه خورشيدي تايلر نزديك ميشود. در عرفان به اين سياره هركولوبوس گفته ميشود كه 600 برابر اندازه زمين است و همينكه مدار دو سياره به هم نزديك ميشود ميدانهاي گرانش و مغناطيسي اين دو به هم نيرو وارد ميكنند. هركولوبوس هرگز با زمين برخورد نميكند ولي به دليل جرم زياد آن نيروي گرانشي بزرگي به زمين وارد ميكند كه باعث فجايعي مثل فوران آتشفشانها، زمينلرزهها، امواج جزرومدي، تندبادها و غيره در زمين ميشود.
گرانش قوي هركولوبوس همچنين باعث تغيير جهت محور چرخشي زمين ميشود. هماكنون اين محور نسبت به صفحه اكليپتيك (صفحه مدار زمين حول خورشيد) 23 درجه انحراف دارد كه با نزديك شدن هركولوبوس اين كجي بيشتر خواهد شد. همچنانكه هماكنون حوادث طبيعي بيشتر از گذشته است با نزديك شدن هركولوبوس اين حوادث سرعت بيشتري خواهد گرفت. نسلهاي اوليه از اين حادثه نگران نبودند زيرا دچار انحطاط نشده بودند. پروتوپلاسماتيكها و هايپربولينها قدرتهاي خارقالعاده داشتند و در هنگام اين اتفاق خود را در بعد چهارم وارد كردند. بخش فاسد نشده لمورينها نيز چنين كردند ولي بخش ديگر نابود شدند. بخش بزرگي از آتلانتينها نيز با تغيير جهت محور چرخشي زمين و به زير آب رفتن خشكيهاي زمين هلاك شدند و تنها بخش كوچكي نجات يافتند. به دليل انحطاط مفرط نسل آرياييها تنها عده كمي از تحولات پيشرو نجات خواهند يافت.
سامائل به طور آشكار از دوره آخرالزمان صحبت ميكند و بيان ميكند تنها كساني كه نيمي از ايگوهاي خود را حذف كردهاند به جايي برده خواهند شد تا از آسيب محفوظ بمانند. آنها پس از مشاهده حادثه به حذف ايگوهاي خود ادامه خواهند داد تا بذر نسل ششم را فراهم كنند. به كساني كه ايگوهاي خود را به طور كامل پاك نكردهاند اجازه زندگي روي زمين در عصر طلايي نسل ششم داده نخواهد شد. اين دليل آشكار و عمومي شدن تعاليم عرفان است كه هميشه به صورت رمز باقي مانده بود.