بایگانی روزانه: نوامبر 13, 2015

تمدنهای ماقبل طوفان . (طوفان نوح)

تمدنهای ماقبل طوفان . (طوفان نوح)

گفته میشود تمدنهای ماقبل طوفان ، مثل آتلانتیس، تیول ، و هایپربورین تکنولوژیهای بسیار پیشرفته ایی داشتند، درحالی که با جهان فعلی و آنچه درحال وقوع است نیز، ارتباطات مستقیمی دارند.

برای درک بهتر ارتباط میان تمدنهای پیش از طوفان ، مثل آتلانتیس یا تیول، و تاریخ مدرن، لازم است تا درمورد کسانی که این تمدنها را بنا نهاده اند تحقیق و بررسی داشته باشیم.

گفته شده ، درزمان قبل از طوفان نوح ،میان گونه های مشابه هم درمیان «فرزندان خدا»، یا «بینای» های الوهیم و، زن فانی زمینی وجود داشت. کارشناسان مذهبی (خاخام)، باوردارند که موضوع «فرزندان خدا» مشخصاٌ معطوف به فرشتگان سقوط کرده بوده است و درواقع این جزء آموزه های کلیسای نوین درطی چند صد سال اخیر میباشد.

محصول تولید مثل این فرشتگان سقوط کرده با زنان زمینی ، نفیلیم نامیده شده است. بسیاری از این داستانها ازقرنها پیش از انجیلهای کنون حذف شده بود، ولی اخیراٌ دوباره کشف ! شده است. برای مثال از لابلای نوشته های کتاب اینوخ.

https://i0.wp.com/illuminatiwatcher.com/wp-content/uploads/2014/03/Nephilim-DeviantArt.jpg

از زمان پیش از طوفان اسطوره های زیادی درمورد تمدنهای موجود در سطح جهان وجود دارد که اذعان میکنند که این «انسان-خدا» یان، که از ستارگان «فضا»، آمده و تمدنهای انسانی را بذرافشانی کردند.

«وقتی تمدن انسانی درحال رشد بود، زمانی که دختران بیشتر و بیشتری بدنیا میامدند، :فرزندان خدا: متوجه شدند که دختران انسان زیبا هستند.آنها را نگریستند، و از ایشان زنانی برای خویش برگرفتند. سپس «خدا»! گفت: قصد ندارم زندگی ابدی را برای مرد و زن زمینی درنظر بگیرم. آنها زود و دفعتاٌ میمیرند. از الان آنها میتوانند به حساب زمین، دورۀ زندۀ 120 ساله را انتظار داشته باشند.این به زمانی برمیگردد که غولها بر روی زمین زندگی میکردند. آنها از آمیزش فرشتگان سقوط کرده و دختران زمینی بوجود آمده بودند. اینها مردان قدرتمند افسانه های باستانی بودند، مردانی معروف».
(1-4/6 آفرینش )

kazem.rokhsary

کانال تلگرام دنیای اسرار آمیز برای اطلاع رسانی اخبار و مطالب در زمینه های اسرار و ناشناخته های جهان و مطالبی در مورد بشقاب پرنده ها و موجودات فضایی و حیات در دیگر کرات راه اندازی شد.

https://telegram.me/blogufolove

www.ufolove.wordpress.com

صفحه فیسبوک دنیای اسرارآمیز

http://www.facebook.com/BLOG.UFOLOVE

هایپر بورین تمدنی قدیمی تر از آتلانتیس

افلاطون باور داشت که درافسانۀ مصری آتلانتیس و هرودوس از قاره ایی افسانه ایی صحبت شده است که در منطقۀ شمال بنام هایپربورین قرار داشته است. وقتی از عواقب یک عصر یخبندان، هایپربورین به نابودی کشیده شد، بقایای این تمدن انسان-خدایگان، به جنوب مهاجرت نمودند . گفته میشود این مهاجران همانهایی بودند که امپراطوری آتلانتیس را در قارۀ آتلانتیس بنا نهادند.

جوامع اسراری پنهان که هیتلر را برسرقدرت نهادند، درآغازسال 1930 به قطب جنوب علاقۀ شدید نشان دادند. جوامع وریل و تیول با پشتکار زیاد درمورد تبت باستان تحقیق میکردند. آنها روش خاصی از باستان شناسی را پیش میبردند.

جوامع سری که نازی ها را تحت تاثیرات ایدئولوژیک خود قرار داده بودند، با استناد به شباهت های فرهنگی، زبانی،و ژنتیکی این افسانه ها با افسانه های شمالی «Nordic» با «خدایان» مو بور،و چشم آبی ، به این نتیجه رسیده بودند که زمین درطی اعصار، به دفعات دچار سیل های جهانی ، شبیه طوفان نوح شده است ، وبخش عظیمی از دل زمین ، تهی بوده و از هزاران سال پیش شاخه های ناشناخته ایی از انسان نماها را درخود مسکن داده است.

https://ufolove.files.wordpress.com/2015/11/e85d4-012bblue2beyed2bgods2bof2bantiquity.jpg

شهر تیول، پایتخت قارۀ هایپربوریا و قدیمی تر از آتلانتیس بوده و بر اساس آموزه های سری، به لحاظ پیشرفت تکنولوژیکی و اجتماعی درحد بسیار بالائی بوده وتا قبل از طوفان زنده بوده است.

وقتی طوفان شروع شد هایپربورین ها از دامنه های رشته کوه های هیمالیا ازطریق تونل های بسیار درازی که درپوستۀ زمین ایجاد کرده بودند و تا اعماق زمین راه داشت، در درون زمین ساکن گردیدند.
مطابق گفته ها ، آنها پادشاهی جدیدشان را آگارتا یا آگارتی ، و شهر مرکزی «پایتخت» را شامبالا، که بهشت زیرین نیز خوانده میشود، نام نهادند.

محققان زیادی هستند که باور دارند بنیانگذاران هایپربوریا ، آتلانتیس ، تیول ، و سایر تمدنهای باستانی ، موجوداتی از سایر سیارات و ستارگان بوده اند.

kazem.rokhsary

کانال تلگرام دنیای اسرار آمیز برای اطلاع رسانی اخبار و مطالب در زمینه های اسرار و ناشناخته های جهان و مطالبی در مورد بشقاب پرنده ها و موجودات فضایی و حیات در دیگر کرات راه اندازی شد.

https://telegram.me/blogufolove

www.ufolove.wordpress.com  

صفحه فیسبوک دنیای اسرارآمیز

http://www.facebook.com/BLOG.UFOLOVE

سلولهای بدن شما به شما گوش میدهند.

ufolove8

«این سخنان یک پزشک سنتی متحول شده است، که سفرش به درون را در جستجویِ پتانسیلِ شفا بخشیِ فوق العاده ای که در بدن انسان وجود دارد، آغاز کرد.»

این نگرش زمانی در من شکل گرفت که درگیرِ یک بیماری مزمن و دردناک بودم. در این فکر بودم که آیا بدنم صدای مرا می شنود؟ … آیا می توانم با او صحبت کنم و از او در درمانِ بیماری کمک بگیرم؟
آن شب، بعد از اینکه بواسطۀ مدیتیشن به یک حالت آرامش عمیق رسیدم، وارد یک گفتگوی درونی و صمیمی با بدنم شدم، با امید اما بدون هیچ انتظاری… بعد از گذشت تقریباً یک ساعت از این گفتگو، اتفاق جالبی رخ داد.

بافت هایِ من شروع به پاسخ دادن کردند، بافتِ همبند کشیده شده و خود را از لایه هایِ بافت آسیب دیده جدا کرد. عصب ها آزاد شدند و ماهیچه های پای من به طور غیر ارادی شروع به انبساط و انقباض کردند!

همچنان که این واکنش ادامه می یافت، ماهیچۀ ساق پایِ من که در اثر اختلالِ نوروپاتی (تشخیص پزشک : دیستروفی رفلکسی سمپاتیک) از کار افتاده بود، مانند اینکه یک شوک الکتریکی به آن وارد شده باشد، دوباره به زندگی برگشت.

احساس کردم بلاخره راهِ رهایی از بیماری را پیدا کرده ام، و دلگرم شدم.

با تجربه ای که در طبابت داشتم(طب سوزنی و طب شرقی) به خوبی می دانستم که این بیماری چقدر در کشور شایع است، و از دست آورد هایی که تجربۀ من می توانست برای دیگر کسانی که با این درد دست و پنجه نرم می کنند داشته باشد، احساس شعف کردم.

همچنان که به درمان بیماری در خودم ادامه می دادم، رویکردم را به سمت سیستمی سازماندهی کردم، که از طریق آن بتوانم به مراجعه کنندگان نیز آموزش بدهم و تمرکز حرفه ایم را به هیپنوتراپی(هیپنوتیزم درمانی) تغییر دادم.

من پی برده ام که در هنگام برقرایِ ارتباط، سه گامِ کلیدی برایِ همراه کردنِ بدن وجود دارد:
1. درک کنید که بدنتان از سلولهایِ هوشمندی تشکیل شده که دارای احساس و شعور هستند.
2. باورمندانه بدنتان را درگیر یک گفتگویِ ذهنی دربارۀ این موضوع کنید که رهایی از بیماری به نفع هر دوی شما است.
3. در این گفتگو سعی کنید از لحن های گفتگویی متنوعی استفاده کنید، شانس استفاده از افکار و کلمات متنوع را برای ظهور احساساتِ غیر ارادیِ عمیق امتحان کنید.

من قبلاً با مواردی خیلی شبیه به این برخورد داشتم که توسط محققی با نام، «کلیو بکستر(Cleve Backster)» کشف شده بود، او 36 سال روی ارتباط زیستی در گیاهان، حیوانات و انسان تحقیق کرده بود.

بکستر، بازجویِ متخصص اسبق سازمان CIA، در کتابش با عنوانِ «Primary Perception: Biocommunication with Plants, Living Foods, and Human Cells»، در تعریف حادثه ای که مسیر زندگی او را تغییر داد چنین می نوسد:
این حادثه در صبح یکی از روزهای فوریه سال 1966 اتفاق افتاد، یعنی هنگامیکه او تصمیم گرفت یک گیاه دراسنا(خون سیاوشان) را بوسیلۀ دستگاه دروغ سنجِ آزمایشگاهش زیر نظر بگیرد.

او الکترودها را به یکی از برگ های گیاه متصل کرد و فکر کرد که چطور می تواند گیاه را وادار به یک واکنش الکتریکی کند، در انسان این واکنش الکتریکی در زمان بروز احساسات شدید، اتفاق می افتد.

او یک آن با خود فکر کرد، چطور است برگ را بسوزاند، درست در لحظه ای که این فکر به ذهنش خطور کرد، قلم دستگاه دروغ سنج به بالای نمودار پرید که نشان از یک واکنش شدید در قسمتی از گیاه می داد.
او شگفت زده و غرق در این فکر که چطور یک گیاه می تواند از بروز یک نیت انسانی آگاه شود، در جستجویِ کبریت به سمت میز منشی رفت.
هنگامیکه کبریت به دست پیش گیاه برگشت، گیاه هنوز همان سطح بالای واکنش را نشان می داد که با تغییرات اضافی رویِ نمودار قابل تشخیص بود. بکستر با برگرداندنِ کبریت به میز منشی تصمیم گرفت احتمال تهدید را از بین ببرد. در این مرحله، نمودار یک روند نزولی را نشان داد، ظاهراً گیاه آرام شده بود! هنگامیکه بکستر تلاش کرد تا دوباره با وانمود کردن اینکه قصد سوزاندنِ برگ را دارد، همان نتیجه را روی نمودار تکرار کند، دیگر واکنشی در کار نبود، گویا گیاه تفاوت بین نیت واقعی و نیت مصنوعی را حس می کرد!

بکستر بعد ها در پی یافتن ردپاهایی از آگاهی، این تحقیق را با آزمایش روی سلولهای انسان گسترش داد.

او در این آزمایش سلولهای سفید خون را از داوطلبان جمع آوری و آنها را به الکترود های دستگاه متصل کرد و سپس همزمان با تجربۀ حالات احساسی مختلف توسط داوطلبان، به ثبت واکنش سلولها پرداخت. او پی برد، تنها احساساتِ غیر ارادی هستند که باعث بروز موج الکتریکی از سلولها می شوند.
برای نمونه، اگر یکی از اهداکنندگان، خودش را به زور احساساتی می کرد، سلولها واکنشی نشان نمی دادند، اما اگر یک تماس ناراحت کننده از دخترش دریافت می کرد، سلولها بطور قابل توجهی واکنش نشان می دادند.

او متوجه شد عامل «مسافت» در این پدیده بی تاثیر است. برای مثال یک اهدا کننده سلول هایش را در آزمایشگاه گذاشت و خودش مشغول کارهای روزمره شد، البته در طول دوره آزمایش، جزئیاتِ مشخصی از حالاتی که برایش پیش می آمد را ثبت کرد، حالاتی مانند گم کردن مسیر در یک بزرگراه، معطل شدن در فرودگاه، برخواستنِ هواپیما و …

بعد، ثبتیاتِ او با نمودار ضبط شده مقایسه شد که نشان از ارتباط محکم بین زمان رخ دادن استرسهای شدید و واکنشهای الکتریکی در سلولهای او داشت. نمودار در زمانهایی که او خانه بود و یا خوابیده بود، آرام می گرفت.

این آزمایشها در حالی انجام می شد که متخصصین برای جلوگیری از ورود هر گونه پرتو الکترومغناطیسی (پرتو های مغناطیسی تنها روش معمول و شناخته شده برای انتقال اطلاعات هستند) به فضای آزمایشگاه، تجهیزاتی را کار گذاشته بودند، اما با وجود این تجهیزات سلولها همچنان واکنش نشان می دادند که نشان می داد این عرصۀ ارتباطی از طریقی اتفاق می افتند که هنوز برای علم ناشناخته است.

برخی دانشمندان بر این عقیده اند که پیشرفتهایِ بیشتر در فیزیک کوآنتوم به ما کمک خواهد کرد تا بتوانیم این عرصه را بشناسیم، عرصۀ ناشناخته ای که نیاتِ احساسی را با موجوداتِ زنده مرتبط می سازد.

در هم تنیدگی کوانتومی فرآیندی است که در آن دو ذره از ماده که زمانی بین آنها فعل و انفعالی وجود داشته، حتی با وجودیکه مایلها از هم دور شوند، هنوز طوری رفتار می کنند که انگار با هم در ارتباط هستند. هنگامیکه تغییری در یکی از مشخصه های مکان، حرکت و چرخشِ دورانی یکی از ذره ها رخ دهد، مشخصه های ذرۀ دیگر نیز درست در همان لحظه تغییر خواهد کرد.

این پدیدۀ علمی و تحقیقی که کلیو بکستر به انجام رسانید، اشاره به مفهومِ «وحدت» در شرق دارند، نگرشی که در آن همه چیز طبیعت به هم وابسته هستند.

تمدن های باستانی این اتصال را به عنوان یک «میدانِ انرژیِ جهانیِ زنده» می شناختند که هم هدایت تکامل هوشیاری در سراسر جهان را بر عهده دارد، و هم از زندگی محافظت می کند.

ترجمه : مزدک توحیدی

کانال تلگرام دنیای اسرار آمیز برای اطلاع رسانی اخبار و مطالب در زمینه های اسرار و ناشناخته های جهان و مطالبی در مورد بشقاب پرنده ها و موجودات فضایی و حیات در دیگر کرات راه اندازی شد.

https://telegram.me/blogufolove

 

پرندگان بیگانه بر فراز آسمان مریخ !

UFO Sky Martian Ufo

شکارچی آنلاین یوفو ادعا می کند در تصاویر ثبت شده توسط کاوشگر  ناسا شواهدی از حضور موجودات بیگانه یا پرندگان در حال پرواز بر فراز آسمان مریخ یافته است . گویا ناسا تمایلی به افشای این موضوع برای عموم مردم ندارد.


در تصاویری که توسط دوربین های چپ و راست این کاوشگر در سوم نوامبر 2015 ثبت شده است چندین تصویر از اجسام پرنده در آسمان مریخ مشاهده می شود. در نگاه اول ممکن است اینطور بنظر برسد که جسم سیاه چیزی نیست جز آلودگی ناشی از غبار بر روی لنز دوربین, همچنین می تواند پرنده ای بالدار و بیگانه در حال پرواز باشد ! چرا که تصاویر این جسم در تصاویر هر دو دوربین کاوشگر ناسا که جسم را در موقعیت های مختلف نشان می دهد وجود دارد و در تصاویری که ساعاتی قبل در همان محل به ثبت رسیده است این جسم سیاه وجود ندارد .


در نمای نزدیکی که از تصاویر تهیه شده است این جسم تشابه زیادی به موجودی پرنده گونه دارد که سر آن در قسمت جلو و بالهایش رو به پایین در حال پرواز و بال زدن است , بسیار شبیه به عقاب در زمین .


این نخستین باری نیست که فردی ادعا می کند نشانه ای از وجود پرندگان در آسمان مریخ می دهد , در فوریه 2014 شخص دیگری خبر از کشف پرنده ای غول پیکر در حال پرواز بر فراز آسمان مریخ را اعلام کرد .
آیا ناسا حقیقت وجود حیات در مریخ را پنهان می کند ؟ اگر براستی در مریخ حیات وجود دارد می توانیم فرض کنیم موجودات گوناگونی وجود دارند که شامل پرندگان شکارچی می شود که در آسمان بدنبال شکار میگردند .
اما همچنان این احتمال وجود دارد که تصاویر ثبت شده تنها غباری بر روی لنز دوربین باشند !

منبع: http://www.disclose.tv/news/alien_birds_flying_across_martian_sky_in_curiosity_rover_images_nasa_no_comment/124300

با تشکر فروان از دوست عزیزم برای ترجمه و ارسال مطلب.

کانال تلگرام دنیای اسرار آمیز برای اطلاع رسانی اخبار و مطالب در زمینه های اسرار و ناشناخته های جهان و مطالبی در مورد بشقاب پرنده ها و موجودات فضایی و حیات در دیگر کرات راه اندازی شد.

https://telegram.me/blogufolove

www.ufolove.wordpress.com

صفحه فیسبوک دنیای اسرارآمیز

http://www.facebook.com/BLOG.UFOLOVE