ویپاسانا،مراقبه مادر؛ مشاهده و آگاهی


مطلب زیر توضیح مراقبه ویپاسانا, مادر همه مراقبه ها, است از زبان اشو. پایه ویپاسانا آگاهی و مشاهدهاست. در ادامه مطلب توضیحاتی درباره مشاهده از کتاب PhilosophiaUltima و داستانی از عارف بزرگ, بایزید درباره آگاهی از کتاب Osho on Sufism, witnessing awarenessخواهید خواند.

 

سه روش انجام مراقبه ویپاسانا

صدها تکنیک مراقبه موجود است, اما جوهر همه این تکنیکها یکی است, تنها شکلشان فرق میکند. جوهر همه مراقبه ها در ویپاسانا است. ویپاسانا مراقبه ایست که در مقایسه با سایرین بیشترین مردم را در جهان به بیداری رسانده است, زیرا بن مایه تمام مراقبه هاست.

سایر مراقبه ها همین بن مایه را دارند اما در اشکال متفاوت؛ چیزی غیر ضروری نیز به آنها افزوده شده است. اما ویپاسانا بن مایه ناب است. نه میتوانید چیزی از آن حذف کنید و نه میتوانید برای بهبود چیزی به آن بیفزایید. ویپاسانا چنان ساده است که حتی یک کودک هم میتواند آن را انجام دهد. در واقع کودکان خردسال بهتر از شما میتوانند آن را انجام دهند زیرا هنوز با زباله های ذهن انباشته نشده اند و پاک تر و معصوم تر از شما هستند… ویپاسانا به سه روش ممکن است و میتوانید هر یک که مناسب شماست برگزینید.

اولین روش آکاهی از حرکاتتان, بدنتان, ذهنتان, قلبتان است. در راه رفتن, با آگاهی راه بروید. هنگام حرکت دادن دستانتان باید با آگاهی حرکت کنید و کاملا بدانید که در حال حرکت دادن دستانتان هستید. ممکن است بدون هیچ آگاهیی تکانشان دهید, درست مثل شیی مکانیکی. هنگامی که به قدم زدن صبحگاهیتان میپردازید ممکن است راه بروید بدون اینکه از کف پاهایتان آگاه باشید. از حرکات بدنتان آگاه باشید. هنگام غذا خوردن از حرکاتی که برای خوردن ضروری است آگاه باشید. هنگام دوش گرفتن از خنکیی که شما را در بر میگیرد آگاه باشید, از آبی که بر روی بدنتان جریان پیدا میکند و لذت فروانی به شما میدهد… فقط هشیار باشید.

ویپاسانا نمیتواند در حالت نا آگاه روی دهد. در مورد ذهنتان نیز چنین کنید: هر فکری که از پرده ذهنتان میگذرد نظاره کنید. نظاره گر هر احساسی باشید که بر پرده قلبتان می افتد. خود را درگیر نکنید, خود را با آن یکی ندانید, ارزش گذاری نکنید و خوب و بد معلوم نکنید؛ این بخشی از مراقبه شماست. مراقبه شما باید آگاهی بدون انتخاب (سوژه آگاهی) باشد.

روزی خواهید توانست ملایم ترین حال و هواهای خود را نیز مشاهده کنید: چگونه اندوه مانند شب که آرام آرام جهان را در بر میگیرد, در شما فرود می آید, چگونه ناگهان چیزی کوچک شما را شادمان میکند. تنها شاهد باشید. فکر نکنید «من غمگین هستم» تنها بدانید «غم در اطرافم است. شادی در اطرافم است. با حال و هوای خاصی روبرو شده ام.» اما همیشه در دوردست هستید: نظاره گری که بر روی تپه ای ایستاده و همه اتفاقات در دره رخ میدهد. این یکی از روشهای انجام ویپاسانا است.

https://i0.wp.com/photos3.meetupstatic.com/photos/event/8/e/1/4/event_187656372.jpeg

و حس من این است که این آسانترین روش برای یک زن است؛ زیرا زنها نسبت به بدن خود آگاهتر از مردها هستند. این طبیعت زنان است. زن آگاه است که ظاهرش چطور به نظر می آید, نسبت به حرکاتش هشیارتر است, نسبت به نحوه نشستنش؛ همیشه آگاهانه میخرامد. و این حاصل تربیت او نیست؛ چیزی طبیعی و بیولوژیک است.مادرانی که بیش از دو یا سه فرزند به دنیا آورده اند میتوانند حس کنند در رحمشان فرزند دختری حمل میکنند یا پسر. پسر فوتبال بازی میکند؛ به این طرف و آن طرف لگد میزند, کاری میکند که حس شود- حضور خود را اعلام میکند. دختر ساکت و آرام می ماند؛ فوتبال بازی نمیکند, لگد نمیزند, اعلام (حضور) نمیکند. تا حد امکان ساکت می ماند, تا حد امکان آرام. پس موضوع تربیت نیست زیرا حتی در رحم رفتار دختر و پسر متفاوت است. پسر بی قرار است, در یک جا بند نمیشود. دائما تغییر مکان میدهد. میخواهد همه کار کند, همه چیز را بداند. دختر رفتاری کاملا متفاوت دارد.

روش دوم آگاه شدن از تنفس است. وقتی نفس را به داخل میدهید شکمتان بالا می آید و وقتی نفس را بیرون میدهید شکمتان دوباره پایین میرود. پس روش دوم آگاه بودن از شکمتان است, بالا رفتن و پایین آمدنش. تنها آگاهی از بالا و پایین رفتن شکمتان… شکم به منبع حیات بسیار نزدیک است زیرا بچه از بند ناف به حیات مادر متصل است. پشت ناف منبع حیاتش قرار دارد. پس وقتی شکم بالا و پایین میرود در واقع انرژی حیات, بهار زندگی است که با هر تنفس بالا و پایین میرود. این روش نیز سخت نیست. شاید حتی آسانتر هم باشد زیرا تنها حاوی یک تکنیک است.

در آغاز باید از بدن, ذهن, احساسات و حال و هوای خود آگاه باشید. نوع دوم مراقبه تک مرحله ایست: تنها شکم و بالا و پایین رفتنش. و نتیجه همان است. همچنان که از شکمتان آگاهتر میشوید, ذهنتان ساکت میشود, قلبتان ساکت میشود و حال و هوایتان نیز ناپدید میشود.

و روش سوم آگاه بودن از تنفستان است وقتی هوا از پره های بینی داخل و خارج میشود. نفس را در بینی حس کنید. ورود نفس به پره های بینی خنکی میدهد. تو رفتن و بیرون آمدن نفس…تو رفتن و بیرون آمدن نفس…

*************

buddha

مشاهده کردن چیست؟

مشاهده کردن یعنی نظاره منفک (از مشاهده شونده) و بدون تعصب

مراقبه فرایند بسیار ساده ایست. همه آنچه که برای انجام دادنش لازم دارید بدانید فشار دادن دکمه صحیح است. اوپانیشاد این دکمه را مشاهده کردن مینامد. تنها فرایند ذهنتان را مشاهده کنید و هیچ کاری دیگری انجام ندهید. نیازی به انجام هیچ کاری نیست, تنها شاهد باشید, نظاره کنید, به ترافیک ذهنتان نگاه کنید- افکاری که رد میشوند, خواسته ها, خاطرات, رویاها, تمایلات و هوسها. دور و جدا بایستید و خونسرد بمانید – تماشا کردن, دیدن بدون قضاوت, بدون محکوم کردن, بدون گفتن اینکه خوب است یا بد است. مفاهیم اخلاقی خود را به میان نکشید زیرا مراقبه را غیر ممکن میکنند.

نظاره کردن یعنی مشاهده کردن منفک (از مشاهده شونده) و بدون تعصب؛ این کلید مراقبه است. ساده است! وقتی قلق آن به دستتان آمد ساده ترین کار دنیا میشود, زیرا هر کودکی با این معصومیت به دنیا می آید. شما در رحم مادر این را میدانستید و وقتی خردسال بودید آن را میدانستید پس این یک کشف جدید نیست. مراقبه چیز جدیدی نیست؛ شما با آن به دنیا آمدید. ذهن چیز جدیدی است؛ مراقبه طبیعت شماست, وجود واقعی شماست. چطور میتواند مشکل باشد؟ فقط باید قلق آن را به دست آورید: مشاهده کردن.

کنار رودی بنشینید و جریان آب را مشاهده کنید. بله, گاهی تکه الواری رد میشود و گاهی قایقی می آید و گاهی جسدی بر روی آب است و گاهی زن زیبایی در رود آب تنی میکند. فقط تماشا کنید, ناراحت نشوید, خونسرد بمانید, هیجان زده نشوید. قرار نیست هیچ کاری انجام دهید, کاری برای انجام دادن ندارید. هر چه رد میشود به رود ربط دارد و نه به شما. تنها ساکت بنشینید. با ساکت نشستن آهسته آهسته این هنر را فرا میگیرید… و روزی میرسد که همه تماشا میشوید, ذهن بخار میشود.

اگر پنجاه درصد وجودتان مشغول تماشا باشد, پنجاه درصد چیزهایی که در آب غوطه ور و شناور است ناپدید میشود؛ اگر نود درصد وجودتان مشغول تماشا باشد, نود درصد محتویات آب ناپدید میشود؛ اگر صد درصد وجودتان مشغول تماشا باشد, سراسر تماشا باشید, ذهن کاملا ناپدید میشود, رود دیگر وجود ندارد. و در آن لحظه که دیگر ذهن وجود ندارد, صدا شنیده میشود.

*************

 

آگاهی

داستانی از بایزید

صوفی بزرگ, بایزید درباره آگاهی با شاگردانش سخن میگفت و آنها پرسیدند «آگاهی چیست که همیشه درباره اش صحبت میکنید؟» روزی آنها را به کنار رودی برد. در دو طرف رود تپه ای بود. گفت «گذرگاه چوبی طویلی درست میکنیم, تنها به عرض یک پا, از این طرف به طرف دیگر . شما بر روی آن راه میروید. آنگاه میفهمید آگاهی چیست.»

شاگردان گفتند «ولی ما تمام زندگیمان راه رفته ایم و هرگز نفهمیده ایم آگاهی چیست. و پل برپا شد. بسیاری از شاگردان ترسیدند و گفتند :ما نمیتوانیم راه برویم. روی چوبی به عرض فقط یک پا؟ بایزید پاسخ داد: «اما برای راه رفتن به چه پهنایی احتیاج دارید؟ وقتی بر روی زمین راه میروید میتوانید روی نواری به عرض یک پا راه بروید. چرا, چرا نمیتوانید روی باریکه ای به همین عرض که بین دو تپه آویخته شده راه بروید؟»

تعداد کمی سعی کردند. تنها دو یا سه قدم برداشتند و بازگشتند و گفتند «خطرناک است.» سپس بایزید از روی باریکه رد شد و معدود افرادی به دنبالش روان شدند و به طرف دیگر رسیدند. آنان که از باریکه رد شده بودند به پای بایزید افتادند و گفتند «استاد, اکنون میدانیم آگاهی چیست. خطر آنچنان بزرگ بود که نمیتوانستیم بدون توجه رد شویم. لازم بود هشیار باشیم. یک لحظه غفلت میتوانست به قیمت زندگی ما تمام شود, پس باید هشیار می ماندیم.»

در بعضی لحظات کمیاب و بسیار خطرناک شما آگاه میشوید. آگاهی یعنی شدت بسیار, چنان شدتی از بیداری که هیچ فکری رخنه نکند. شما آگاهید اما هیچ فکری در سر ندارید. امتحانش کنید. هر جایی می توانید امتحانش کنید. در مسیری راه بروید اما چنان که گویی هر لحظه با خطر روبرو میشوید.

و خطر واقعا وجود دارد. زیرا هر لحظه ممکن است بمیرید. اگر درکتان کمی بیشتر شوید درخواهید یافت. آگاه بودن غیر ممکن نیست اگر ببینید که هر لحظه ممکن است بمیرید. در آن صورت دیگر نمیتوانید مانند یک مست زندگی کنید.

هر گونه بهره برداری از این مطلب با ذکر منبع با آدرس www.ufolove.org  مجاز می باشد.

ایمیل  وبلاگ BLOG.UFOLOVE@YAHOO.COM

Posted on فوریه 18, 2013, in مدیتیشن, اشو, عرفان and tagged , , , . Bookmark the permalink. 7 دیدگاه.

  1. عالی بود. ممنون

  2. بعد از هزاران باری که مدیتیشنهای مختلف رو از 14 سال پیش امتحان کردم فقط میتونم بگم
    بهترین مدیتیشن ویپاسانا اگاهی از تنفس هست اگه به درستی انجام بشه خودتون خواهید دید اثرش رو ..

  3. عالی بود خیلی خلاصه و مفید و قابل برداشت بود ممنون . ولی مگه کارهای روزانه فرصت فکر آزاد را بهمون می ده .

  4. من با تمام وجودم قبول دارم,چون واقعاًاین تمرینات مرا به آرامش زیادی رساند

  5. باسلام از مطالب خوبتون تشکر میکنم امیداورم موفق باشید .میخواستم بدونم درمورد تمرینات تانترا بدونم اگه میشه راهنمایی بفرمایید

برای parham98 پاسخی بگذارید لغو پاسخ