بایگانی روزانه: دسامبر 15, 2011

افرادی که هیچگاه بازنگشتند

» افرادی که هیچگاه بازنگشتند «

موضوع ناپدید شدن افراد، هر از چندگاه بر سر زبانها میافتد. فیلمهای علمی- تخیلی درباره این موضوع بر روی پرده سینما یا تلوزیون به معرض نمایش گذاشته میشود و پس از چندی دیگر بار همه این هیاهوها خاموش میگردد. اما در همه حال یک پرسش همچنان باقی میماند: » آیا ناپدید شدن ناگهانی افراد واقعیت دارد؟ » مدارک و شواهدی در دست است که نشان از واقعیت اینگونه حوادث را میدهد. و ما نمیتوانیم با نادیده گرفتن ان کمکی به این پدیده عجیب نمائیم. من نمیدانم چه نامی باید بر این پدیده نهاد. القابی مثل » دروازه شیطان «. » دروازه زمین » یا نامهای مشابه، من هم نمیدانم. اما ان چیز که مرا راحت نمیگذارد این است که این پدیده وجود دارد.

بر سر لشکریان زرد پوست چه آمد.؟

یکی از شگفت انگیزترین ماجراهائی که در این زمینه وجود دارد, رویداد تاریخی است که در زمان جنگ جهانی و در خلال نبرد چین و ژاپن اتفاق افتاد . اما با گذشت اینهمه سال هنوز راز ان فاش نشده و همچنان در پرده اسرار باقی مانده است!  در سال 1939 هنگامیکه نیروهای چینی در برابر پیشروی منظم ارتش مکانیزه ژاپن مقاومت میکردند, به سربازان چینی فرمان داده شد که در منطقه » تانکینگ » همچنان به پایداری خود ادامه دهند . در 16 مایلی منطقه یک موضع مهم نظامی که در نزدیکی تنها پل انجا قرار داشت، 3100 سرباز چینی تحت فرماندهی کلنل «لی فوسین » خود را برای یک نبرد سخت اماده کرده بودند. کلنل » لی فو سین » به دقت موقعیت کلیه افراد خود را مورد بازرسی قرار داد و سپس به قرارگاه خود که در حدود یک مایلی با صفوف ارتش فاصله داشت عزیمت نمود. بامداد روز بعد هنگامیکه کلنل از خواب برخاست دستیارانش به او اطلاع دادند که جناح راست خط دفاعی لشگر به علائم انان پاسخ نمیدهد . کلنل از این پیام سخت حیرت کرد و دوباره برای سرکشی به انجا رفت, اما در کمال تعجب مشاهده نمود که از این تعداد فقط 112 تن نزدیک پل موضع گرفته اند و از 2988 نفر بقیه کمترین اثری وجود ندارد. آنها بکلی ناپدید شده بودند! اسلحه سربازان هنوز دست نخورده در انجا به چشم میخورد و چای و برنجی که روی اجاقهای کوچک اماده شده بود هنوز گرم بود. هیچگونه آثاری از کشمکش و جدال که امکان داشت در تاریکی شب صورت گرفته باشد بچشم نمیخورد و تمام تجهیزات و وسایل نظامی و شخصی نیز که سربازان شب گذشته برجای گذاشته بودند,همچنان در اطراف اجاق ها دیده میشد. اما با اینحال یک لشکر کامل ناپدید شده بود! چه اتفاقی رخ داده بود؟ هیچکس نمیدانست. حادثه چنان با سرعت اتفاق افتاده بود که حتی افراد باقیمانده نیز اظهار بی اطلاعی میکردند!!  درباره این رویداد بسیار عجیب میتوان چند حدس زد. بیائید این حدس و گمان ها و ابعاد گوناگون این حادثه را مورد برسی قرار دهیم: ابتدا تصور کنید که جنگجویان ژاپنی با استفاده از تاریکی شب موفق شده باشند بی انکه توجه نگهبانان را جلب کنند ماهرانه از پل گذشته یا شنا کنان خود را به ان سوی رودخانه رسانده باشند . سپس به اردوی چینی ها شبیخون زده باشند در این صورت چگونه میتوان باور کرد که یک دسته کماندوی ژاپنی هر قدر هم که زبده و ورزیده بوده باشند—بتوانند در حدود 3000 سرباز اماده نبرد را بی انکه قطره خونی ریخته شود اینطور بی سر و صدا ربوده و با خود ببرند و همه این کارها انچنان برق اسا صورت گرفته باشد که حتی یکی از سربازان نتواند خود را به اسلحه اش رسانده و شلیک نماید. برای انجام چنین عملیاتی دستکم به تعداد قابل ملاحظه ای کماندوی ژاپنی نیاز است تا بتوانند چنین برق اسا در حدود 3000 سرباز چینی را دستگیر ساخته و بربایند. از این گذشته اگرم فرض کنیم که یک چنین عملیات قهرمانانه ای صورت گرفته باشد, بعید بنظر میرسد که ژاپنی ها چنین موفقیت بزرگی را مسکوت گذاشته و در تبلیغات جنگی خود انرا منعکس نکنند!!! حال فرض کنیم که سربازان ارتش چین بصورت دستجمعی مواضع خود را ترک گفته و به خطوط ژاپنی ها گریخته و تسلیم شده باشند. بازهم چنین اقدام بزدلانه ای خوراک خوبی برای اسیاب تبلیغاتی ژاپن بشمار خواهد رفت. در چنین مواقعی دستکم گزارش عملیاتی یا گزارش مربوط به دستگیری و یا تسلیم 2988 سرباز چینی بی درنگ به مقامات مافوق داده خواهد شد. در حالیکه در مدارک رسمی ژاپن چنین گزارشی منعکس نشده است. دسته ای از سربازان چینی که روی پل موضع گرفته بودند، همچنین افرادی که در ان شب به نگهبانی مشغول بودند سوگند یاد کردند که در ساعات تاریکی هیچ صدائی نشنیده و هیچ حرکت مشکوکی مشاهده نکرده اند. انان بر این گفته تاکید داشتند که در شب حادثه هیچکس – چه دوست و چه دشمن از پل عبور نکرده است . دستیاران کلنل نیز قسم میخوردند که هیچ بیگانه ای به اردوگاه انها نزدیک نشده است. با اینحال 2988 سرباز چینی – بی انکه کوچکترین نشانه ای از خود باقی گذارند—ناپدید شدند و محض نمونه حتی از یکنفر انها خبری بدست نیامد.. این موضوع باعث شد تا امروز فیلم های بسیاری از این پدیده باور نکردنی ساخته شود…

برخی اوقات وقتی کسی ناپدید میشود مثل این است که ازصحنه روزگار محو شده است. چنین موردی برای»دیوید لا نگ»مصداق دارد که ناپدید شدن کلاسیک وی همانطوریکه درقطعهزمینی در ایالات»تنسی»امریکا عبور میکرد توسط پنج شاهد عینی گزارش شده استمورد دیگر در صحرای»بین النهرین»واقع در خاور میانه اتفاق افتاد. روز ۲۴ ماه ژوییهسال ۱۹۲۴یکی دیگر از روزهای داغ » بین النهرین «بود عربها دوباره خود را مسلح کرده بودند وانگلیسی ها تا آنجا که میشد مراقب آنها بودند. در آن روز ستوان پرواز» دبلیو. تی. دی» و افسر خلبان» استیوارت» برای یک ماموریت شناسایی معمولی با هواپیمای یک موتوره شان عازم صحرا شدند.مدت این پروازشان ۴ ساعت تخمین زده میشد ولی آنها تا به امروز باز نگشته اند. وقتی که هواپیمایشان روز بعد پیدا شداین معما پیچیده تر گشت.چرا که درباک هواپیما به اندازه کافی سوخت وجود داشت و وضع موتور آن هم کاملا روبه راه بود وسریعا روشن میشد. هیچ نشانی هم از اثر گلوله نبود. ولی گروه اکتشاف چیز دیگری پیدا کرد که علامت سوال دیگری را باز کرددر کنار بدنه هواپیما رد چکمه هایی وجود داشتند که آن دو خلبان در هنگام پریدن از هواپیما بجا گزاشته بودند.رد پاها نشام می داد که آنها هوپیما را ترک کرده وبرای حدود۴۰یاردی کنار هم پیشرفته اند.ترتیب قرارگیری رد پاهانشان می داد که آنها دریک جاتوقف کرده ودر حالیکه کنار هم ایستاده بودند همان جا و در همان حال غیب شده اند.کامیون های مسلح و هواپیماها و حداقل شش گشت اکتشافی از قبایل بدوی آنجا برای چندین مایل اطراف را جست وجوکردند ول هیچ ردی از خلبانان پیدا نشد. جایی که رد پاهایشان در میان ماسه هاختم شده بود حیاتشان هم خاتمه پیدا کرده بود.

 

» وقتی مهمان سفیر ناپدید شد «

در سال 1988 یک مهمانی بزرگ از طرف سفیر کوبا در سفارت آن کشور در شهر لندن برگزار شد. در این مهمانی، مهمانان مختلف لشکری و کشوری و افراد سایر سفارتخانه ها جمع شده بودند. آنها تصور نمیکردند اتفاقی عجیب مهمانی انشب را دگرگون کند. » چارلز اشمور » که از تاجران و بازرگانان انگلیسی که سالهای متمادی با کشور کوبا مبادلات تجاری داشت مهمان آنشب سفیر کوبا بود. او پشت مبلی ایستاده بود و مشغول تماشای یکی از تابلوهای روی دیوار بود، ناگهان چنان سرنگون شد که گوئی زمین زیر پای او خالی شده است و بعد از آن اثری از » چارلز اشمور » نبود، گوئی او آب شده و در زمین فرو رفته است. مهمانانی که برای شادی و تفریخ به آنجا رفته بودند چنان وحشت زده شده بودند که با سرعت تالار سفارت را ترک گفتند. پلیس بهمراه تجیهزات مختلف از جمله سگهای ردیاب ساعات زیادی به جستجوی اشمور پرداخت اما کوچکترین نشانی از او پیدا نکرد. در بازجوئی ها تمام مهمانان یک جمله برای گفتند داشتند. » او بطرز عجیبی ناپدید شده بود «!! این اخرین مقاله ای بود که «لیلیا نومیرداک» در ماهنامه علمی » جهان تازه » به ان اشاره کرده بود. تا امروز بیش از 376 مورد از ناپدید شدن عجیب افراد در کشورهای مختلف به ثبت رسیده  در  کالیفرنیا و در جنگل ملی » انجلز » بیش از 17 مورد ناپدید شدن افراد گزارش شده که مهمترین آنها ناپدید شدن 23 نوجوان 14 تا 16 ساله که برای برگزاری اردو به انجا رفتند میباشد. نکته مهم اینکه اکثر این اتفاقات در ضلع غربی پارک اتفاق می افتد و بخاطر همین نام این قسمت را » دروازه شیطان «. » دریچه جهنم »  گذاشته اند. اما نکته ای را که باید خدمت شما خوبان عرض کنم این است که این پدیده عجیب که محققان نام » تونل در بعد زمان » را بر ان نهادند شاید یکطرفه نباشد. حتما میگوئید یعنی چه.؟ برای پاسخ این سئوال مطلب بعدی وبلاک را از دست ندهید. نام مطلب بعدی » آنان که ناگهان بازگشتند » میباشد.

 منبع : http://www.yahoo2.blogfa.com

*****************************************************************

صفحه فیسبوک دنیای اسرارآمیز

http://www.facebook.com/BLOG.UFOLOVE