بایگانی روزانه: مِی 24, 2009

جستجوي پيامها از ماورا

برای بیشتر مردم، این پرسش که ما در عالم تنها هستیم یا نه تنها جنبه فلسفی دارد. مسئله آکادمیک بدون اهمیت کاربردی. حتی مدارکی دال بر اینکه ما در حال حاضر مورد دیدار موجودات غیر- انسان و پیشرفته قرار میگیریم به نظر عده زیادی در دنیایی که فقر و جنگ و گرمای جهانی ما را تهدید می کند موضوعی بی ربط است. در مقابل مبارزه واقعی دراز مدت آینده انسان، پرسش از ufo ها، موجودات فرا زمینی، پروژ های مخفی دولت تنها یک نمایش کنار گذر است، درست است؟ به گونه ای مصیبت بار خیر!

مدارک و شواهد ارایه شده به ما می گوید:

1- براستی ما مورد بازدید تمدنهای پیشرفته موجودات فرازمینی قرار داریم و داشته ایم.

2- این موضوع محرمانه ترین، تقسیم بندی ترین شده برنامه در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر است

3-این پروژه ها ، همانطور که پرزیدنت آیزنهاور اخطار داد، از کنترل قانونی در آمریکا و انگلستان و جاهای دیگر فرار کرده

4- فضا پیماهای پیشرفته با منبع غیر زمینی که Extraeterrestrial Vehicles) ETV نامیده می شوند توسط بعضی از سازمانهای اطلاعاتی پایین کشیده شده اند، بازیابی شده اند و حداقل از سال 1940 و احتمالا زودتر از آن در 1930 مورد مطالعه و تحقیق قرار دارند

5- پیشرفت خارق العاده که در تولید انرژی و نیروی محرکه در نتیجه این مطالعات بدست آمده ( و اختراعات مرتبط با آنها توسط انسان از زمان نیکلای تسلا) و این که این تکنولوژی ها نوع جدیدی از فیزیک را بکار می گیرند که نیازی به سوخت فسیلی و یا تشعشعات یونی برای تولید مقدار انبوه انرژی ندارد

6- پروژه های طبقه بندی شده و بالاتر از فوق محرمانه، نیرو محرکه های ضد- جاذبه کاملا عملیاتی و سیستمهای تولید انرژی جدیدی در اختیار دارند که در صورت غیر محرمانه شدن و استفاده صلح آمیز ، یک تمدن انسانی جدید بدون نیاز، فقر و خسارتهای زیست محیطی را قدرت می بخشد

—————————————————————————–

در آغاز پیدایش پدیده ET/UFO ارتش، سرویس های اطلاعاتی و صنایع نسبت به طبیعت و منشاء این پدیده علاقمند بودند. آیا منشاء آنها رقیبان و دشمنان زمینی بودند، و هنگامیکه مشخص شد منشاء غیر زمینی دارند، واکنش عمومی چه خواهد بود ؟
در دهه 30 و 40 این مسئله کوچکی نبود. اگر UFO ها منبع زمینی داشتند در این صورت دلیلی بود بر یک رقیب زمینی با تکنولوژی بسیار پیشرفته تر از هواپیماهای آمریکا و هنگامیکه مشخص شد منبع غیر زمینی دارند ( عده ای قبل از WWII میدانستند) سوالات متعددی بی پاسخ می ماند.
چرا ET ها اینجا هستند؟ قصد آنها چیست؟ چطور آنها با سرعت بسیار زیاد مسافتهای بیکران فضا را می پیمایند؟ چطور ممکن است از تکنولوژی آنها در جنگ و صلح استفاده کرد؟ عوام چگونه به این دانش و آگاهی واکنش نشان میدهند؟ افشای این حقیقت چه تاثیری بر نظام اعتقادی مردم خواهد داشت؟ چه تاثیری در نظام سیاسی و اجتماعی بشر بجای خواهد گذاشت؟
از اواخر دهه 40 تا اوایل 50 یک تلاش موزون و هماهنگ برای پیدا کردن و فهمیدن اصول علمی و فناوری نهفته در این فضاپیماها از طریق مطالعه مستقیم و مهندسی – معکوس اشیا غیر زمینی بدست آمده از New Mexico و سایر نقاط بدست آمد و در همان بدو امر معلوم شد که این وسایل از قوانین فیزیک و فناوری کاربردی بسیار پیشرفته ای نسبت به موتور های احتراقی و تیوب های خلا و غیره استفاده می کنند. در زمان جنگ سرد و اینکه یک پیشرفت تکنولوژیک کوچک می تواند توازن قوا را در مسابقه تسلیحات هسته ای تغییر دهد این موضوع کوچکی نیست.
از مدرک فوق محرمانه دولت کانادا که توسط Wilbert Smith تهیه شد، میدانیم که این موضوع حتی از توسعه بمب هیدروژنی هم به مراتب محرمانه تر نگه داشته شده.

—————————————————————————

تا اواخر دهه 40 تلاش عظیمی برای مطالعه سخت افزارهای فرا زمینی و یافتن طرز کار آنها و اینکه چه وسایل کاربردی می توان از این اکتشافات ساخت انجام شد، حتی در آن زمان نیز این پروژه ها بطور شگفت آوری محرمانه بوده. این مخفی کاریها در اوایل دهه 50 وقتی پیشرفتهای اساسی از طرز کار نیروی محرکه و فیزیک این وسایل بدست آمد باز هم بیشتر شد. در واقع در این زمان بود که کل این پروژه به صورت افزاینده ای » سیاه » و وارد دنیای زیر زمینی و تایید نشده شد.
وسایلی که نوعی از فیزیک و سیستمهای تولید انرژی را به نمایش می گذارند که در صورتی که افشا شوند برای همیشه زندگی در روی زمین را دگرگون خواهند کرد.
تا زمان آیزنهاور این پروژه ها بطور کلی قسمت بندی شده (Compartmentalized ) به گونه ای که هیچ کس جز عده کمی از تمامیت موضوع مطلع نباشند، و از سیستم قانونی و سلسله – مراحل – فرماندهی و کنترل خارج شد. یعنی اینکه – بطوری که از گواهی شاهدان میدانیم که آیزنهاور از وجود فضا پیما های فرا زمینی مطلع بوده- ریس جمهور (و رهبران مشابه در انگلستان و سایر نقاط) از این حلقه بیرون گذاشته شده اند. بنابراین رهبران برگزیده مردم در مقابل یک مجموعه نظامی – صنعتی (همانطور که آیزنهاور آنها را نامید) قرار گرفتند که پروژه های این چنینی را دنبال می کردند بدون اینکه کسی به کار آنها نظارت داشته باشد. از گواهی شاهدان میدانیم که، آیزنهاور، کندی، کارتر و کلینتون از تلاش برای نفوذ به این پروژه ها نتیجه ای نگرفتند.
این حقیقت در مورد رهبران کنگره، بازرسان، رهبران خارجی و رهبران U.N نیز صدق می کند. مهم نیست شما در چه پست و مقامی باشد، اگر شما برای پروژه لازم دانسته نشوید، از آن اطلاع نخواهید یافت. نقطه.
بر خلاف افسانه های شایع، از 1960، نگرانی از اضطراب عمومی در مواجه با این حقیقت که ما در عالم تنها نیستیم، دلیل اصلی برای سری بودن موضوع نیست. همچنین ترس از خصمانه بودن ET ها نیز عاملی جدی نبوده. هیچکدام از کارمندان داخلی این پروژه ها ET ها را خصمانه و تهدید آمیز نمیدانند.
تا سال 1960 و مطمئنا تا 1990 دنیا با مفهوم سفرهای فضایی بسیار آشنا شده و صنایع و فیلم های علمی- تخیلی کاملا توده ها را با ایده وجود ET هایی از دور دست آموزش داده، بنابراین دلیل ادامه این مخفی کاریها چیست؟
جنگ سرد پایان یافته. مردم از فهمیدن اینکه ما تنها نیستیم شوکه نخواهند شد ( امروز اکثریت مردم باور دارند که UFO ها حقیقت دارند) بعلاوه، چه چیز شوکه کننده تر از زندگی در خلال نیمه پایانی قرن 20 است در حالیکه هر شهر مهم دنیا هدف یک بمب هیدروژنی است؟ اگر ما از عهده این حقیقت بر آمده ایم، از عهده حقیقت وجود ET هم بر می آییم .
ترس، نگرانی، شوک و امثال این حرفها برای این سطح از پنهان کاری که حتی ریس جمهور و ریس CIA نیز از دسترسی به اطلاعات انکار می شوند توجیح کافی نیست.
——————————————————————————

ارزیابی موجود (1)

بنابراین، ادامه پنهان کاریها در رابطه با موضوع UFO ها مربوط به نگرانی های همیشگی وابسته به دینامیک قدرت در جهان و چگونگی تاثیر این افشاگری بر آن می باشد.
دانش وابسته به UFO/ET ها باید چنان پتانسیل بزرگی برای تغییر وضعیت این دینامیک قدرت داشته باشد که ادامه سرپوش گذاری بر آن ضروری پنداشته می شود، به هر قیمتی.
با بازگشت به اوایل ده 50 یافتیم که فناوری و فیزیک پایه فضاپیماهای ET از طریق پروژه های بسیار متمرکز مهندسی-معکوس کشف شده. دقیقا در همین نقطه از زمان است که تصمیم به افزایش پنهان کاری به سطح بی سابقه گرفته می شود. تصمیمی که این موضوع را از دید سلسله-مراتب-فرمان دهی مرسوم دولتی پنهان نمود، چرا؟
جدای از امکان استفاده دشمنان و رقیبان US/UK در خلال جنگ سرد از این فناوری، به سرعت تشخیص داده شد که این وسایل اولدزموبیل پدرتان نیست! فیزیک پایه سیستم تولید انرژی و نیروی محرکه آنها جنان بود که به آسانی می توانست تمامی سیستمهای مشابه در روی زمین را جایگزین کند. و به همراه آن تمام نظم ژئو-پلی تیک و اقتصادی جهان.
در دهه 50 گرم شدن جهان، فروپاشی اکوسیستم، لایه اوزون، کاهش باران های جنگلی، کاهش تنوع موجودات نگرانی عمده ای نبود. بعد از WWII آنچه نیاز بود، ثبات بود و نه یک تشنج در نظم اقتصاد جهانی، تکنولوژیکی و ژئو-پلی تیک. به یاد داشته باشید: کسانی که در کنترل و قدرت هستند مایلند در کنترل و قدرت بمانند. آنها از خطر کردن بیزارند، تغییرات بزرگ را دوست ندارند و به آسانی قدرت و کنترل را تسلیم نمی کنند.
افشای وجود ET ها، نا گزیر همراه با افشا شدن این فناوری ها خواهد بود، و به دنبال آن دنیا به سرعت و برای همیشه تغییر خواهد کرد و آنها خوب این را می دانستند. پس باید به هر قیمتی از آن پرهیز می شد، بعلاوه دورانی بود که در آن » هر چه برای GM خوب است برای آمریکا هم خوب است » و هم این دیدگاه برای سایر کمپانی های نفتی، ذغال سنگ و غیره هم صدق می کرد.
حقیقت اجتناب ناپذیر این است: افشای وجود ET به همراه خود ارایه این فناوری ها را می آورد- و این فناوری تمامی زیر ساختهای فناوری این سیاره را با خود خواهد زدود- تغییرات سریع و وسیع خواهد بود.
پنجاه سال بعد و امروز نیز این واقعیت مصداق دارد. چرا؟ چون پرهیز از مشکلات این افشاگری که در دهه 50 و درآن زمان راحت تر و مناسب تر بود به منزله پیچیده تر شدن و تنش زا شدن بیشتر آن در زمان حال است.
به عنوان مثال وابستگی به نفت و موتورهای احتراقی درون سوز بسیار بیشتر از سال 55 است. اقتصاد جهانی در حال حاضر بسیار بزرگتر شده، و بنابراین هر تغییری بطور نمایی بزرگتر و بالقوه هرج و مرج آفرین تر است.
و مسئله این است: هر دهه و نسلی این مشکل را به نسل بعد خود منتقل کرده بدون اینکه راه حلی برای آن بیابد و تنها پنهان کاری است که در هر دهه نسبت به دهه قبل ناپایدار تر شده. در یک چرخه پنهان کاری دیوانه کننده، تاخیر افشاگری و افزایش پیچیدگی های دنیا و وابستگی به سیستمهای تولید انرژی قدیمی، هر نسلی را بیشتر در فشار قرار داده. به همان نسبت که افشا سازی این واقعیت در دهه 50 مشکل بوده، امروز به مراتب مشکل تر و پیچیده تر شده و نتیجه آن تکان دهنده تر.

اکتشاف این فناوریها در دهه 50 که حاصل مهندسی-معکوس وسایل فرا زمینی بود، می توانست ما را قادر کند که به طور کامل اقتصاد، جامعه، فناوری و محیط زیست جهانی را دگرگون کنیم. تمامی این پیشرفتها که از عموم دریغ شده به خاطر طبیعت مخالف-تغییر اربابان قدرت و کنترل در آن زمان و تا به امروز می باشد. و اشتباه نکنید، این تغییرات بی اندازه وسیع است.
در نظر بگیرید: فناوریی که تولید انرژی از » میدان نقطه صفر » (Zero Point Field) * را امکان پذیر می سازند و هر خانه ، اداره، کارخانه و وسیله نقلیه را قادر می سازد تا منبع تولید انرژی خودش را داشته باشد بدون هیچگونه منبع سوخت بیرونی، حتی هیچ نیازی به نفت، گاز، ذغال سنگ، نیروگاه اتمی و یا موتور احتراقی نخواهد بود. و در نتیجه آن هیچگونه آلودگی وجود نخواهد داشت.
در نظر بگیرید: فناوریی که از وسایل الکترو-جاذبه (Electro-Gravity) استفاده می کنند و به شما امکان ترابری و حمل و نقل در بالای سطح زمین می دهند. دیگر نیازی به هیچ جاده و خط آهنی که زمینهای حاصلخیز را بپوشانند نخواهد بود، چون حمل و نقل در بالای سطح انجام می پذیرد.
به نظر عالیست. اما در دهه 50، نفت فراوان بود، کسی نگرانی درباره آلودگی نداشت و یا گرمای جهانی اهمیتی نداشت و قدرتهای جهان نیز فقط به فکر ثبات بودند. و اصولا چرا ریسک چنین افشاگری هایی را کرد؟ بگذار نسلهای بعد خو این کار را انجام دهند.
و اما اکنون ما نسل بعدی می باشیم و سال 2001 (زمان نگارش این متن) سال 1949 نیست. زمین تحت فشار بار ازدیاد جمعیت است – 6 میلیارد در حال حاضر- و تمامی آنها برق، تلویزیون، ماشین و این جور امکانات را می خواهند. همه میدانند که 50 سال دیگر نفتی نخواهیم داشت و حتی اگر داشته باشیم هم اکوسیستم زمین نمی تواند 50 سال دیگر تحمل آلودگی را داشته باشد. امروز ریسک افشا سازی بسیار کمتر از ریسک مخفی نگاه داشتن آن است. اگر این پنهان کاری ادامه یابد اکوسیستم زمین فرو خواهد پاشید.
بسیاری از مردم تاثیر فناوری و اقتصادی چنین افشاگری را مرکز توجیه این پنهان کاری بزرگ می دانند. بعد از همه، ما در مورد تغییری چند- تریلیون دلاری در سال صحبت می کنیم. تمامی بخش حمل و نقل و انرژی تغییرات اساسی خواهد نمود. و بخش انرژی – که سوخت تجدید نشدنی را می خرد و می سوزاند و دوباره این چرخه را تکرار می کند- به طور کامل محو خواهد شد.
مسلما نفع قطعی در گیر در ساختار صنعتی جهان که وابسته به نفت، گاز، ذغال سنگ و موتورهای احتراقی و خدمات عمومی است، قدرت کوچکی در دنیا نیست.
اما برای درک نهایی پنهان کاری در مورد UFO ها باید در نظر بگیرید که تمامی این پول نماینده چه چیزی است.
قدرت، قدرت ژئو-پلی تیک بسیار بزرگ.
در نظر بگیرید که هر روستایی در هندوستان یا آفریقا یا آمریکای جنوبی و یا چین وسایلی دارند که مقدار زیادی انرژی بدون آلودگی تولید می کند. بدون مصرف مبلغ عظیمی پول بابت سوخت. تمام دنیا قادر به توسعه با سرعت بی سابقه ای خواهد شد. بدون آلودگی و بدون پرداخت میلیاردها دلار بابت نیروگاه ها، خطوط انتقال و سوخت های فسیلی.
این فناوری، نا برابری های اجتماعی، فقر، جنگ، و بی ثباتی ها را برای همیشه از بین خواهد برد. حتی بیابانها غرق در گل خواهند شد.
اما باید به یاد داشت که قدرت ژئو-پلی تیک و اقتصاد به دلیل وجود این فناوری در همه جا جاری خواهد شد. هندوستان با 1 میلیارد جمعیت و ایالات متحده با یک چهارم آن، اما کدامیک قدرت ژئو-پلی تیک بیشتری خواهند داشت؟ وقتی این سیستم انرژی جدید تکثیر شد، آنچه جهان سوم نامیده می شود به سرعت همپای کشورهای صنعتی دنیا خواهد شد.
کسانی که امروزه در قدرت هستند ( و در دهه 50) علاقه ای به چنین کاری ندارند. ما حتی به سختی از اشتراک قدرت در سازمان ملل پشتیبانی می کنیم.
آزاد سازی اطلاعات راجع به موضوع UFO/ET نهایتا به تکثیر این سیستم انرژی در دنیا خواهد انجامید و نتیجه آن برابر شدن قدرت در دنیا خواهد بود.U.S و U.K روی هم 600 میلیون جمعیت دارند تنها 10% جمعیت دنیا است. وقتی بقیه 90% در فناوری و اقتصاد رشد کنند، روشن است که ژئو-پلی تیک قدرت تغییر خواهد کرد و برابر خواهد شد.
اما 50 سال بعد از اینکه دنیا صاحب این تکنولوژی شد، در خواهیم یافت که ما آخرین نسلی بودیم که مشکل پنهان کاری UFO ها را داشته ایم.
پایان این پنهان کاری یعنی تغییرات زیاد و ژرف در تمام جوانب زندگی انسان- اقتصادی، اجتماعی، فناوری، فلسفی، ژئو پلی تیک و تا آخر. اما ادامه این پنهان کاری یعنی بی ثباتی بیشتر، فروپاشی اقتصاد جهانی، رشد خشم از نداری.
امروز باید کاری را انجام دهیم که می بایست 50 سال پیش انجام میدادیم و گرنه فردا بسیار دیر است.

رويت بشقاب پرنده ها در جهان

اولين رويت رسمي بشقاب پرنده : 1947

”كنت آرنولد“ خلبان با تجربه و بازرگان اهل “بويس آيداهو“ در حال هدايت هواپيماي شخصي خود بر فراز كوه هاي كسكيد واشنگتن بود كه ناگهان احساس كرد در يك لحظه نوري خيره كننده به چشمانش تابيد . اين نور بازتاب اشعه خورسيد بر بدنه ي شئ پرنده ديگري بود. آرنولد نگاه كرد و 9 جسم پرنده را در اسمان ديد كه به شكل پرواز دسته جمعي اردك ها به سوي جنوب پرواز مي كردند. و بر فراز قلل كوه ها بالا و بايين مي رفتند.

آرنولد نتوانست آنها را با چشم دنبال كند. هنوز از جنگ جهاني دوم زماني نگذشته بود و هواپيماي جت كمياب بود. با اين وجود فكر كرد كه انچه را كه ديده مي بايستي هواپيماهاي جت باشند. از روي كنجكاوي زمان عبور آن اشيا را ميان مرتفع ترين قله كوه هاي رينر و ادامز اندازه گرفت. اين هواپيماهاي عجيب فاصله 47 مايلي را در زمان باور نكردني 1 دقيقه و 42 ثانيه طي كردند! بر اساس محاسبات بعدي در نيروي هوايي اين اجسام مي بايستي با سرعت 2/2 برابر سرعت صوت پرواز كرده باشند. در سال 1947 هيچ هواپيماي شناخته شده اي قادر نبود كه حتي به گرد اين سرعت نيز برسد (كما اينكه امروزه نيز سرعت بسياري از هواپيماها به 2 ماخ نمي رسد)

طولي نكشيد كه اين ماجرا به مطبوعات كشيد و خبرنگاران كنجكاو براي مصاحبه او را احاطه كردند. آرنولد شخصي قابل احترام بود و سخنانش براي مردم اعتبار داشت. اندكي بعد سخنان او در مطبوعات سرتاسر جهان به چاپ رسيد و از آنجايي كه در يكي از مصاحبه ها ارنولد ان اشيا را “بشقاب هايي كه بر سطح آب مي لغزيدند“ توصيف نمود كلمه ي “بشقاب پرنده“ وارد فرهنگ لغات شد و از آن پس در بسياري موارد اينگونه اشيا را بشقاب پرنده Flying saucers ناميدند.

سرعت غير قابل تصور و ظاهر عجيب آنها تنها به يك نتيجه منتهي مي شد. آنچه را كه ارنولد ديده بود مي بايستي ديدار كنندگان مافوق زميني بوده باشند. از آن پس سيل گزارشات بشقاب پرنده در سرتاسر جهان به گوش رسيد. و دولت ها و دانشمندان را به فكر واداشت. در ابتدا بسياري از دانشمندان سوفسطايي مسلك آنها را تنها خطاي ديد و شهاب هاي آسماني مي پنداشتند اما با گذشت زمان و رويت بشقاب پرنده توسط بسياري از انها امروزه بيشتر دانشمندان به صحت وجود بشقاب پرنده ها اعتقاد دارند.

تاریخچه ی مشاهده ی یوفو در ایران

در فروردین ماه  (1383)خبری در اکثر رسانه ها درج شد مبنی بر مشاهده شی ناشناس در چندین شهر و در چندین شب متوالی , مردم از خود می پرسیدن بلاخره این شی چیست .؟ نظرهای متفاوتی از اشخاص مختلف هر روز در رسانه ها انعکاس میافت . عده ای انرا هواپیمای جاسوسی و عده ای انرا شهاب سنگ میپنداشتن . من تاریخچه ای کوچک از مشاهده اجسام ناشناس در فضای کشورمان را به شما اراه میکنم . انگاه شما خود به این پرسش پاسخ دهید که این شی چیست.؟

در گذشته تاریخی ایران نیز مواردی که بتوان آنها را به حضور موجودات ناشناخته فضایی در زمین ارتباط داد کم تعداد نیستند. بسیاری از افرادی که با هدف جستجوی نشانه هایی از حیات فرازمینی و ملاقاتهای گذشته آنان با زمینیان دارند می توانند از متن حماسه های کهن ایرانی و نقوش باستانی مواردی را استخراج کنند همانگونه که بسیاری از آنها نقشی همانند نقش فروهر را که در ایران نسبت به نمونه های قبلی خود در مصر تحول پیدا کرده است را نمادی از یک مسافر کهکشانها دور به حساب می آورند . اما در دوره جدید که موج رویت بشقابهای پرنده به اوج رسید نام ایران نیز در بین کشورهایی قرارگرفت که نه تنها تعداد قابل توجهی گزارش از آن مخابره می شد بلکه تعدادی از گزارشهای مهم از نظر طرفداران وجود بشقابهای پرنده در ایران رخ داده بود . در این بین یکی از گزارشها اهمیت بیشتری داشت. پرونده شی ناشناس پرنده تهران که در بامداد روز ۱۹ سپتامبر سال ۱۹۷۶ دیده شد. بر اساس گزارشی از این ماجرا که در ۳۱ اگوست ۱۹۷۷ منتشر شد ساعت ۱۲:۳۰ نیمه شب ۱۹ سپتامبر تلفنهایی از منطقه شمیرانات به نیروی هوایی ارتش ایران زده می شود و طی آن گزارش رویت یک شی پرنده ناشناس در افق شمالی گزار ش می شود. دقایقی بعد برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران حضور این جرم را در رادار خود تایید می کند و بلافاصله یک فروند هواپیمای شکاری F4 که خلبان شاهرخی هدایت آن را بر عهده داشت به تعقیب آن بر می خیزد با نزدیک شدن هواپیما به این جرم سیستم رادیویی هواپیما از کار می افتد و جنگنده دوم F4 به هوا بر میخیزد اما او نیز نمی تواند علی رغم مانورهای پیچیده پروازی به او نزدیک شود در پایان تعداد این اشیا از یک مورد به سه مورد افزایش یافته و سپس ناپدید می شوند اما مباحث بشقابهای پرنده در ایران سالها بعد شدت بیشتری گرفت. شاید انتشار گزارشهایی پراکنده در این زمینه ادامه داشت اما داستان در پاییز ۱۳۶۹ به اوج رسید زمانی که دکتر داریوش ادیب که پیش از ان بیشتر به واسطه تدوین مجموعه چهار جلدی جواهر شناسی شناخته می شد کتابی با نام اسرار بشقابهای پرنده را ترجمه و منتشر کرد . این کتاب ترجمه داستانی به نام «COMMUNION – A true story »بود که در واقع خاطرات نویسنده آن ویتلی استریبر از دزدیده شدنش توسط موجودات فضایی ( یک برخورد نزدیک نوع سوم و البته بسیار هیجان انگیز!!) به حساب می آمد اما پیشگفتار کوتاه داریوش ادیب بر این کتاب بیش از متن اصلی و طولانی آن مهم به نظر می آمد چراکه در آن ضمن یادآوری خاطره ای از ملاقات با پسری که مدعی دیدار با بشقابهای پرنده در پارک جنگلی عباس آباد تهران بود تصاویری را که وی از بشقابهای پرنده در تهران گرفته بود منتشر می ساخت . تصاویری که گفته شد در ماهنامه بشقابهای پرنده ( که در آمریکا منتشر می شود ) نیز منتشر شده است. این تصاویر در برخی از موارد از تصاویر بشقابهای پرنده مکزیکو سیتی نیز واضح تر بودند. در همان سالها داریوش ادیب سلسله مقالاتی در روزنامه اطلاعات به عنوان یکی از روزنامه های پرمخاطب ایران منتشر کرد و در آن با ارایه شواهد زیاد سعی دراثبات حیات هوشمند فرازمینی و بشقابهای پرنده نمود. (یکی از این موارد صورت فرعون مریخی بود که بعدها توسط تصاویرفضاپیمای مدارگرد مریخ موسوم به MGS ماهیت اصلی آن مشخص شد. صخره ای بزرگ در مریخ که دقیقا شبی صورت یک انسان است این تصویر بخاطره اینکه در ساعت 18 دقیقا با صورت مجسمه ابوالهول در زمین در یک خط قرار میگیرد به صورت فرعون مشهور شده که این خود یک معماست . در اینده درباره مریخ بیشتر خواهم گفت . طول یک روز در سیاره مریخ ۲۳ ساعت و ۵۶ دقیقه است .  داستان بشقابهای پرنده در ایران برای چندین سال دوران آرامی را سپری کرد تا اینکه از اوایل دو سال گذشته و با مشاهده اشیا نورانی در برخی شهرها بار دیگر داستان از نو آغاز شد. اولین گزارشها از مرزن آباد و سپس بابل و مشکین شهر آغاز شد جایی که گویها نورانی می توانست علاوه بر اینکه موجب وحشت اهالی شود حتی خسارات زیادی به جای گذارد این پدیده که همزمان در برخی از کشورهای جهان هم رویت شد به سرعت مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه به زودی مشخص شد ۲۵ و ۲۶ فروردین ماه خبرگزاریها خبر مشاهده شی ناشناس نورانی را در آسمان مشکین شهر و اردبیل دادند بلافاصله صدا و سیما تصاویری که توسط یک دوربین آماتوری از این اجرام تهیه شده بود . منتشر ساخت و بدین ترتیب موج جدید آغاز شد خبرگزاری جمهوریی اسلامی ایران در کمتر از ۷۲ ساعت بیش از ۶ خبر از رویت این اجرام در آسمان شهرهای مختلف ایران از مشکین شهر و اردبیل گرفته تا گنبد کاووس و تبریز و اراک و اشنویه و سنندج و … منتشر کرد.بلافاصله مطبوعات و خبرگزاریها سعی کردند با پیگیری موضوع اطلاعات بیشتری را منتشر کنند اما داده ها هنوز به اندازه ای کافی نبود که بتوان بر اساس آن استنتاجی صورت داد . خبرگزاریهای بین المللی هم به سرعت خبر را منتشر کردند . کم کم کار بالا گرفت و موجی از نگرانی و شایعه در جامعه رواج پیدا کرد به طوریکه برخی از محافل از ارتباط این اشیا با فعالیتهای هسته ای ایران سخن گفتند و برخی دیگر از تهدید احتمالی انها ابراز نگرانی کردند و بدین ترتیب امیر سرتیپ دوم موسوی ، معاونت عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مجبور شد با شرکت در مصاحبه ای با خبرگزاری ایسنا ضمن اعلام اینکه بررسی پدیده های موسوم به UFO ها از سالها قبل در ارتش ادامه داشته است به بی خطر بودن آنها برای فضای هوایی ایران به دلیل ارتفاع بالایشان اشاره کند و تاکید کند که نیروی هوایی به بررسی این موضوع ادامه خواهد داد وی در پایان این گفتگو تاکید کرده بود نیروی هوایی برای دفاع از حریم هوایی کشور آماده است. ( سایتهای خبری بسیاری که در خارج از کشور هستن و اکثرا از مخالفین حکومت جمهوری اسلامی محسوب میشوند . سعی کردن این حادثه را به هواپیماهای بی سرنشین که برای جاسوسی ساخته شده اند ارتباط دهند . اما هیچکدام جواب این سئوال را ندادند که کدام هواپیما در چشم بهمزدنی از  ارتفاع ۲۰۰۰۰ پایی به ارتفاع ۴۰۰۰۰ پایی تغییر ارتفاع می دهد ؟ این چگونه هواپیمای جاسوسی است که همگان میتوانند براحتی انرا مشاهده کنند ؟ البته بخاطره سقوط یک شهاب سنگ که باعث خرابی یک یا دو خانه در مشکین شهر شد عده ای این مشاهدات را سقوط اجسام اسمانی می پنداشتن .اما با مشاهده شدن دوباره این اجسام در چندین شهر و حتا کشورهای همسایه این نظریه هم رد شد حتا یکی از اخترشناسان بنام کشور نیز اعلام کرده بودند ممکن است این پدیده بر اثر فعالیتهای خورشیدی باشد و امکان نقش طوفان خورشیدی ۸ آوریل را در پدید آوردن این پدیده ها در هفته بعد از آن ( ۱۴ آوریل ) مطرح کردند . در حالیکه فعالیت ۸ آوریل به حدی ضعیف بوده که ساکنان نواحی شمالی آلاسکا هم به زحمت توانسته اند اثرات آن را رصد کنند . ضمن اینکه با فرض وجود داشتن توضیحی در خصوص اینکه چگونه یک طوفان خورشیدی می تواند پدیده ای نورانی و نقطه ای ایجاد کند ، بازهم باید به این دو پرسش پاسخ داد که چگونه اولا اثر این طوفان تنها درایران و آن هم در شبهای متوالی قابل رویت است و ثانیا اینکه چرا پس از طوفان بی سابقه آبان سال گذشته شاهد چنین پدیده هایی نبودیم؟ ) من مطمعن هستم اجسامی که چند شب متوالی بر اسمان کشور مشاهده شد همان چیزیست که انسان با نام بشقاب پرنده یا UFO میشناسد . انتخاب با شماست!